چرا یک زرتشتی نمیتواند رئیسجمهور شود؟
طبق قانون اساسی، نظام جمهوری اسلامی ایران که با رأی مردم مستقر شده، موظف به ترویج تعالیم قرآن و اهلبیت علیهمالسلام است. یک زرتشتی یقینا به چنین چیزی باور ندارد، پس چگونه میتوان شخصی را در جایگاهی قرار داد که خودش هم آن را قبول ندارد و به آن جایگاه باور ندارد؟
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پرسش: چرا یک زرتشتی نمیتواند رئیسجمهور شود؟ چرا فقط یک شیعه میتواند رئیسجمهور شود؟ آیا این به معنی تمامیتخواهی نیست؟
پاسخ:
ابتدا باید معنی تمامیتخواهی را بدانیم. تمامیتخواهی (Totalitarianism) در اصطلاح سیاسی، شکلی از نظام سیاسی است که با استفاده از قدرت و با اصل ایجاد وحشت در جامعه، در کلیه امور اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و آموزشی به شکلی انحصاری و با ایجاد فضای خفقان، دخالت میکند.[1] اما نظام جمهوری اسلامی ایران، به زرتشتیان، فرصت مشارکت در امور اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را میدهد. زرتشتیان در جامعه امروز ما زندگی میکنند. فعالیت اقتصادی دارند. بسیاری از آنان وضعیت مالی مناسبی دارند. طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، زرتشتیان «در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل میكنند.»[2] همچنین زرتشتیان، یک نماینده در مجلس شورای اسلامی دارند.[3]
زرتشتیان حتی میتوانند مدارس ویژه خود را داشته باشند. آنان مجبور به گذراندن دروس دینی اسلامی در مدرسه نیستند و به جای آن میتوانند درس دینی مربوط به دین خود را بخوانند. طبق این سخنان، جمهوری اسلامی ایران، زرتشتیان را در "جایگاه خودشان"، محترم شمرده است. اما اینکه انتظار داشته باشیم یک زرتشتی به ریاست جمهوری برسد و نظام را به سبب نپذیرفتن این خواسته، سرزنش کنیم، از دو جهت غیرمنطقی است:
نخست: آیا زرتشتیان زمانی که در قدرت بودند، آن زمانی که حکومت داشتند، به غیر از خودشان رخصت نفس کشیدن میدادند؟[4] در دوران ساسانی که حکومت و قدرت به دست زرتشتیان بود، آیا یک مسیحی یا بودایی میتوانست در قدرت شریک شود؟ خیر. اگر هم یک غیر زرتشتی به جایی میرسید، او را زمینگیر میکردند.
دوم: طبق قانون اساسی، نظام جمهوری اسلامی ایران که با رأی مردم مستقر شده، موظف به ترویج تعالیم قرآن و اهلبیت علیهمالسلام است.[5] همچنین در قانون اساسی آمده است: «در زمان غیبت حضرت ولی عصر (عجلاللهتعالیفرجه)، در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و با تقوی، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است كه طبق اصل یكصد و هفتم عهدهدار آن میگردد.»[6] آیا یک زرتشتی، به حضرت ولیعصر، اعتقاد دارد؟ اکنون چگونه ممکن است یک زرتشتی یا یک مسیحی، رئیسجمهور شود، در حالیکه یکی از مهمترین اصول قانون اساسی را قبول ندارد؟ رئیسجمهور، عهدهدار امور اجرایی کشور و مجری قانون اساسی است، چگونه ممکن است این مقام به کسی داده شود که باوری به آن ندارد؟
عدالت یعنی هر چیزی در جای خود قرار دهیم. هموطنان زرتشتی برای ما محترم هستند، به عنوان هموطن، به عنوان همزبان، به عنوان یک انسان؛ اما اینکه شخصی را در جایگاهی قرار بدهیم که خودش هم آن را قبول ندارد و به آن جایگاه باور ندارد، این عین ستم است و عدالت نیست.
پینوشت:
[1]. بنگرید به: Encyclopaedia britannica: "What is totalitarianism?".
[2]. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 13.
[3]. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 64.
[4]. بنگرید به: «زرتشتیان، یک زن مسیحی را تکه تکه کردند»، «تنشهای زرتشتی-مسیحی در عصر ساسانیان»، «نگاه زرتشت به دیگر ادیان : موجوداتی اهریمنی و پلید»، «کارنامه کرتیر»
[5]. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 1 و 2.
[6]. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 5.
افزودن نظر جدید