توهین به مراجع تقلید توسط حاجی فردوسی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مرجعیت بالاترین مقام مذهبی در بین شیعیان دوازده امامی است که آنها در مسائل فقهی و حتی در مواردی در مسائل اجتماعی، سیاسی و... نیز بر اساس نظرات مراجع تقلید عمل میکنند. همچنین وجوهات شرعی را در اختیار او قرار میدهند تا بنا به صلاحدید خود در امور مرتبط مصرف کند. مرجع تقلید یک مجتهد علوم دینی است؛ این مقام، انتصابی نیست و معمولاً شیعیان با پرسوجو از روحانیان و عالمان دینی، کسانی را که صاحب این صلاحیت باشند، شناسایی میکنند. مهمترین شرط احراز این جایگاه، برتری علمی نسبت به سایر مجتهدان است.
ادله مختلفی بر رجوع به مرجع تقلید و علما بیان شده است؛ از جمله در یک حدیث شریف، امام زمان علیهالسّلام به وظیفه شیعیان در حوادث پیش آمده در عصر غیبت اشاره کردهاند: امام زمان علیهالسّلام در جواب مسائل اسحاق بن یعقوب فرمودهاند: «اَمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةُ فَارْجِعوُا فیها اِلی رُواةِ حَدیثِنا، فَاِنَّهُمْ حُجَّتی عَلَیْکُمْ وَاَنَا حُجَّةُ اللّهِ عَلَیْهِمْ؛[۱] امّا در رویدادهای زمانه، به راویان حدیث ما رجوع کنید. آنان حجت من بر شمایند و من حجّت خدا بر آنانم».
برخی بیان کردهاند که رابطه «مرجع تقلید- مقلد» به شکلی که اکنون رواج دارد، همان رجوع به متخصص است. ادله و استدلالات عقلی و نقلی دیگری نیز در همین موضوع آمده است. در طول یازده قرن بعد از غیبت امام زمان علیهالسلام، علماء و مراجع، حافظ دین و منافع شیعیان بودهاند. مراجع، امین شیعیان بوده و هستند. مراجع تقلید و علماء در طول سالهای عمر خود، یکی از وظایف خود را مقابله با افراد شیّاد در حوزه دین و معنویت دانستهاند، از جمله افراد شیّادی که با لباس روحانیت اقدام به کسب درآمد مالی و منافع... کرده است، شخصی به نام حجهالاسلام فردوسیان میباشد.
در عصر ما شیادانی مثل محمد علی طاهری (مؤسس عرفان حلقه)، احمد الحسن (مؤسس فرقه یمانی) و سایر جریانات انحرافی بهخاطر اینکه باطن پلیدشان، توسط مراجع و علماء آشکار شده است، به مخالفت با مراجع پرداختهاند.
حاجی فردوسی هم از این قافله جانمانده است و سعی بر تخریب جایگاه مرجعیت شیعه دارد. وی در جواب سؤال «چرا مراجع تقلید «منهاج فردوسیان» را تأیید نمیکنند؟» گفته است: «سؤال: چرا معتقدید مراجع تقلید نمیتوانند «منهاج فردوسیان» را تأیید کنند؛ بلکه «منهاج فردوسیان» باید محکی برای سنجیدن پایهی مراجع تقلید باشد؟
جواب: منهاج فردوسیان، مجموعهای از واضحات و مسلّمات اسلام است، پس از سویی معنی ندارد که فقیه بخواهد واضحات و مسلّمات قرآن کریم و روایات معتبر را تأیید کند. و از سوی دیگر فتوا برای موضوعات مستحدثه، باید بر پایهی واضحات و مسلّمات باشد. پس فقیهی که «منهاج فردوسیان» را نداشته باشد، چگونه میتواند بدون پایه، فتوا بدهد؟ و از سوی دیگر، فقیهی میتواند مرجعیت دینی جامعهی شیعه را به عهده گیرد که خارج از مسلّمات کتاب و سنت و عترت، فتوا ندهد. یعنی دچار اجتهاد در مقابل نص نشده باشد. به همین دلیل، فقهایی که دچار اجتهاد در مقابل نص شده و بر خلاف مسلّمات و واضحات قرآن و روایات معتبر (یعنی قوانین عملی منهاج فردوسیان)، فتوا میدهند، لیاقت مرجعیت دینی را نخواهند داشت. پس به این ملاحظه، باید فقیه، قبل از رسیدن به مرجعیت، بر منهاج فردوسیان عرضه شود تا هرگونه زاویه و انحرافش، مشخص گردد». [2] با این جواب حاجی فردوسی، مراجع حاضر چون وی را تأیید نمیکنند، دچار اجتهاد در مقابل نص شدهاند و قوت تشخیص مسلّمات و واضحات قرآن و روایات معتبر را ندارند.
حاجی فردوسی، روایات صحیح را قوانین عملی «منهاج فردوسیان» [3] میداند و هر کس مخالفش باشد را مخالف روایات صحیح میداند، این بیان وی در جایگاه نقد علمی نیست، بلکه بیشتر انحراف اخلاقی و فرقهای است، چون وی جایگاه علمی بالایی ندارد و با وجود ایجاد فرقه فردوسیان در جایگاه نقد علمی نمیتواند باشد. وی در جایگاهی نیست که بتواند بهعنوان یک مرجع شناخته شود. کسب درآمد از مردم ساده با دعافروشی کمترین آسیب وی میباشد. وی با نفی مراجع، جایگاه مردمی مراجع دینی و روحانیت را تضعیف میکند و در حال حاضر بزرگترین خدمت به جبهه کفر و استکبار نفی روحانیت است.
پینوشت:
[1]. ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ج۱، ص۴۸۵، ح۴.
[2]. سایت حاج فردوسی، آشنایی با منهاج فردوسیان / فصل اول / سؤال 49، تیتر خبر: سؤال: چرا مراجع تقلید نمیتوانند «منهاج فردوسیان» را تأیید کنند؟
[3]. مسیر سیر و سلوکی که حاجی فردوسی در فرقه خود بنیان گذاشته است.
محمد جواد نصیری
افزودن نظر جدید