برخورد با تکفیر و تکفیرگرایی در کلام پیامبر اکرم (ص)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مسائلی که از صدر اسلام تاکنون گریبانگیر دین مبین اسلام بوده و عدهای با معاندت یا کج فهمی آن را توجیه اعمال وحشیانه خود قرار دادهاند، مسأله تکفیر و متهم کردن مسلمین به کفر و شرک است. بررسی تکفیریههایی که در طول تاریخ اسلام از افراد و گروههای مختلف نسبت به سایر مسلمین صادر شده است نشان میدهد که تکفیر همواره موجب تفرقه میان مسلمانان و هتک حرمت آنان شده است و عامل اصلی این تکفیرها بیشتر تعصبات مذهبی بوده است و این در حالی است که آموزههای اسلامی همواره مسلمانان را از تفرقه بازداشته و بر وحدت تاکید کرده است.
وقتی با محوریت مسأله تکفیر به روایات و متون حدیثی مراجعه میکنیم با احادیث زیادی مواجه میشویم که به تصریح یا کنایه، تکفیر و امور متعاقب آن مثل قتل و فتنه را مورد نهی قرار دادهاند و با لحن شدیدی با عوامل آن برخورد کردهاند. احادیث بسیاری از وجود مبارک پیامبر (صلی الله علیه و آله) در منابع شیعه و سنی وجود دارد، که ایشان از تکفیر هر انسانی که شهادتین بر زبان جاری کرده است نهی فرمودند؛ متقی هندی در همین باب در کتابش با نام کنز العمال روایتی آورده است که به این شرح است: «بني الإسلام على خصال : شهادة أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله والإقرار بما جاء من عند الله والجهاد ماض منذ بعث رسله إلى آخر عصابة تكون من المسلمين وأهل لا إله إلا الله فلا تكفروهم بذنب ولا تشهدوا عليهم بشرك والقدر خيره وشره من الله تعالى.[1] اسلام بر پایه چند خصلت بنا نهاده شده است: شهادت بر یگانگی خداوند، و شهادت بر رسالت محمد (صلی الله علیه و آله)، و اقرار به آنچه از جانب خدا آمده است، و جهاد که از زمان مبعوث شدن پیامبران تا وقتی که گروهی از مسلمین در دنیا هستند ادامه دارد ... اهل توحید را به سبب گناهی تکفیر نکنید و بر علیه آنها شهادت به شرک ندهید.»
در برخی دیگر از روایات، پیامبر (صلی الله علیه و آله) با گوشزد کردن عواقب این عمل، مسلمین را از تکفیر یکدیگر برحذر داشتهاند، نظیر این روایت که ابی داود در کتابش از ابن عمر روایت کرده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «أیما رجل مسلم أکفر رجلا مسلما فإن کان کافرا و إلا کان هو الکافر.[2] هر مسلمانی اگر مسلمان دیگری را تکفیر کرد، و آن دیگری کافر بود که هیچ و اگر او در واقع کافر نبود، خودِ تکفیر کننده کافر است.»
یا قریب به همین مضمون مسلم در صحیحش آورده است: «إذا کفّر الرجل أخاه فقد باء بها أحدهما.[3] هر گاه شخصی برادرش را تکفیر کرد، اتّهام کفر به یکی از آن دو بر میگردد.» یعنی اگر طرف مقابل کافر نباشد، اتهام به خودش بر میگردد. در برخی دیگر از روایت هم تکفیر کننده را از جهت حکم به مرتکب قتل تشبیه میکنند و میفرمایند: «ليس على العبد نذر فيما لا يملك ولا عن المؤمن كقاتله ومن قذف مؤمنا بكفر فهو كقاتله.[4] نذر درباره آزاد کردن برده ای که صاحب آن نیستی صحیح نیست و لعن کننده مؤمن مانند قاتل اوست و هر کس مؤمنی را به کفر متّهم کرد، مانند قاتل او است.» حال با وجود چنین روایاتی در منابع معتبر اهل سنت، به نظر عجیب میآید که عدهای از اهل سنت با شعار برگشت به سیره سلف صالح چنین سیرهای را از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نادیده میگیرند و به طور گسترده سایر مسلمین را به بهانههای واهی متهم به کفر و شرک میکنند، و دست به اقدام عملی زده و قتل و خونریزی و کشتار به راه میاندازند، و چهرهای زشت و خشن از اسلام به دنیا معرفی میکنند.
پینوشت:
[1]. متقی هندی، کنزالعمال، بیروت: موسسه الرسالة، ج 1 ص 16
[2]. ابو داود سجستانی، سنن ابی داود، بیروت: دارالرسالة العالمیة، ج 7 ص 74
[3]. مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ج 1 ص 56
[4]. محمد بن عیسی الترمذی، سنن الترمذی، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ج 5 ص 22
دیدگاهها
فاطمه
1395/02/15 - 15:43
لینک ثابت
با عرض سلام. بخاطر مطالب عالی
افزودن نظر جدید