دکتر ژولیان پلیسیه، فرانسوی تازه مسلمان شده
پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ژولیان پلیسیه (یاسین علی) از اهالی کشور فرانسه است که در نوزده سالگی به دین اسلام گروید و مسلمان شد. دکتر یاسین علی آشنایی قدیمی با ایران دارد؛ مخصوصاً به انقلاب و رهبران آن خیلی ارادتمند است. تخصص او در زمینه اقتصاد، مدیریت مالی و حقوق بینالملل و نفت است. او فوقلیسانس اقتصاد انرژی و دکترای اقتصاد اسلامی دارد. در حال حاضر هم در دانشگاه علوم اقتصادی، برای دوره لیسانس، مبانی فقهی اقتصاد اسلامی و در دانشگاه تهران، اقتصاد فرانسه تدریس میکند. با ایشان از طریق انجمن اسلامی شهید ادواردو آنیلی آشنا شدیم.
چه چیز اسلام برای شما جذابیت داشت که به آن گرایش پیدا کردید؟
در کشور من زمینه گرایش به اسلام زیاد وجود ندارد اکثر مسلمانان فرانسه، مهاجرین کشورهای مسلماننشین هستند ولی من این فرصت را داشتم تا به واسطه مادرم با اسلام آشنا شوم، چون مادرم با تحقیق و مطالعه مسلمان شده بود؛ این زمینه را هم در من بهوجود آورد؛ البته همه چیز برایم مرحله به مرحله بود. ابتدا فقط به رفتارهای مادرم دقت میکردم؛ بعد متوجه شدم دارم قرآن میخوانم و حالا که به بلوغ دینی رسیدهام احساس میکنم این توفیق خدا بود که به تدریج برایم پیش میآمد و این زیبایی اسلام است که خدا راه را به انسان نشان میدهد؛ بعد از آن، برخورد خوب و با اخلاق همدانشگاهیهای ایرانی و شیعهام مرا بیشتر به اسلام و تشیع مجذوب کرد. نهایتاً خواستم بیشتر در مورد اهلبیت (علیهمالسلام) و پیامبر اسلام (صلوات الله علیه و آله) بدانم، بههمینخاطر شروع به مطالعه و تحقیق در مورد ایشان کردم و عشق شیعه و تشیع در دلم نشست.
از نظر شما حاکمیت جامعه اسلامی چه مشخصه خاصی دارد که آن را از نظام غربی متمایز کرده است؟
در اسلام هدف این است که یک جامعه اسلامی در سطوح مختلف آن درست شود. از حاکمیت تا مردم و اشتراک بر سر این چیزها خیلی برای من ارزشمند است. خط واحد و نشانه نمایانی از توحید در سطوح مختلف جامعه اسلامی وجود دارد و این چیز کمی نیست؛ مخصوصاً برای کسی که ارتباط اجتماعی برایش مهم باشد. کسانی که در غرب زندگی میکنند، هرچند مسلمانهای خوب و معتقدی هم باشند، واجب و حرام را هم مراعات کنند، ولی شاید جامعه برایشان اینقدر اهمیت نداشته باشد میگویند ما زندگی خودمان را داریم و کاری هم به کسی ندارند، بله! خیلیها در غرب برای مسلمانها احترام قایلند و حریم خصوصی ما برایشان محترم است. اگرچه درباره همین هم حرف هست، ولی کسانی که این شرایط را قبول میکنند وضعیت ضعیفی دارند بهخصوص کسی که از یک کشور اسلامی به اروپا مهاجرت میکند. درست است که مسلمانهایی آنجا هستند، مسجد هم دارند، ولی تفاوت اصلی از اینجا ناشی میشود که در غرب، در حاکمیت جامعه اسلامی وجود ندارد.
چه تفاوتی بین مسیحیت و تشیع دیدید؟
در دین مسیحیت، پاپ فردی عادی است که مردم مسیحی او را معصوم میدانند و هرچه بگوید باید گوش بکنند، درحالیکه اصلاً این طور نیست و این خداترسی در میان مسیحیان وجود ندارد، ولی معصومین در مکتب تشیع بهترین بندگان خدا هستند و معصوماند، که سیره آنها و آشنایی با ایشان زندگی انسان را متحول میکند. همین عامل در جذب من به اسلام بیشتر مؤثر بود.
بعد از تشرف به اسلام برخورد اطرافیان در مورد شما چگونه است؟
البته اطرافیانم همیشه سعی میکنند به اشکال مختلفی من را آزار بدهند و با تحقیر و تمسخر، دین مرا به سخره بگیرند این خیلی سخت است که آنها حقیقت را نمیدانند و درک نمیکنند. به عنوان مثال در فرانسه سلام علیکم ما مسلمانان را به سخره میگیرند؛ البته مشکلات زندگی و فعالیت یک خارجی ساکن در ایران به فراگیری زبان و ارتباط کلامی مربوط نیست، بلکه بیشتر ناشی از لحاظنشدن جایگاه قانونی و اجتماعی برای اوست.
به عنوان یک شخصیت دانشگاهی بعد از تشرف به اسلام با مشکلی مواجه نشدید؟
وقتی در دانشگاه بودم در گروه تحقیقاتی جلسهای داشتیم و صحبت میکردیم فرصتی پیش آمد تا بگویم مسلمان هستم. آن وقت یکی از آقایان که تحصیلات و موقعیت بالایی هم در دانشگاه داشت جلوی همه گفت: «تو دیوانه شدی!» متأسفانه مشکل بدی داریم و نگاهها نسبت به مسلمانان در غرب خوب نیست.
