آیا کسی از دشمن خود خواستگاری میکند؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ موضوع خواستگاری امام علی(علیه السلام) از دختر سرسختترین دشمن اسلام یعنی ابوجهل دروغی است که هر چند در معتبرترین کتب روایی اهل سنت (صحیح بخاری) وارد شدهاست ولی از جهات بسیاری مورد مناقشه و تناقض است. این روایت بخاری، جدای از بحث ثقه نبودن راوی آن و تضاد ذاتی آن با آیات قرآن کریم و سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله)، از نظر عقلی هم اشکالات زیادی بر آن وارد است که هر عاقلی در صورتی که عقل خویش را بهکار ببند و راه توجیه غیر منطقی را در پیش نگیرد به راحتی به ساختگیبودن آن اذعان میکند، یکی از این موارد در بررسی احوال طرف دوم قضیه، یعنی دختر ابوجهل نمایان میشود؛ برطبق اسناد موجود در كتابهاى اهل سنت، امكان خواستگارى امير مؤمنان (عليه السلام) از دختر ابوجهل از لحاظ تاریخی وجود ندارد. ما به چند نكته بسنده مىكنيم:
- دختر ابوجهل، تا پيش از فتح مكه، اسلام نياورده بود؛ دخترى كه اهل سنت ادعا مىكنند امير مؤمنان از او خواستگارى كرده است، جويريه نام داشتهاست كه تا فتح مكه اسلام نياورد است و در فتح مكه به همراه ديگر طلقاء از جمله زن برادرش، مجبور به پذيرش اسلام شد. محمد بن سعد درباره زمان اسلام آوردن او مىنويسد: «روز فتح مكه امّحكيم دختر حارث بن هشام همسر عكرمة بن ابوجهل مسلمان شد، خدمت پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و بيعت كرد، و جويريه دختر ابوجهل... اسلام آورد و مسلمان شد، عتاب بن اسيد بن ابوالعيص بن اميه با وى ازدواج كرد...»[1]
- دختر ابوجهل بیدرنگ پس از اسلام آوردن، با ديگری ازدواج كرد: همان طور که در بالا دیدیم جويريه پس از آن كه اسلام آورد، با شخصى به نام، عتاب بن أسيّد كه از سوى پيامبر حاكم مكه گماشته شده بود، ازدواج نمود، و تا زمانى كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله) زنده بود همسر او بود، پس، پس از اسلام نيز نمىتواند اين خواستگارى صورت پذيرفته باشد. ابن عبد البر و مزى درباره شوهر او و اين كه پس از ازدواج با دختر ابوجهل تا زمانى كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) رحلت نكرده بودند، به مدينه مهاجرت نكردهاست، مىنويسند: «عتاب والى مكه بود تا زمانى كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از دنيا رفت.»[2] بنابراين، خواستگارى از دختر ابوجهل، نه پيش از اسلام آوردن او با واقعيتهاى تاريخی، سازگار است و نه پس از اسلام آوردن او.
- اسلام در قلب جويريه رسوخ نكرده بود: اميرمؤمنان (عليه السلام) در باره افرادى كه در فتح مكه به ظاهر مسلمان شدند مىفرمايد: «به خدايى كه دانه را شكافت، و پديدهها را آفريد، آنها اسلام را نپذيرفتند؛ بلكه به ظاهر تسليم شدند و كفر خود را پنهان داشتند، و آنگاه كه ياورانى يافتند آن را آشكار ساختند.»[3] جويريه از افرادی است كه در فتح مكه همزمان با ديگر طلقاء و در سايه شمشير، اسلام را پذيرفت، نه اينكه با آغوش باز پذيرفته و به حقانيت اسلام ايمان آورده باشد. شاهد بر اين مطلب نيز اين است كه هنگامی كه در همان زمان صداى اذان بلال را مىشنيد، جملات زنندهاى را بر زبان جارى كرد كه نشان مىدهد نور اسلام در قلب او رسوخ نكردهاست. بلاذرى و ابوالفداء در اين باره مىنويسند: «هنگام ظهر (روز فتح مكه) رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دستور داد تا بلال بر بام كعبه اذان بگويد، قريش بالاى كوهها رفته بودند، بعضى از آنان در خواست امان كرده و بعضى هم ايمان آورده بودند، هنگامى كه بلال گفت: «اشهد ان محمدا رسول الله» جويريه دختر ابوجهل گفت: «خدا به پدرم لطف كرد، كه صداى بلال را از بالاى كعبه نشنيد.»[4]
