تقسیم ناعادلانه ارث و کسب درآمد از مُردگان توسط بیتالعدل
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله احکام تأمل برانگیز آئین خود ساختهی بهائیت، حکم سرکردهی این فرقه در تقسیم ارث میان ایشان است. حسینعلینوری، رهبر بهائیان، ماترَک میت را به هفت گروه تقسیم کرده و کل اموال را به چهل و دو سهم و سهم هر یک را به این میزان مشخص کرده است: 1: «نُه چهل و دوم» که سهم ذرّیه است 2: «هشت چهل و دوم» که سهم همسران است 3: «هفت چهل و دوم» که سهم آباء است 4: «شش چهل و دوم» که سهم اُمهات است 5: «پنج چهل و دوم» که سهم برادران است 6: «چهار چهل و دوم» که سهم خواهران است 7: «سه چهل و دوم» که سهم مُعلّمین است و در صورت مفقود بودن هریک از این افراد، سهام وی به بیتالعدل تعلق میگیرد.
حسینعلیبهاء در کتاب اقدس پیرامون تقسیم ارث میان بهائیان گفته است: «قَد قَسَمنا المَواریث علي عَدَدِ الزاء، مِنها ما قَدَرَ لِذُریاتِکُم مِن کِتابِ الطاء علي عَدَد المَقت و لِلأزواج مِن کِتابِ الحاء علی عَدَد التاء و الفاء و لِلآباء مِن کِتابِ الزاء علی عَدَد التاءِ و الکاف و لِلاُمَهات مِن کِتابِ الواو علی عَدَد الرَفیع و... و مَن ماتَ و لم یَکُن ذُریه تُرجِع حُقوقِهِم إلی بیت العدل...» [1] قسمت کردیم مواریث را بر عدد زاء (7 قسمت) و مقداری از آن را برای ذریههای شما قرار دادیم از کتاب طا (9) که بر عدد مقت (540) میشود و مقداری برای ازواج و همسران بر کتاب حاء (8) که بر عدد تا و فا (480) میشود و مقداری را برای آباء از کتاب زاء (7) که بر عدد تا و کاف (420) میشود، مقداری برای اُمهات از کتاب واو (6) که بر عدد رفیع (360) میشود، مقداری را برای برادران از کتابها (5) که بر عدد شین (300) میشود، مقداری را برای خواهران از کتاب دال که بر عدد راء و میم (240) میشود، مقداری را برای معلمین از کتاب جیم (3) که بر عدد قاف (180) میشود، این چنین است حکم مُبشر (علیمحمد شیرازی) و... و کسی که از دنیا برود و ذریهای نداشته باشد حقوقش به بیتالعدل داده میشود».
حُکم تقسیم ارث، همچون دیگر احکام بهائیت دارای نکاتی قابل تأمل است از جمله اینکه:
اول: آنگونه که در کتاب گنجینهی احکام و حدود آمده است، مقصود از آباء و اُمَهات، پدر و مادران بلافَصل هستند، نه اجداد و جَدات [2]؛ بنابراین اجداد و جدات در این مرتبه حقی ندارند در حالی که معلم حقوقی دارد؛ اگر شخصی از دنیا برود و از او جد و معلمی باقی بماند، اموال این میت، بین معلم و بیتالعدل تقسیم میشود و جَد او که مُرَبی و بزرگ کنندهی او بوده و حق زیادی بر گردن او دارد، کوچکترین سهمی از اموال او را به ارث نخواهد برد.
دوم: رهبر بهائیان که به گفتهی خود، ناله و ضَجّهی فرزندان را در اصلاب شنیده [3] چرا و چگونه به خود اجازه داده است افراد حقیقی و حقوقی (مثل معلّم و بیتالعدل) را در ماترک پدرشان، شریک آنها قرار دهد؟
سوم: در طبقهبندی حسینعلیبهاء، معلّم که بیگانه است در طبقهی اول آمده است، ولی خویشاوندان نزدیک مِیت مثل برادرزادهها و خواهرزادهها در طبقهی دوم، عموها، عمهها، داییها و خالهها در طبقهی سوم قرار گرفتهاند. بر این اساس اگر از میت در طبقهی اول فقط معلّم باقی باشد، اموال او به معلّم و بیتالعدل تعلق میگیرد و دیگر نوبت به بستگان طبقات دیگر نمیرسد.
چهارم: آنچه در این حکم بیشتر مَد نظر قرار گرفته شده، تأمین سرمایه و هزینههای بیتالعدل است؛ علاوه بر سهمی که جداگانه برای آنان مشخص شده، سهم افراد مفقود شده نیز به آنان تعلق میگیرد.
پینوشت:
[1]. حسینعلینوری، اقدس، چاپ ناصری، بمبئی، 1314 ق، ص 7.
[2]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینهی احکام و حدود، بیجا، مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، سوم، 128 بدیع، ص 94.
[3]. حسینعلینوری، اقدس، چاپ ناصری، بمبئی، 1314 ق، ص 7.
افزودن نظر جدید