داستانهای تربیتی راه مقابله با الگوهای کیپاپ
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ نزدیک به یک سوم آیات قرآن مربوط به حوادث و داستانهاى پیامبران، اقوام و ملل قبل از اسلام، توضیح و ترسیم جهان آخرت میباشد. تأکید قرآن بر استفاده از قالب داستانى است تا مفاهیم بلندى را در این شکل به مخاطب خویش ارائه کند. قرآن کریم داستانگویی را به عنوان یک قالب انتخاب کرده است تا مفاهیم والای دینی را از این طریق انتقال دهد. در واقع قرآن قصه را در خدمت اهداف دینى و ترویج معارف حق قرار داده است.
قرآن کریم در رابطه با داستان و قصه میفرماید: «لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبَابِ مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَى وَ لَكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ تَفْصِيلَ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُدًى وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»؛[1] به راستی در سرگذشت آنان عبرتی برای خردمندان است. [قرآن] سخنی نیست که به دروغ بافته شده باشد، بلکه تصدیق کننده کتابهای آسمانی پیش از خود است و بیانگر هر چیز است و برای مردمی که ایمان دارند، سراسر هدایت و رحمت است».
همچنین در رابطه با مفهوم الگو میفرماید: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا»؛[2] یقیناً برای شما در (روش و رفتار) پیامبر خدا الگوی نیکویی است برای کسی که همواره به خدا و روز قیامت امید دارد و خدا را بسیار یاد میکند». یا اینجا که میخوانیم: «قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ»؛[3] مسلماً برای شما در ابراهیم علیهالسلام و کسانی که با او هستند سرمشقی نیکو است».
یکی از تأثیرات قصهگویی، درمان مشکلات رفتاری کودکان، تربیت اجتماعی، عاطفی و اخلاقی است. با داستان و حکایت، بسیاری از مقررات، هنجارهای اجتماعی و دستورالعملهای زندگی را میشود منتقل کرد؛ با داستان میشود الگوی مناسب و نامناسب را به مخاطب معرفی کرد و از طریق همین معرفی الگوی مناسب، میشود الگوهای نامناسب را در ذهن مخاطب تخریب کرد.
با داستانگویی، کودک با قهرمانان داستان همزادپنداری میکند و وقتی الگوی مورد تحسین و قابل تبعیت را افرادی با ویژگیهای اخلاقی و دینی و ... معرفی کردیم و ارزش عدالتورزی، ایثار، خدمت به خلق و ... را ترویج دادیم، ارزشهای اجتماعی غلط همانند تفاخر، ظاهرگرایی و تجمل پرستی، لذت طلبی افراطی و دنیاگرایی مورد نکوهش واقع میشود و کودک با هنجارهای صحیح رشد میکند.
خوانندگان، هنرپیشهها، فوتبالیستها و ... بهویژه خوانندگان کیپاپ[4] ازجمله کسانی هستند که نوجوانان آنها را الگوی خود قرار میدهند. برخی مخاطبان سبک زندگی غلط و الگوهای نامناسب، به خاطر خلأ آرامش و عدم رضایت از زندگی، جذب این نوع الگوهای نامناسب میشوند؛ به عنوان مثال برخی آرمیها[5] میگویند ما ناامید و خسته از زندگی بودیم، میخواستیم خودکشی کنیم و ... اما BTS ما را نجات داد.[6] این ادعاها، هیچ دلیل مستندی ندارد؛ بیشتر تکرار صحبتهای بعضی آرمیها است که بدون دلیل این ادعاها را مطرح کرده اند.
در قصهگویی مشکلات قهرمانان و الگوها و راهکار برون رفت بیان میشود. کودک با مشکلات آشنا و راهکار حل آن را میآموزد و این داستانها، تمرینی ذهنی است تا در فضای واقعی بتواند مشکلات را حل کند و رضایت از زندگی را داشته باشد. با سیستم قصه گوئی این ادعاهای آرمیها، مطرح و به صورت غیر مستقیم نقد و پاسخ داده میشود. با خلق شخصیتهای متناسب با فضای کیپاپ، نکات تربیتی را به آرمیها منتقل میکنیم.
پینوشت:
[1]. یوسف/111
[2]. احزاب/٢١
[3]. ممتحنه/٤
[4]. موسیقی پاپ کره
[5]. طرفداران افراطی گروه موسیقی پاپ کره BTS
[6]. این ادعاها بیشتر اوقات غلط است ولی مخاطب با تلقین اطرافیان این ادعاها را میپذیرد.
محمد جواد نصیری
افزودن نظر جدید