سربازان شیطان
دشمنی استکبار جهانی و به خصوص آمریکا با ملت ایران، پر واضح است. آمریکا و متحدانش از هر راهی، چه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در اندیشه نفوذ به داخل خاک سرزمین مقدس جمهوری اسلامی ایران هستند. اما استکبار اینبار، با راهبرد مسلحانه و آتش در فکر ضربه زدن به نظام مقدس ایران اسلامی بود و با پروراندن و پشتیبانی از گروهک دستساخته خودش به نام "جند الله"، توهم نفوذ در کشور ایران را داشت.
چیزی از عملیاتهای دهشتناک و بیفایده گروهک "جندالله" نمیگذرد و یاد پرعزای آن در ذهن ملت ایران پابرجاست. اما به راستی چرا، گروهی از جوانان ایرانی و بخش اندکی از قوم غیرتمند بلوچ، گرفتار دسیسههای آمریکا شدهاند؟ آیا این گروهک از جریانهای تکفیری و تروریستی به حساب میآید؟ در این مقاله سعی شده است که به صورت مجمل، در سه حوزه اندیشه، گرایش و عملکرد بحث شود و نگاه کلی از این گروهک در ذهن شکل بگیرد.
متاسفانه دستاورد این گروهک، بیش از 21 عملیات بزرگ و کوچک بوده است که منجر به کشته شدن 201 نفر، 532 زخمی و 53 گروگان بوده است. در این میان، کشته شدن، مولوی مصطفی جنگیزهی(امام جمعه اهلسنت راسک)، کودکان و زنان قابل توجه است.
آئینهای از باورها
نگاه گروهک "جندالله"، متاسفانه موجب خدشه به رفتارهای میان اهلسنت و شیعیان خواهد شد. اعضای این گروهک، معتقد بودند که شیعیان کافر هستند و هر کسی در این امر شک کند، نیز کافر است. هدف امام حسین(علیهالسلام) امر به معروف نبوده بلکه دستیافتن به حکومت چند روزه دنیا بوده است. توسل و زیارت شرک است. شیعه معتقد به تحریف قرآن است. عزاداری و گفتن یا حسین و اضافه نمودن یای منادا قبل از هر اسمی به غیر از نام الله شرک است.[1]
شاید اعضای این گروه از کتب خود بیاطلاع بودهاند. چرا که در کتبی همچون سنن نسائی و ابیداوود، شرط اسلام را، شهادت دادن به وحدانیت خداوند(اشهد ان لا اله الا الله) قرار داده است. نسائی در این مورد میفرماید: «من مامورم با کفار بجنگم تا اینکه لا اله الا الله بگویند. هر کس لا اله الا الله گفت از طرف من، مال و جانش محفوظ است، مگر به سبب حقی که بر گردن او میآید و حسابش با خداست».[2] با توجه به این حدیث تمام کسانی که شهادت به یکتایی الله دادهاند، جان و مالشان مورد احترام است.
در اینجا باید عملکرد گروهک "جندالله" را با معارف اسلامی سنجید. آیا شهدای مسجد علی بن ابیطالب که در حال نماز با حمله انتحاری به شهادت رسیدند، گوینده لا اله الا الله نبودند.[3] گذشته از این، کودکانی که در عملیاتهای مختلف این گروهک به شهادت رسیدهاند و تکلیفی متوجه ایشان نبوده است، چه گناهی داشتهاند.
آیا اعضای این گروه صفحات قرآن را ورق نزده و به آیات مختلف قرآن بر زندگی مسالمتآمیز با دیگر مذاهب و ادیان برنخوردهاند. به عنوان مثال آیه «وَ لَا تَقُولُواْ لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا.[نساء/94] به كسى كه اظهار صلح و اسلام مىكند نگوييد: «مسلمان نيستى». ابنماجه در این باره میفرماید: «پیامبر فرمود: هر کسی از من اطاعت کند، از خداوند اطاعت کرده است و هر کس از من نافرمانی کند، خدا را نافرمانی کرده است و هر کس امام را اطاعت کند، از من اطاعت کرده است و هر کس از امام اطاعت نکند، از من اطاعت نکرده است».[4] این گروهک با حملات مسلحانه، بر این اعتقاد خود که باید از حاکم خود اطاعت کنند، خط بطلان کشیدند.
نیمنگاهی به مبانی اخلاقی
متاسفانه، زمانی که قوه عقلانی در انسان تقویت نگردد و فرمان بدن به دست این قوه قرار نگیرد، قوای دیگر دست به کار شده و هر کدام به فکر ریاست بدن میافتند. بدن انسانی از چهار قوهی شهویه، غضبیه، وهمیه و عاقله تشکیل شده است. با توجه به اعترافات عبدالمالک ریگی، رئیس گروهک "جندالله" به این مطلب میتوان پی برد که قوه غضبیه تمام وجود اعضای این گروه و بخصوص خود عبدالمالک ریگی را فرا گرفته بود. وی میگوید: «من فکر میکردم که شیعیان کافرند، العیاذ بالله. خب قلبم کور شده بود ولی آن تعصبات غلط، آن تعصبات، آن جمود سبب میشوند که انسان حتی یک جنایت بسیار بزرگی را میکند و بعد خوش هم هست. اگر هر انسانی، از نزدیک و دور، هر نوع تعصبی را کنار بگذارد، همه کارها آسانتر میشود و دیگر میداند این کار خطا بوده و این کار خطا نبوده است. وقتی تعصب از بین میرود، انسان تمام جریانات را راحت میتواند بفهمد. اصلا فهم مسئله، مشکل پیدا نمیکند».[5] در این عبارت، تعصب بیجا که در چندین جا از کلمات رئیس این گروهک به چشم میخورد، از مسلط بودن قوه غضبیه بر وجود رئیس گروه خبر میدهد که چگونه منجر به رفتارهای غیراخلاقی در عرصه اجتماع گشت.
