پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عقیل هاشمی کارشناس وهابی شبکه کلمه، در کمال اطمینان خاطر و تکبر بیش از حد، تحدی[1] کرده است که حتی یک روایت وجود ندارد که خلیفه دوم اهل‌سنت دستور داده باشد که اگر صحابه با انتخاب شورا مخالفت کردند، آن‌ها را از سر راه بردارید.

ما عین عبارات این کارشناس که خود را علامه دهر می‌داند را بیان می‌کنیم: «اینکه حضرت عمر بن خطاب گفته باشد اگر یک نفر مخالفت کرد گردنش را بزنید؛ مطلقاً هیچ روایتی در این باره وجود ندارد؛ اما اگر هم گفته باشد (که نگفته و محال است هزار درصد محاله) به نظر من (عقیل هاشمی) کار بسیار خوبی کرده است. زیرا این کار را کرده است تا مخالفت با آرای مردم و اکثریت نشه و کسی با اکثریت مخالفت نکند. دموکراسی که عمر بن خطاب داشت، یک دموکراسی هوشمندی بوده است واقعاً و لذا اگر در یک جامعه‌ای کسی دارای رأی مخالف و شاذ باشد و مخالف با اکثریت آرا باشد، حتماً باید این‌گونه رفتار شود. اما در این زمینه مطلقاً هیچ روایتی وجود ندارد.»[2]

این تحدی و ادعای عقیل هاشمی درحالی است که روایت صحیح وجود دارد که خلیفه دوم اهل‌سنت دستور داد اگر در شورای پنج نفره یک شخص را انتخاب کردند و دو نفر دیگر مخالفت کردند، آن دو نفر را با شمشیر از راه بردارید و اگر سایرین با این انتخاب، مخالفت کردند، با آن‌ها هم همین رفتار را داشته باشید. روایات زیادی در این زمینه وجود دارد که ما فقط به ذکر یک نمونه اکتفا می‌کنیم.

در کتاب تاریخ المدینة المنورة (أخبار المدینة النبویة)، که صاحب کتاب در مورد این روایت و راویان آن می‌نویسد: «این روایت، یک روایت صحیح و راویان آن همه ثقه هستند. در این روایت آمده است که: عمر بن خطاب به مقداد اسود گفت بالای سر این شش نفر که قرار است در شوای شش‌ نفره باشند بایست اگر پنج نفر با هم بیایند و به یک نفر اتفاق نظر داشته باشند و راضی شدند اما یک نفر امتناع کرد، سپس شخصی را که موافقت نکرده با شمشیر به سر او بشکنید - یا به سرش بزنید. اگر چهار نفر توافق کردند و دو نفر انکار کردند، سر هر دو را بزن. ...... و آنچه را که مورد قبول واقع شد اگر سایر مردم آنها را قبول نکردند وسرپیچی کردند، بقیه را همه بکش.» [3]

در نتیجه باید گفت که این سخنان عقیل هاشمی و ابراز تحدی، ازسر لجاجت و تعصب بی‌جا است؛ زیرا این نوع از روایات که نشان‌دهنده نوع دموکراسی هوشمندانه خلیفه دوم باشد!، در سایر کتب معتبر اهل سنت نیز وجود دارد. 

پی‌نوشت

[1]. تَحَدّی‌ به‌مبارزه‌طلبیدن رقیب برای آشکارشدن ناتوانی او است.
[2]. برنامه ظبط شده شبکه کلمه و بیان نظرات عقیل هاشمی و تحذی به این امر.
[3]. ابن شبه أبو زيد عمر بن شبه النميري البصري، تاب تاريخ المدينة المنورة، ج3، ص925. « من منشورات دار الفكر الجزء الثالث حققه فهيم محمد شلتوت.« وقال للمقداد ابن الاسود: إذا وضعتموني في حفرتي فاجمع هؤلاء الرهط في بيت حتى يختاروا رجلا منهم، وقال لصهيب: صل بالناس ثلاثة أيام، وأدخل عليا وعثمان والزبير وسعدا وعبد الرحمن بن عوف وطلحة - إن قدم - وأحضر عبد الله بن عمر - ولا شئ له من الامر - وقم على رؤوسهم، فإن اجتمع خمسة ورضوا رجلا وأبى واحد فاشدخ رأسه - أو اضرب رأسه - بالسيف، وإن اتفق أربعة فرضوا رجلا منهم وأبى اثنان فاضرب رؤوسهما، فإن رضي ثلاثة رجلا منهم وثلاثة رجلا منهم فحكموا عبد الله بن عمر، فأي الفريقين حكم له فليختاروا رجلا منهم، فإن لم يرضوا بحكم عبد الله بن عمر فكونوا مع الذين فيهم عبد الرحمن بن عوف واقتلوا الباقين إن رغبوا عما اجتمع عليه الناس»