نقد و بررسی سیره کریمخان کرمانی

  • 1394/10/10 - 10:04
کریمخان کرمانی، اولین سرکرده‌ی شیخیه‌ی کرمان و بنیان‌گذار شیخیه‌ی «کریمخانیه» بوده است. پدر وی «ابراهیم‌خان ظهیر الدوله» داماد فتحعلی‌شاه قاجار، حاکم کرمان و بلوچستان، بود. ابوالقاسم ابراهیمی در خصوص تولد و وفات وی می‌نویسد: «تولد ایشان در شب پنجشنبه هيجدهم محرم الحرام سال 1225 ه.ق و وفاتش در روز دوشنبه ٢٢ شهر شعبان سال...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کریمخان کرمانی، اولین سرکرده‌ی شیخیه‌ی کرمان و بنیان‌گذار شیخیه‌ی «کریمخانیه» بوده است. پدر وی «ابراهیم‌خان ظهیر الدوله» داماد فتحعلی‌شاه قاجار، حاکم کرمان و بلوچستان، بود. ابوالقاسم ابراهیمی در خصوص تولد و وفات وی می‌نویسد: «تولد ایشان در شب پنجشنبه هيجدهم محرم الحرام سال 1225 ه.ق و وفاتش در روز دوشنبه ٢٢ شهر شعبان سال 1288 بود، در قريه «ته‌رود» سه منزلي شهر كرمان. وی كه در حال مسافرت براي زيارت به كربلاي معلي بود، در آن قريه وفات کرد، جسدش را برگرداندند و در قريه لنگر، شش فرسخي كرمان، به امانت سپردند و بعد از يك سال و نيم، به كربلاي معلي فرستادند و در رواق پائين پا در حرم مطهر حضرت ابي‌عبدالله (عليه السلام) متصل به شهداي اصحاب آن حضرت و در جنب مرقد سيد کاظم رشتی  دفن گرديد».[1]
حاج محمد کریمخان کرمانی حدود و مرزهای شیخی‌گری را ترسیم نمود و با نگاشتن کتاب‌ و رساله‌های متعدد در مورد عقاید شیخیه، این فرقه را به صورت کامل از متشرعه و بقیه‌ی شیعیان امامی متمایز ساخت؛ کاری که احسایی و رشتی نتوانستند به انجام برسانند و این بزرگترین ایراد و انتقاد بر عملکرد وی است که باعث ایجاد تفرقه در عالم تشیع گردید و انشعابی جدید در دین اسلام ایجاد کرد. آیت‌الله مصباح در مورد کریمخان فرموده: «کریم‌خان‌کرمانی کسی است که دکان‌باز بوده و به فرقه‌سازی و أنا رجل گفتن در مقابل اکابر علمای عصر پرداخته است».[2]
هانری کربن، فیلسوف و مستشرق غربی که از مدافعان شیخیه به حساب می‌آید، کریمخان را به سبب آثارش ستوده است،[3] اما باید گفت: هرچند کریمخان در بعض آثار خود به تشریح بعض عقائد حقه‌ی شیعه پرداخته است، اما لغزش‌های زیادی هم داشته که زمینه‌ی انحرافات گسترده‌ای را در جامعه به وجود آورده است. آموزه‌ی رکن رابع، که شیخیه‌ی کرمان و در رأس آن کریمخان از ترویج‌کنندگان اصلی آن به شمار می‌روند، از جمله‌ی این انحرافات است و می‌توان گفت اگر ایشان نبودند این آموزه‌ی و بدعت خطرناک هم در نطفه خفه می‌شد و زمینه‌ی پیدایش بابیت و سپس بهائیت فراهم نمی‌شد.