- جويريه، پدرش را پيامبر مىدانست: طبق نقل برخى از بزرگان اهل سنت، او اعتقاد داشت كه به پدرش نيز (همانند رسول خدا) پيشنهاد نبوت شدهبود؛ اما به خاطر اين كه بين قومش اختلاف نيندازد، اين پیشنهاد را رد كردهاست! ارزقى در اخبار مكه، واقدى در كتاب المغازى و حلبى در سيره خود در اين باره مىنويسند؛ جویریه دختر ابوجهل گفت: «همانا بر پدرم مثل آنچه بر محمد آمدهبود از نبوت آمد ولی پدرم آن را رد کرد و خلاف قومش رفتار نکرد.»! [5]
- جويريه، كينه قاتل پدرش را به دل داشت: امير مؤمنان (عليه السلام) همان كسى بود كه در جنگ بدر، ابوجهل، را به درك واصل كرد و طبيعى است كه بازماندگان مقتول به ويژه دخترش، كينه قاتل پدر را همواره در دل داشته باشند؛ مگر اين كه به حقيقت اسلام ايمان آورده باشند. جويريه از دسته اول بود و كينه اميرمؤمنان (عليه السلام) را در دل داشت و آن را فراموش نكرده بود. او همواره میگفت: «خدا نام محمد را بالا برد؛ ولى ما افرادى كه افراد مورد علاقه ما را كشتند دوست نداريم.»[6]
با توجه به كينه عميق وى نسبت به قاتل پدرش، آيا قابل تصور است كه او بخواهد همسر قاتل پدرش بشود و يا امير مؤمنان بخواهد از چنين شخصى که به خون او تشنه است خواستگارى كند؟! چگونه امكان دارد كه امير مؤمنان (عليه السلام)، با وجود دردانه رسول خدا و بانوى دو عالم، بخواهد از چنين دخترى خواستگارى نمايد؟! چرا درست اندیشه نمیکنند به راستی که این روایت العیاذ بالله تنقیض خدای متعال را هم به دنبال دارد و حکمت خدا را زیر سؤال میبرد! زیرا طبق حدیث معروفی که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در زمان پیوند علی مرتضی و فاطمه الزهراء (علیهما السلام) فرمودند: «من فاطمه را به عقد علی در نياوردم؛ مگر آنكه خدا در آسمان او را به همسرى علی در آورد.»[7] خداوند فاطمه را به علی تزویج کردند، آیا خداوند برای دختر رسولش کسی را انتخاب نموده که موجبات آزار دخت پیامبر و به تبع آن پیامبر(صلی الله علیه و آله) را فراهم آورد؟!
پینوشت:
[1]. الزهري، الطبقات الكبرى،ناشر: دار صادر، بيروت، ج 8، ص 262.
[2]. القرطبی، الاستيعاب في معرفة الأصحاب، تحقيق: علی محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل، بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ، ج 3، ص 1024/ المزي، تهذيب الكمال، تحقيق: بشار عواد معروف، ناشر: مؤسسة الرسالة، بيروت، الطبعة: الأولى، 1400هـ، 1980م، ج 19، ص 283.
[3]. نهج البلاغه، فيض الإسلام، نامه 16.
[4]. البلاذري، أنساب الأشراف، ج 1، ص 157؛/ ابن الجوزي، الوفا بأحوال المصطفى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمية، بيروت، الطبعة: الأولى، 1408هـ، 1988م، ج 1، ص 332 /
[5]. الأزرقي، أخبار مكة و ما جاء فيها من الأثار، تحقيق رشدي الصالح ملحس، ناشر: دار الأندلس للنشر، بيروت، 1996م، 1416هـ،ج 1، ص 275،/ الواقدي، كتاب المغازي، تحقيق: محمد عبد القادر أحمد عطا، ناشر: دار الكتب العلمية، بيروت، لبنان، الطبعة: الأولى، 1424 هـ، 2004 م، ج 2، ص 273/ الحلبی، السيرة الحلبية في سيرة الأمين المأمون، ناشر: دار المعرفة، بيروت، 1400ق، ج 2، ص 386.
[6]. الأزرقي، أخبار مكة وما جاء فيها من الأثار، همان/ ابن الجوزي، الوفا بأحوال المصطفى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمية، بيروت، الطبعة: الأولى، 1408هـ، 1988م، ج 1، ص 332/ الحلبی، السيرة الحلبية في سيرة الأمين المأمون، ناشر: دار المعرفة، بيروت، 1400ق، ج 3، ص 55.
[7]. المرتضي علم الهدي، تنزيه الأنبياء، ناشر: دار الأضواء، بيروت، 1409هـ، 1989 م، ص220.
دیدگاهها
babak
1393/12/29 - 19:14
لینک ثابت
دشمنان رسول الله(صلی الله
افزودن نظر جدید