انکار وصیت حضرت زهرا(س) به دفن شبانه توسط ابن‌تیمیه

  • 1402/09/06 - 09:53

ابن‌تیمیه بدون در نظر گرفتن اهداف مبارزات حضرت زهرا(س) علیه غاصبان خلافت، وصیت حضرت به دفن شبانه را منکر می‌شود؛ وی با کلامی به ظاهر منطقی، اتفاقات قطعی تاریخی را نفی می‌کند و می‌گوید حضرت به دفن شبانه وصیت نکرده، اگر هم وصیت می‌کرد، نباید به آن عمل می‌شد.

حضرت زهرا

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پس از رحلت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و در زمان غسل و کفن و دفن حضرت، عده‌ای برای تعیین جانشین برای پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، دست به کار شده و بدون اینکه غالب افراد شاخص و تأثیرگذار را جمع کنند، فردی را از بین خود به خلافت مسلمین برگزیدند؛ آنان، خطبه غدیر را که در آن امیرالمؤمنین علیه‌السلام به عنوان خلیفه و جانشین معرفی شده بود، فراموش کردند و با منتخب سقیفه بیعت کردند.

حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به دنبال احقاق حق امیرالمؤمنین علیه‌السلام برآمده و  در مبارزه خود با غاصبان، ابتدا با کمک طلبیدن از انصار آغاز کردند؛ وقتی نتیجه نگرفتند، شبانه‌روز به گریه پرداختند. در دادخواهی غصب فدک که پس از غصب خلافت صورت گرفت، این مبارزه ادامه یافت و خطبه فدکیه حضرت، در مسجدالنبی ایراد گردید. در این خطبه، بیشتر درباره نهضت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و خلافت پس از پیامبر سخن گفته شد.

گریه‌های حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها که حاکمان غاصب را اذیت می‌کرد، به دو نیم تقسیم شد. حضرت از ابتدای روز تا غروب در بیت‌الاحزان داخل بقیع گریه می‌کرد و شب تا صبح، در خانه خود به گریه می‌پرداخت. در مراحل بعدی مبارزه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها علیه حاکمیت، این استراتژی وجود داشت که غضب حضرت نسبت به ابوبکر، به طور مشخص به آیندگان منتقل شود، به گونه‌ای که در مهمترین کتاب اهل‌سنت منعکس شد که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها از ابوبکر خشمگین و از وى روى‌گردان شد و این ناراحتى ادامه داشت، تا از دنیا رفت.[1]

ازجمله کارهایی که در این راستا انجام شد، وصیت به دفن شبانه، نماز نخواندن مخالفین بر حضرت و مخفی کردن قبر ایشان است؛ ابن‌بطال در شرح صحیح بخاری به این مطلب اقرار کرده که: «علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام، همسرش فاطمه سلام‌الله‌عليها را شبانه دفن کرد تا ابوبکر به او نماز نخواند؛ چون بین آن دو پیشامدهایی رخ داده بود».[2]

ابن‌تیمیه که سعی در مخفی کردن این نارضایتی دارد، وصیت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به دفن شبانه -به جهت اینکه ابوبکر بر حضرت نماز نخواند- را منکر می‌شود. وی می‌گوید: «در مورد وصیت حضرت زهرا به دفن شبانه و نماز نخواندن احدی از آنان بر ایشان، کسی این را از او حکایت نکرده و غیر از انسان‌های جاهل به آن احتجاج نکرده است به چیزی که شایسته فاطمه سلام‌الله‌علیها  نیست؛ ... اگر مسلمانی بر دیگری نماز بخواند، خیر بیشتر به او رساند و نماز خواندن بدترین انسان‌ها بر بهترین خلایق، ضرری نمی‌رساند؛ پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله بر انسان‌های خوب و بد نماز می‌خواند و این نماز پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله اگرچه نفعی بر بدان نداشت، ضرری هم به آنان نمی‌رساند و همان طور که می‌دانست در امتش منافقین وجود دارند، کسی را از نماز خواندن نهی نکرده است، بلکه تشویق هم کرده است؛ ... چگونه بعضی برای مدح حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به چیزی که حکایت نشده و جاهلان افراطی به آن دلیل می‌آورد، استدلال می‌کنند؛ اگر کسی هم وصیت کند که مسلمانان بر او نماز نخوانند، وصیتش اعتباری ندارد و نماز خواندن بر او به هر حال برای او بهتر است».

ابن‌تیمیه در کلامی به ظاهر منطقی، اتفاقات قطعی تاریخی را با استحسانات خود منکر می‌شود. او می‌گوید، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها وصیت نکرده است که او را شبانه دفن کنند که کسی بر او نماز نخواند؛ در حالی که چنین وصیتی قطعی است و حضرت شبانه و مخفیانه دفن شدند و قبرشان نیز مخفی است.

وی گفته، اگر چنین وصیتی هم می‌کرد، نباید به آن عمل می‌شد؛ چون نماز خواندن مسلمانان بر او به نفعش بود. وی خود را به نفهمی می‌زند و قصد دارد مبارزه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را بی‌اثر کند. حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در این وصیت خود کوشیدند در تاریخ غضب خود نسبت به غاصبان خلافت را ماندگار کرده و کسی نباشد که بتواند آن را منکر شود.

اگرچه نماز خواندن خلفا بر حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، ضرری بر حضرت نداشت، اما با این اتفاق، می‌توانستند تاریخ را تحریف کنند و بگویند خلفا و اهل‌بیت علیهم‌السلام با یکدیگر مشکلی نداشتند و جنایت و ظلمی رخ نداده است؛ در حالی که اکنون بر محققان مشخص است که واقعاً غاصبان خلافت به تنها دختر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله ظلم کردند و غضب حضرت را برانگیختند و با انکار برخی افراد، نارضایتی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها از خلفا، برای همگان مشخص است. این ظلم با آرزویی که از خلیفه اول در هنگام مرگش نقل شده، پاک نمی‌گردد، بلکه وقوعش اثبات می‌گردد.

پی‌نوشت:
[1]. صحیح بخاری، ج2 ص386.
[2]. شرح صحیح بخاری، ابن بطال، ج3، ص325.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.