گزارش عالمان سنّی درباره امام مهدی ( علیه السلام )
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بحث راجع به علما و محدثان و بزرگان اهل سنّت است که به ولادت امام اقرار دارند و ایشان را فرزند امام حسن عسکری (علیه السلام) میدانند و اعتراف دارند که در قرن سوم ( 255 یا 256 یا 258 با اختلاف نقلهایی که در کتابهایشان وجود دارد ) امام زمان، حضرت مهدی، امام دوازدهم دنیا آمده و متولد شدهاند.
مرحوم نوری در کتاب خود، به نام کشف الاستار اسم چهل نفر از علمای اهل سنّت را میبرد که به ولادت ایشان اقرار دارند. مرحوم آیت الله العظمی طبسی [1] پس از اینکه فهرست چهل نفری از علمای اهل سنّت را که مرحوم نوری ذکر کرده، اسم میبرد، تقریباً بيست مورد یا بیشتر را میافزاید و عباراتشان را میآورد. با این حساب تقریباً بیش از شصت نفر از علما که از اهل سنت هستند، به ولادت حضرت اقرار و اعتراف دارند.
به چند نفر از فهرست مرحوم نوری اشاره میکنیم و چند نفر هم از لیست مرحوم طبرسی با ذکر مدارک و ذکر منابع و کتاب تا ببینید باور ولادت و وجود امام زمان از اختصاصات شیعه نیست. نمیتوانیم بگوییم فرق اهل سنّت و تشیّع این است که در اصل مهدویّت هر دو موافق و مشترک هستند، امّا اهل سنّت قائل هستند که دنیا نیامده و شیعه میگویند که ایشان متولد شده است، بلکه از اهل سنت نیز کسانی اعتراف و اعتقاد دارند که امام زمان ( علیه السّلام ) به دنیا آمده است.
الف) نصيبى، صاحب کتاب مطالب السؤول، در کتاب خود مینويسد: «في أبي القاسم م ح م د، إبنُ الحَسَن الخَالِص ... إبنُ عَلِیِ المُرتَضَی، امیر المؤمنین علی ابیطالب. م ح م د، المهدی، الحجّه، الخلف، الصالح، المنتظر». سپس چند بیت شعر میآورد و ميگويد: «أَمَّا مَوْلِدُهُ فَبسْرٌ مِنْ رَأَى...،[2] در شهر سامرا دنیا آمد. پدر ایشان امام حسن عسکری است».
ب) محمّد بن یوسف گنجی شافعی که در سال 658 توسط سلفیها و امویها به شهادت رسید. او یک شخصیّت معمولی نیست، وقتی که ابن صباغ در فصول المهمه از او اسم میبرد میگوید: «الامام، الحافظ». او در کتاب خود البیان مینويسد: «خَلَّفَ عَلِيٌّ الْهَادِي مِنَ الْوُلْدِ أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ...»، یعنی یکی از فرزندان امام هادی (علیه السلام)، امام حسن عسکری (علیه السلام) است، تاریخ ولادت و وفات امام عسکری را بیان میکند، سپس میگويد: «وَ ابْنِهِ وَ هُوَ الْإِمَامُ الْمُنْتَظَرُ». یعنی فرزند حسن عسکری، امام منتظر است.
کتاب ابوعبدالله محمّد بن یوسف گنجی شافعی، البیان فی اخبار صاحب الزمان است که مینويسد: «الْبَابِ الْخَامِسِ وَ الْعِشْرُونَ فِي الدَّلَالَةِ عَلِي كَوْنِ الْمَهْدِيِّ حَيّاً بَاقِياً مُذ غَيبَتِه إِلَيَّ أَلَانَ»، باب بیست و پنجم اثبات این که مهدی زنده است و به حیات خود ادامه خواهد داد و از دوران غیبت تا الان زنده خواهد بود. در حقیقت وی به چند مطلب در تیتر اشاره میکند. اول، به دنیا آمدن حضرت. دوم، بقای حضرت و اینکه الان هستند و زنده میباشند. و سوم، غیبت حضرت. سپس میگوید: «لاَ امْتِنَاعَ فِي بَقَائِهِ»؛ بقا و حیات و طول عمر امام زمان، امتناعی ندارد و محال نیست، وی میافزايد: «از اولیاء الله اسم میآورم. چندین نفر از اولیاء الله عمر طولانی کردند و الان هم زنده هستند. مثال حضرت عیسی و الیاس و خضر».
