صوفیان، مدعیان عمل به سنت نبوی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ابو محمد سهل بن عبدالله تستری[1] از مشایخ بزرگ صوفیه در قرن سوم هجری در منطقهی عراق عجم (خوزستان فعلی) است. وی یکی از صاحبنامان صوفی است که برای اولین بار توسط فردی به نام محمد بن سوار که از شاگردان ذوالنون مصری بود، خرقه پوش شد.[2] شاید یکی از وجوه معروفیت سهل، پروراندن شاگردی جنجالی به نام حسین بن منصور حلاج است که تراژدی او اکنون و پس از هزار سال نقل داستاننویسان و ذکر خاطرهگویان است.
عطار نیشابوری که معروف به تملّقگویی از بزرگان صوفی است، در مورد سهل تستری هم مینویسد: وی از محتشمان اهل تصوف بود و او به کار این طائفه بود و در این شیوه مجتهد بود و در وقت خود سلطان طریقت و برهان حق بود. از علمای مشایخ بود و امام عهد و معتبر بود و در ریاضیات و کرامت بی نظیر بود، وی شبانه روز در عبادت بود. نقل است که یک روز در مسجد نشسته بود کبوتری بیفتاد از گرما و رنج، سهل گفت: شاه کرمان بمرد، چون تفحص کردند همچنان بود! نقل کردهاند که به زیر آب میرفت تا وقت نماز سپس بیرون میآمد بدون این که یک موری آن تر شده باشد و با اشارهی او زر از آسمان می ریخت.[3]
وی در مذهب اصولی برای خود داشت که معروف به اصول هفتگانه بوده است. تمسک به قرآن، عمل به سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله)، استفاده تنها از مال حلال، بیآزار بودن، دوری از گناه، توبه و ادای حقوق[4] سهل، در ذیل هر کدام از این اصول، دستورات مختلفی برای یاران و مریدان خود داده است. برای نمونه تستری، برخی دستورات را اهمیت ویژهای داده و بر آنها تأکید میکرد: هر آنچه که پیامبر(صلی الله علیه و آله) گفته و یا بدان عمل کرده باید از آن تبعیت کرد.[5]
این مقام مخصوص یک عارف و مؤمن حقیقی است که خود را مطیع خداوند و رسولش بداند، همانطور که خداوند در قرآن میفرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ[6] اى كسانى كه ايمان آوردهايد، خدا را اطاعت كنيد و از فرستاده او و صاحبان امرتان... با سفارشات مؤکدی که سهل به پیروان خود داشته سزاوار بود که خود او بیشتر از مریدان عامل به دستورات الهی و فرمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) باشد. سوالی که مطرح میشود این است که آیا جریان غدیر و دستور پیامبر مبنی بر جانشینی بلافصل امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به سهل نرسیده است؟
با اینکه از اهل تصوف، تفاسیر چندانی نگارش نیافته است، اما یکی از همین تعداد کم، تفسیر سهل تستری است[7] پس روشن است که وی اهل تفسیر و آشنا با شأن نزول آیات هم بوده ولی مانند خیل کثیری از عامّه توجهی به دستور مهم پیامبر (صلی الله علیه وآله) در رابطه با شأن نزول آیهی يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ[8] نکرده است.
سهل تستری نیز مانند بسیاری از بزرگان اهل تصوف، تنها مدعی پیروی از سنت بوده ولی کمیت او نیز در عمل لنگ میزند و گمراهی ایشان مانع از بیان حقایق بوده است.
منابع:
1- شوشتری
2- ابونصر سرّاج، صحف من کتاب اللمع، چاپ أج آربری، لندن ۱۹۴۷
3- تذکره الاولیاء عطار نیشابوری/ تصحیح استعلامی، ذکر احوالات سهل تستری
4- مغراوی، أبو سهل محمد بن عبد الرحمن، موسوعة مواقف السلف فی العقیدة و المنهج و التربیة، ج 4، ص 404
5- سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج 11، ص 428
6- سوره : النساء آیه : 59
7-رضوان، عمر بن ابراهیم، آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، ج 2، ص 759 / ذهبى، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج 2، ص 380
8- سوره : المائدة آیه : 67 / اى فرستاده ما، آنچه را از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ كن، و اگر نكنى (گويى هيچ) پيام او را ابلاغ نكردهاى و خداوند تو را از (فتنه و شر) مردم نگه مىدارد، بىترديد خداوند گروه كافران را هدايت نمىكند.
افزودن نظر جدید