با توجه به اینکه به عنوان دکتر اقتصاد در دانشگاه علامه طباطبایی تدریس میکنید در دانشگاه ایران با مشکلی همراه نبودهاید؟
امروز دنیا و تمدن تاریخ بهصورت چشمگیری در حال تغییر است. به نظرم اول باید دیوار بسته ذهنیتها را فرو ریخت بعد شروع به کار کرد و این یک کار اصولی میخواهد. من وقتی با دانشجویانم صحبت میکنم فکر نمیکنم خوب هست یا بد؛ زیرا هر کدام شخصیت جداگانهای دارند و دین اسلام با این شخصیتها کار دارد. من سعی میکنم روی این مسائل تمرکز داشته باشم نه فردیتشان پس اصلاً برایم مهم نیست چه عکسالعملی نشان داده میشود؛ البته بگویم خوشبختانه با دانشجویانم در دانشگاه هیچ مشکلی ندارم تنها رفع سؤالات و ابهامات آنهاست.
نظرتان درباره شخصیت امام خمینی (ره) چیست؟
من از یک خانواده فرهنگی و اهل مطالعه هستم که از بچگی با کتاب بزرگ شدم. از همان دوران وقتی عکس حضرت امام را میدیدم خیلی خوشم میآمد و درباره او کنجکاو بودم تا بیشتر بدانم. شخصیت امام جاذبهای خاص داشت؛ برایم مثل این بود که شخصیتی تاریخی از دل تورات بیرون آمده است. امروز در نظام لیبرال، مسئولان و حاکمان از همه مردم بیمسئولیتتر هستند و من از ابتدا آنها را دوست نداشتهام، اما عکس امام جدیت و جذبه خاصی داشت و او در کارهایش هم همینطور بود ظاهرسازی نمیکرد.
در زمینه اقامت در ایران مشکلی نداشتید؟
نهتنها اقامت، بلکه مجوز کار که لازمه زندگی و تلاش است مشکلات زیادی وجود دارد؛ البته شرایط هر امکان شغلی نیز با دیگری متفاوت است ولی امکان آن در ایران بسیار محدود یا حتی غیرممکن است.
چرا به ایران آمدید؟
مسلمان شده بودم و اینجا را دوست داشتم.
با توجه به مشکلاتی که برای اقامت و برخی مجوزها دارید، کشور ایران را چگونه میبینید؟
ایران کشور خیلی خوب و فوقالعاده است و پیشاپیش از مهماننوازی مردم این دیار تشکر میکنم. مردم مؤمن و متدین ایران بزرگواری، انسانیت و عطوفت خود را بارها به ما ثابت کردهاند. از صمیم قلب برای این مردم بزرگوار آرزوی موفقیت میکنم و از خدای بزرگ برای این میهن، خیر و برکت مسألت مینمایم. ولی در کنار این میبایستی زمینه لازم برای استقبال از مهاجرانی که واقعاً به ایران و اسلام علاقه دارند خیلی بهتر فراهم بشود؛ بهویژه به لحاظ قانونی اقامت در ایران باید تسهیل شود. مسئولان امر از نظر مجوز کار، زندگی روزمره و نیز زمینه همکاری و سرمایهگذاری بین ملتها و افراد ایرانی و خارجی عنایت بیشتری کنند. در کل، دیدگاه نسبت به بیگانه میبایستی تعدیل شود تا یک بستر قانونی معقول، مناسب و منصف برای آنها فراهم گردد. حال که مهاجرپذیری سابقه تاریخی شایان ذکری دارد که در قدیم الایام از این فرصتها غنیمت شمرده میشد متأسفانه استعمار به این فرهنگ ناب نسبت به مهماننوازی و تعامل بین ملل آسیب جدی رسانده است. معتقدم که فرهنگ مهماننوازی نهتنها یک ذوق فطری میباشد بلکه یک ضرورتی در صحنه بینالملل حتی داخلی است. در هر صورت، مبادلات و محاسبات سیاسی و دیپلماتیک که در اصل متکی بر دفاع از منافع ملی میباشد را نباید با تعامل مردمی و فرهنگی اشتباه نمود. استعمار سعی دارد این دو مقوله را با اغماض تلفیق کند تا به اهداف شوم خود برسد. اما قربانی این سیاستهای غیرانسانی خود ملتها و افراد دارای حسن نیت هستند. نباید بازی استعمار را تکرار کرد و به خلاف خواست آنها مسلمانها باید گوهر دین خود را با محبت ارائه دهند. در ایران این اتفاق فقط بهدست خود ایرانیها میتواند بیفتد؛ زیرا در اذهان عمومی و قانون مهاجر فقط مهمان است تا آن موقع که پذیرفته باشد بهعنوان یک شهروند مثل بقیه افراد این جامعه است تا تابعیت این کشور را اخذ کند، لذا با یک دیدگاه دینی وضعیت مهاجر مسلمان در ایران با تعامل بین مهاجرین و انصار در مدینه قابل تشبیه است.
با توجه به شناختی که از ایران دارید نظرتان درباره آزادی بیان در ایران چیست؟
دامنه آزادی بیان به شرایط اجتماعی و پختگی یک جامعه بستگی دارد. به هرحال آزادی بیان مطلق در هیچ جای دنیا نیست و اصلاً بودنش، به صورت مطلق، مطلوب نیست. منتها در حد معقولش آزادی بیان شیرینی خودش را دارد و به مردم حس عزت و استقلال فکری میبخشد. چیزی که در ایران وجود دارد. گاهی برخی رسانهها از اینجا که معیار سنجیدهای را برای قضاوت در این امور مشخص نکردهاند با این موضوع بهصورت کودکانه و تبلیغاتی برخورد میکنند؛ درحالیکه فرهنگ بومی اعتقاد مردم و زمینههای اجتماعی در تعریف دامنه آزادی بیان مؤثرند.
منبع: فرقه نیوز http: //ferghenews. com/index. php
افزودن نظر جدید