علاوه بر انحرافات اعتقادی، بلندپروازی‌های کریمخان در آثارش بر کسی، که با این آثار آشنا باشد، مخفی نیست، ما به نمونه‌هایی از این موارد اشاره می‌کنیم. وی در ارشاد العوام خود می‌نویسد: «يک نفر نتوانسته که يک صفحه نظير يک صفحه از کتب ما را بياورد و نمي‏فهمد آنها را، چه جاي آنکه رد کنند».[4] وی در جای دیگر می‌نویسد: «اگر اذني مي‏داشتم به همين زبان آسان عاميانه چيزي چند می‌‏‌گفتم که کوه را طاقت حمل آن نباشد».[5] و همچنین نوشته است: «کتاب و سنت حل نمی‌‏شود مگر به اين علم که خدا به ما بخشيده است».[6] و نوشته است: «بفهم اين حرف‌های عاميانه مرا که حکيمان بايد بشنوند و شکر کنند بر فهميدن آنچه تا حال نفهميده بودند».[7] او می‌نویسد: «بر ورق ورق تورات، انجيل، زبور و ساير کتب انبياء مطلعم که احبار و پادری‌های ايشان آن طور اطلاع بر آن کتب ندارند» [8] و نوشته است: «برای روح‌‏القدس چند هزار مرتبه بيش از ذره ذره اين دنيا سر می‌‏باشد و برای هر سری زبان‌ها و لغت‌ها است، اگر بخواهم شرح نوع آن زبان‌ها را عرض کنم و نوع آن لغت‌ها را بيان کنم به طول مي‏انجامد و از حوصله عوام فزون می‌گردد».[9]
محمد کریمخان کرمانی نیز به مانند شیخ و سید، ادعای دیدن خواب‌های صادقه را می‌‌‌‌‌‌کند و از این طریق خود و عقاید خویش را بدون هیچ واسطه‌ای، به ائمه‌ی اطهار(علیهم السلام) متصل می‌‌‌‌‌‌کند که قابل نقد نباشند.[10] به عنوان نمونه ایشان در یکی از خواب‌هایی که والده ایشان در حق وی دیده است می‌نویسد: «در ايامی كه مادرم حامل به من بود خواب ديده بود كه ماه از آسمان نازل شد و از جلو شانه او داخل در جوف او شد».[11] نقد اساسی که می‌توان بر شیخیه وارد کرد اعتقاد مشایخ شیخی به خواب و جایگاه آن می‌باشد که بزرگان شیخی، من جمله کریمخان، با بیان خواب‌های خود در واقع راه انتقاد مخالفین را بر خود بسته‌اند و با ادعای اینکه علوم ما الهام گرفته‌ی از اهل بیت (علیهم السلام) است هیچ‌گونه خطایی را در کلام خویش وارد نمی‌بینند.
آیا با وجود چنین انحرافات و بلند‌پروازی‌هایی و با وجود چنین ادعاهایی می‌توان به مشایخ شیخیه اعتماد کرد؟

پی‌نوشت:
[1]. ابوالقاسم ابراهيمي ، فهرست، ج1، ص 57.
[2]. علی اکبر باقری، نقد و بررسی آرای کلامی شیخیه‌ی کرمان، ص ۱۱۰، انتشارات مؤسسه‌ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، ۱۳۹۲.
[3]. هانری کربن، مکتب شیخی از حکمت الهی شیعی، ص 78.
[4]. حاج محمد کریمخان کرمانی، ارشاد العوام، ج 4، ص 60.
[5]. همان، ج 1، ص 38.
[6]. همان، ج 2، ص 410.
[7]. همان، ج 2، ص 75.
[8]. همان، ج 3، ص 133.
[9]. ابوداود سلیمان بن اشعث سجستانی، سنن ابي‏داود، جلد 4، کتاب الملاحم، باب ما يذکر في قرن الماة، بيروت، چاپ دارالکتب العربي، حاشيه‌ی عون المعبودي، ص 178.
[10]. جهت مطالعه‌ی بیشتر بنگرید به: بررسی انتقادی خواب‌های کریمخان کرمانی
[11]. ابوالقاسم ابراهیمی، فهرست، ص 64.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.