جواز توسل در برداشت سلف
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مسلمانها از خلیفه سوم، خواستهای داشت، ولی خلیفه توجهی نمیکرد. او نزد یکی از صحابه (عثمان بن حنیف) رفت و داستان خود را گفت. او به این فرد گفت: «وضو بگیر، دو رکعت نماز بخوان و اینگونه دعا کن: «خدایا! بهوسیله پیامبرم حضرت محمد، بهسوی تو رو میآورم»، بعد خواستهات را بگو». او این کار را کرد، بعد نزد خلیفه رفت؛ خلیفه احترامش کرد و خواستهاش را برآورده کرد و به او گفت: هروقت چیزی خواستی، نزد ما بيا.
بعدِ این اتفاق، آن فرد، ماجرا را برای عثمان بن حنیف تعریف کرد؛ او هم گفت: این سفارش از خود من نبود. یک روز خدمت پیامبر بودم، فرد نابینایی آمد، از پیامبر خواست برایش دعا کند. پیامبر هم همین دستور را به او داد. مرد نابینا هم به آن عمل کرد و بیناییاش را بهدست آورد. عثمان بن حنیف، از سفارش پیامبر به مرد نابینا، اینطور برداشت میکند که توسل، منحصر به زمان حیات نیست؛ بعد رحلت هم میشود به پیامبر، توسل کرد؛ وهابیها که ادعا دارند فهم سلف برایشان حجیت دارد، باید بپذیرند توسل به پیامبر، بعد رحلتشان شرک نیست و اگر مستحب هم نمیدانند، لااقل باید جایز بدانَند.
افزودن نظر جدید