چرا بر جاسوسی بودن بهائیت تأکید هست / پاسخ فریدون وهمن
«فریدون وهمن» در مصاحبه با شبکه معاند مدعی شد که جمهوری اسلامی حتی یک سند نتوانست بر جاسوسی بهائیان ارائه دهد و تنها تعالیم بهائیت، موجب دشمنی با این فرقه شده است؛ این درحالی است که اسناد و قرائن بسیاری بر استفاده جاسوسی از تشکیلات بهائیت وجود دارد و تعالیم و سوابق خیانتآلود، موجب هوشیاری برابر این فرقه شده است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در یکی از قسمتهای برنامهای که با عنوان «قضاوتهای تاریخی درباره انقلاب 57» از شبکه معاند پخش شد، «فریدون وهمن» [1] به بیان دلایل دشمنی جمهوری اسلامی با بهائیان در ایران پرداخت.
«فریدون وهمن» بهائیستیزی را یکی از گستردهترین، منظمترین و شدیدترین سرکوبهای تاریخ دانست که در آن، تمام مردم ایران در افکارشان با بهائیت مبارزه دارند. او مدعی شد 170 سال است که در ذهن مردم نهادینه شده که بهائیها جاسوس هستند و با آنکه اسناد ساواک و دستگاههای اطلاعاتی در دست جمهوری اسلامی بوده، نتوانستند حتی یک سند در جاسوسی بهائیها رو کنند.
«فریدون وهمن» همچنین در پاسخ به سؤال مجری که چرا به طور خاص بر جاسوس بودن بهائیان تأکید دارند؟ گفت: «چون افکار بهائی، مخالف تفکرات (امام) خمینی هست، از تفکرات بهائی تساوی زن و مرد، آزادی پوشش، نبود آخوند و ملا و کشیش، خودت میتوانی با خدای خودت در ارتباط باشی. بهائیها با ساخت مدرسه میخواستند تفکرات مردم را عوض کنند؛ بهائیت، یک انقلاب اخلاقی بود و این را ملاها برنمیتابیدند. بهائیها حاضرن کشته بشن، ولی ضرر به کسی نرسانند».[2]
اما در پاسخ به ادعای مزدور بهائیت باید گفت:
اول: چطور میتوان مدعی شد که سندی بر جاسوسی بهائیان وجود ندارد، درحالی که اسناد ساواک هم بهائیت را جاسوس اسرائیل میدانست. در سندی از ساواک، علّت حمایت اسرائیل از بهائیت و به رسمیت شناختن آن، تلاش برای بهرهبرداری سیاسی، اطلاعاتی و اقتصادی صهیونیستها از بهائیان عنوان میشود.[3]
آیا وظیفه سازمانی بهائیان در جمعآوری اطلاعات از سراسر دنیا و ارسال به نهادهای بالادستی و حامیان خود در اسرائیل، ترجمه مفهوم جاسوسی نیست؟[4] آیا مشارکت بهائیان در پروندههای جاسوسی نظیر محیط زیستی و ...[5] یا تلاش برای تغییر عقیده کودکان ایرانی، با راهاندازی مراکز غیرمجاز آموزشی و بر خلاف قوانین بین المللی،[6] معنایی جز جاسوسی، خیانت و نفوذ دارد؟
دوم: در پاسخ به اینکه بهائیت میگوید، ملّاها فقط بهائیان را جاسوس میدانند و فعالیت آنها را محدود کردهاند نیز باید گفت که آیا در قطر، مالزی، یمن و اسرائیل هم ملّاها حاکم هستند که با فعالیت بهائیت مقابله و یا تبلیغات آن را محدود میکنند؟ آیا مهدی بازرگان هم ملّا بود؟ بازرگانی که به ادعای «فریدون وهمن»، گفت: برای مبارزه با بهائیت، کافی است تا حسابهای بانکی آنان را بست؟ آیا اندیشمندان غربی نظیر «هرمان رومر» که پس از شناخت ماهیت پوچ و خائن بهائیت، علیه آنان قلم زدند هم، ملّا و روحانی بودند؟
سوم: «فریدون وهمن» مدعی شد که علّت دشمنی با بهائیت، تفکرات جدید و نگاه اخلاقی آن است! اما در پاسخ، از او باید پرسید آیا بر اساس همین نگاه اخلاقی بود که «پرویز ثابتی» در ساواک، پوست مردم را میکَند و امثال ثابت پاسال، هژبر یزدانی با رانت و فساد، سرمایه کشور را به نفع بهائیت به تاراج میبردند؟[7] آیا در ویتنام و تونس و الجزایر هم دنبال تساوی زن و مرد بودید یا به عنوان مزدور استعمار و جاسوس، رسماً از شما درخواست شد تا میهندوستی و استعمارستیزی آنان را سرکوب کنید؟[8]
آیا به شعار حذف آخوند و کشیش و مرجع تقلید پایبند بودید یا خود با مرجعیت دادن به بیتالعدل و سازماندهی مبلّغهای کشیشنما و ایجاد ساختار سازمانی، حتی زندگی شخصی بهائیان را آسوده نگذاشتید؟[9]
به راستی چند صفحه از تاریخ خیانتآلود بهائیت در حق کشورهای آزاده را میتوان پاک کرد و چهرهای خلاف واقع از این فرقه و تشکیلات جلوه داد و جای ظالم و مظلوم را تا کِی میتوان عوض کرد؟ همین خیانتهای بهائیت بود که مبارزه با این فرقه را از جنبه دولتی، به خواستی ملّی و مردمی ارتقاء میدهد.
پینوشت:
[1]. فریدون وهمن، دانشآموخته ادبیات فارسی در دانشگاه تهران (کارشناسی ارشد)، زبانشناس ایرانی از دانشگاه لندن و استاد بازنشسته دانشگاه کپنهاگ دانمارک است.
[2]. مصاحبه فریدون وهمن با شبکه اینترنشنال، موضوع برنامه: «قضاوتهای تاریخی درباره انقلاب 57»
[3]. جهت آشنایی بیشتر، بنگرید به آلبوم: ساواک هم بهائیان را جاسوس میدانست
[4]. جهت آشنایی بیشتر، بنگرید به آلبوم: جاسوسی وظیفه سازمانی در بهائیت
[5]. خبرگزاری فارس، «برخی دستگیرشدگان محیط زیستی، بهایی بودند»، ۱۲ آذر ۱۳۹۸.
[6]. سایت بهائی پژوهی، مقالهی: تبليغ تهاجمي بهائیان به بهانه تعليم و تربيت اطفال
[7]. جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقاله: اموالی که بهائیت از ایران به جیب زد
[8]. جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقاله: الجزایر، تونس، ویتنام، یمن و تکرار بهائیت!
[9]. جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقاله: مرجعیت بهائیت در تقابل با زیربنای بهائیت!
افزودن نظر جدید