بعد میگوید: «وَ بَقَاءِ الدَّجَّالِ وَ إِبْلِيسَ الْمَلْعُونِينَ مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ»؛ آنها از اولیاء الله بودند، اما عدهای از اعداء الله هستند که عمر طولانی دارند، مثل دجّال که الان زنده است و ابلیس که از اعداء الله و الان زنده است. حیات اینها، یعنی هم اولیاء الله و هم اعداء الله به دلیل قرآنی و سنّت و روایت ثابت شده، سپس میگوید:«وَ قَدْ إتَّفَقُوا عَلَيْهِ...»؛ تعجّب میکنم که اهل سنّت در حیات چند نفری که اسم بردیم ( از اولیاء الله و اعداء الله ) اتّفاقنظر دارند، امّا بقای حضرت مهدی را منکر میشوند. بعد بحث مفصلی راجع به حیات و زنده بودن حضرت خضر و حضرت الیاس بیان میکند که طبری میگوید: «خضر و الیاس زنده هستند».
ج) شخص سومی که از اهل سنت اسم برده میشود و معتقد است امام مهدي زنده است، نور الدّین علی بن محمّد ابن صبّاغ مالكی میباشد که در کتاب فصول المهمه میگوید: «الْفَصْلُ الثَّانِي عَشَرَ فِي ذکر أَبِي الْقَاسِمِ الحُجَّه الْخَلَفِ الصَّالِحِ ابْنِ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ الْخَالِصِ وَ هُوَ الْإِمَامُ الثَّانِيَ عَشَر».[3] ایشان هم راجع به امام صحبت میکند و هم تاریخ ولادت و دلایل امامت و بخشی از اخبار و غیبت حضرت و مدّت قیام و حکومت، نيز کنيه و لقب حضرت را در کتابش در فصل دوازدهم مطرح میکند.
د) یکی دیگر از کسانی که راجع به امام زمان و ولادت حضرت مطلب دارد، فقیه و واعظ، شمس الدّین معروف به سبط ابن الجوزی، صاحب کتاب تذكرة الخواص، نوهی ابن جوزی است. در آنجا پس از شرح حال امام عسکری، نام اولاد حضرت را میبرد و میگوید: «مِنهُم م ح م د الإِمَام »؛ یکی از آنها ( م ح م د ) که امام است.
سپس میگوید: «او حجّت خدا و جانشین امام یازدهم و صاحب الزّمان است»، بعد مينويسد: «الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ وَ التَّالِي وَ هُوَ آخَرَ الْأَئِمَّهْ». جالب است که چند بیت شعر هم میآورد که اسمهای ائمهی دوازدهگانه آنجا آمده است.[4]
هـ) یکی دیگر از کسانی که به ولادت حضرت اقرار دارد و حتی معترف است حضرت را دیده، محيالدين عربی است. البته ملاقاتهای اختیاری راحت نیست. ملاقاتهای غیر اختیاری اگر طرف ثقه باشد ممکن است. محی الدّین عربی که رأس اجلای عارفین است، میگوید: «وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لِأَبَدِ مِنْ خُرُوجِ الْمَهْدِيِّ...»؛ حتماً امام زمان ظهور خواهد کرد، اما پس از آن که زمین از ظلم و جور پر بشود. اگر از روزگار جز يک روز نماند، خدا آن روز را طولانی خواهد کرد. پدر بلافصل او امام عسکری (علیه السلام) است. امام حسن عسکری فرزند امام علی نقی (علیه السلام) است... و سپس نسب او را تا علی بن ابیطالب (علیه السلام) میرساند. سپس صفات و ویژگیهای حضرت را، مفصّل بیان میکند.[5]
و) ابوالمواهب عبدالواهب الشعرانی، که در کتابی معروف به الیواقیت، که شرح بر معلقات فتوحات است، میگوید: «مولود امام دوازدهم شب نيمهي شعبان سال 255 است و امام تا زمانی که ملحق به حضرت عیسی بن مریم (علیه السلام) بشود، زنده است. او فرزند امام عسکری (علیه السلام) است».[6]
ز) یکی دیگر از کسانی که به ولادت اقرار دارد، نورالدّین عبدالرّحمن دشتی جامی حنفی، صاحب کتاب معروف الکافیه الدائر است. این کتاب در دسترس طلبه و مجتهدان اهل سنّت است. کتاب دیگري دشتی جامی دارد به نام شواهد النبوّه، که جریان تولّد حضرت را بازگو میکند که امام حسن عسکری (علیه السلام) از عمّهی بزرگوار خود خواست آن شب بماند. مطلبی را مرحوم عاملی از جامی نقل میکند که: «ذِکرُ مَنْ هُوَ الشَّمْسُ الدُّولَه....»؛ سخن از امام زمان، سخن از خورشید دولت و خورشید حکومت مؤمنان است. او هم ملّت و هم دولت را هدایت میکند. مظهر حضرت پیامبر اکرم و امام بر حق است. ابوالقاسم محمد حسن المهدی. امام دوازدهم از ائمهی اهل بیت. مادر او امّ ولد به نام نرجس است. این بزرگوار شب جمعه دنیا آمد، نیمهی شعبان سال 255، البته با ذکر تاریخ دیگر مینویسد 258. سپس میگوید: «وَ فِي وَقْتِ وَفَاةِ وَالِدٍ...»؛ هنگامی که پدر بزرگوارشان امام حسن عسکری رحلت کرد، عمر شریف او پنج سال بود. بر کرسی امامت در آن سال نشست که این پدیدهی مهم و شگفتانگیزی نیست. همانطور که خدا به حضرت یحیی، در طفولیت حکمت و کرامت عنایت کرد و حضرت عیسی را در دوران کودکی، به مرتبهی عالی رساند.