عملکرد، زیر ذرهبین
حوزه رفتاری مطلوب، برگرفته از کتاب و سنت است و انسان باید، لحظه به لحظه، رفتار خود را با معیارهای مشخص شده از سوی کتاب و سنت، تطبیق دهد. رفتارهای گروهک "جندالله" نه تنها نشان از کجباوری اعضای این گروه دارد، بلکه تصویر تهی بودن از معارف اسلامی را به رخ میکشد. آنان به زمین ریختن خون بیگناهان، کودکان و زنان را جهاد در راه خداوند میدانستند و برای این امر نیز از استکبار جهانی، پول دریافت میکردند. عبدالمالک ریگی در اعترافات خود، بیان کرده که از ناتو چندین هزار دلار دریافت کرده است. اعتقاد گروه بر این بود که میتوان در راه جهاد از اسرائیل و آمریکا پول گرفت.[6] این در حالی است که در کتب اهلسنت، کمکگرفتن از مشرکان توبیخ شده و این کار غیر اسلامی شمرده شده است. در اینباره ابنماجه میگوید: «پیامبر فرمودند: ما از مشرک کمک نمیگیریم».[7]
در اعترافات دیگر از این گروهک به دست میآید که آنها با اخذ پول و پشتیبانی مالی آمریکا[8] دست به کشتار و ریختن خون بیگناهان، زنان و کودکان میزدند. اما کشتن کودکان کاری است که پیامبر از آن نهی کرده است. بخاری مینویسد: «ابن عمر میگوید که من زن مقتولهای را در برخی از جنگها یافتم، اما پیامبر(صلی الله علیه و آله) از کشتن زنان و کودکان منع کرده است»[9] امری که بسیار تعجبآور است دستور ریگی به برادرش مبنی بر قتل همسرش خانم فائزه منصوری میباشد. وی مادر سه کودک است که در خواب به ضرب گلوله به شهادت رسید.
با توجه به مطالب بالا باید گفت که گروهک "جندالله" نه در حوزه باورها، نه اخلاق و نه عملکرد بویی از اسلام نبرده بود و همان اسم "جند الشیطان"، برای نشان دادن ماهیت ضد اسلامی این گروه بهتر است.
برای مطالعه بیشتر و کسب اطلاعات جزئی میتوانید به کتب غربت خونبار(اعضای کمیته علمی ستاد یادواره شهدای تاسوکی سیستان)، خاطرات یک گروگان(رضا لکزایی)، گروهک عبدالمالک قطعه پازل جنگ نرم(علیرضا کیخا)، مرداب انتحار(علیرضا کیخا) و کتاب در چنگال عقاب رجوع کنید.[10]
پینوشت:
[1]. لکزایی، رضا، تاسوکی، چاپ چهارم، بوستان کتاب، قم، 1391ش. خاطرات یک گروگان.
[2]. نسائی، سنن نسائی، ج6، باب وجوب الجهاد، با شرح سیوطی و الامام سندی، ص4-5. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. قاسمی، فاطمه، اربابی، یونس، گلدستههای خونین، مشهد، نشر شاملو، 1390ش.
[4]. قزوینی، ابیعبدالله، سنن ابنماجه، تعلیق: محمد فواد عبدالباقی، بیجا، بیتا؛ ج2، کتاب الجهاد، باب 39، حدیث2859، ص954.
[5]. اعترافات عبدالمالک ریگی
[6]. ر. ک. مصاحبه رضا لکزایی با پگاه حوزه با عنوان امید به تقریب، شماره 203، ص14 به بعد.
[7]. قزوینی، سننابنماجه، تعلیق: محمد فواد عبدالباقی، ج2، بیجا، بیتا؛ کتاب الجهاد، باب27، حدیث2832، ص945.
[8]. سایت بنیاد هابیلیان، ویژهنامه شهدای تاسوکی،بخش اعترافات، ملاحظه شده در 13/2//93
[9]. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، بیروت، دار المعرفه، ج2، کتاب الجهاد و السیر، باب قتل النساء فی الحرب، ص172.
[10]. برگرفته از مقاله نقد و بررسی عمکرد و باورهای گروهک تروریستی، تکفیری جندالله، قم، موسسه دارالاعلام لمدرسه اهلالبیت، مجموعه مقالات کنکره جریانهای تکفیری، ج1، ص375.
افزودن نظر جدید