منظومه هژبر سلطان و یک درس!

مقدمه: رضاخان پهلوی، متولد سِوادکوه مازندران بود.

متن:  امیر مؤید سوادکوهی، یکی از خوانین درستکار و خیّر سِوادکوهِ مازندران بود. او پسر داشت به نام اسدالله‌خان سِوادکوهی، مشهور به هُژَبر سُلطان (به گویش محلی: هوجَبِر سِلطون). رضاخان پهلوی، امیرمؤید را تبعید و اموال او را غارت کرد، سپس ناجوانمردانه هژبر سلطان را کُشت. مردم سوادکوه با تنفر از رفتارهای رضاخان، به ستایش هژبر سلطان پرداخته و منظومه‌ای درباره او پدید آوردند که امروز به منظور هژبر سلطان مشهور است.

یک نکته:

همانطور که گفته شد، رضاخان اهل سوادکوه مازندران بود، اما در ادبیات مردمی سوادکوه، حتی یک بیت شعر در مدح و ستایش رضاخان وجود ندارد. از سویی شاهد سروده‌های ضد پهلوی در ادبیات مازندران و سوادکوه هستیم. ادبیات، یکی از اصیل‌ترین مظاهر فرهنگی جامعه است. اما جریان باستانگرا و سلطنت‌طلب از این مسئله بی‌بهره و کم‌بهره است. همین امر نشانگر آن است که این جریان، از پشتوانه راستین مردمی، بهره‌ای ندارد. هر چند در سال‌‌های اخیر، رسانه‌های انگلیسی، صهیونیست و سعودی کوشیدند که چهره پهلوی را تطهیر و ترمیم کنند.

مشابه این قضیه در ماجرای تاریخ باستان هم وجود دارد. در سرتاسر ادبیات فارسی، حتی یک بیت شعر در مدح کوروش و خاندان هخامنشی نداریم.

کد ویدئو برای استفاده در وبلاگ یا سایت شما:

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.