ح) ابوالفوارس حافظ ابوالفتح محمد بن ابی الفوارس در کتاب خود به نام الاربعين مطلب عجيبي نقل میکند. چهل حديث در آنجا از روات ثقه میآورد و میگويد: «اگر کسی بپرسد که حکمت چهل حديث را که مهگويی چيست؟ در جواب میگوييم که همين سؤال را از شافعی پرسيدند، گفت چهل حديثی که پيامبر فرمود حفظ شود، بايد دربارهی فضائل اميرالمؤمنين باشد...». او از پدرش نقل میکند که احمد بن نافع بصری گفت: خادم امام علی بن موسی الرّضا بودم... حدیث مفصّلی را میآورد که هر کس دوست دارد خدا را ملاقات کند در حالی که از او راضی است و کتابش را در دست راستش دارد، علی و حسن و حسین و... را دوست بدارد. اسم یک یک امامها را میبرد تا به امام حسن عسکری میرسد، سپس میگوید: «وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَلْقَ اللَّهِ وَ قَدْ أکَمُلَ إِيمَانُهُ...»؛ اگر کسی دوست دارد ایمانش کامل باشد، پیرو امام زمان باشد.
وی میافزايد: «المَهدِی فَهَؤلاء مَصَابِيحُ الدُّجَى أَئِمَّةِ الْهُدَى أعلَامَ التُّوَي مَنْ أَحَبَّهُمْ وَ تَوَلَّاهُم...». این یکی از احادیثی است که عالِمی از اهل سنّت در کتابش نقل میکند. حدیث گویای این است که امام زمان، امام دوازدهم، فرزند امام عسکری متولّد شده است.[7]
پینوشتها:
[1]. الشّیعه و الرّجعه، مروجی طبسی، ج1، ص98.
[2]. مطالب السؤول مناقب آل الرسول، ص 479 - 481 ،اسم المؤلف: كمال الدين محمد بن طلحة الشافعي الوفاة: 652 هـ ، تحقيق : ماجد أحمد العطية، باب دوازدهم.
[3]. الفصول المهمة في معرفة الأئمة ، الفصل الثانی عشر - ج 2 ص 1103 ، اسم المؤلف: علي بن محمد بن أحمد المالكي المكي المعروف بابن الصباغ الوفاة: 855 هـ ، دار النشر : دار الحديث للطباعة والنشر/ 1422 هـ، تحقيق : سامي الغريري.
[4]. تَذْكِرَة خَوَاصّ الْأُمَّة بِذِكْرِ خَصَائِصِ الْأَئِمَّة، ص 325 ،اسم المؤلف: يوسف بن قُزُغْلي سبط ابن الجوزي الحنفي الوفاة: 654 ه ، دار النشر : منشورات الشريف الرضي - قم المقدسة- 1418 هـ ، تحقيق : سيد محمد صادق بحر العلوم.
[5]. فتوحات مکیّه، ابن عربی، باب 366.
[6]. الیواقیت و الجواهر فی بیان عقائد الاکابر ، ج 2 ص 410 – 411 ، اسم المؤلف: عبدالوهاب بن احمد بن علی بن محمد بن موسی الشعرانی الانصاری الشافعی المصری الوفاة: 973 هـ ، دار النشر : دار المعرفه للطباعه و النشر – بیروت - لبنان.
[7]. حافظ ابو الفتح، محمد بن احمد بن ابي الفوارس بغدادي، کتاب اربعین، ( 388 _ 412 ) شماره 4.
افزودن نظر جدید