تربیت غیرمستقیم رسانهها
.
پایگاه جامع، فرق، ادیان و مذاهب_ انسانها در تمامی مقاطع زندگی بهویژه در سن کودکی نیاز به آموزشهایی برای تربیت دارند. عمده تربیت و شکلگیری شخصیت انسان در کودکی است، لذا امام صادق علیهالسلام میفرمایند: «بادِرُوا أولادَكُم بِالحَديثِ قَبلَ أن يَسبِقَكُم إلَيهِمُ المُرجِئَةُ»؛[1] «در آموزش حديث به فرزندانتان شتاب کنيد پيش از آنکه مرجئه (منحرفان) زودتر از شما به سراغ آنها بروند».
تربیت یعنی با استفاده از یک سری روشهای آموزشی، ارزشهای خوب و نیکو را در زندگی انجام دهند و اعمال ناپسند را ترک کنند. عمده نگاهها در بحث تربیت به سوی نهاد آموزش و پرورش است؛ والدین و خیلی از مسئولین فرهنگی و دینی انتظار دارند این نهاد بتواند این نقش را بهصورت کامل و بینقص انجام دهد، در حالی که نهتنها این امر در حال حاضر انجام نمیشود، بلکه باید گفت امکان تحقق کامل این امر برای این نهاد وجود ندارد. کودک و نوجوان در طول 365 روز سال بهصورت میانگین هر روز 2 ساعت در اختیار آموزش و پروش است که از این زمان هم بخش عمده وقت صرف یادگیری دروس ریاضی، علوم اجتماعی، ادبیات فارسی، املاء و... میشود.
بخش عمده از وقت دانش آموز در خانه و بیرون از مدرسه میگذرد. در عصر ما عمده وقت دانش آموز با تماشای تلوزیون، فضای مجازی و... مصرف میشود، لذا باید کنترل کنیم که کودک در سنین کودکی از طریق رسانهها چه محتوایی را دریافت میکند. بخش تربیتی که در مدارس به دانشآموز داده میشود هم عمدتاً تربیت رسمی و مستقیم است، یعنی معلم یک محتوا را در فضای رسمی کلاس ارائه میدهد و تربیت را مستقیم آموزش میدهد.
نوع دوم تربیت هم تربیت غیررسمی است. ما در تربیت غیررسمی فرزندان خود را تحت آموزشهای مستقیم قرار نمیدهیم، بلکه به عنوان الگو، خود یا افراد مناسب را در معرض نگاه فرزندان قرار میدهیم، آنها از رفتارهای ما، منش ما، خلق و خوی ما، کلام ما به طور غیرمستقیم و ناخودآگاه چیزهایی را یاد میگیرند.
رسانه در حال حاضر بیشترین وقت کودک و نوجوان و بزرگسال را به خود اختصاص داده است و با روش تربیت غیرمستقیم و غیررسمی محتوای خودش را به مخاطب انتقال میدهد. جو غالب رسانهها در کشور ما محتوای فرهنگ غربی را نشر میدهد و مشکل جدید این است که از ترس غلبه فرهنگ غرب، سراغ پخش محتواهای شرق بهویژه کرهای رفتیم؛ غافل از اینکه آسیب موج کرهای همانند فرهنگ غرب است.
در سنین کمتر روش تربیت غیرمستقیم و غیررسمی بیشترین اثر را دارد و در حال حاضر رسانهها با همین روش کار میکنند. البته امور تربیتی در مدارس از جایگاه ویژهای برخوردار میباشد و نقش معلم و مربی تربیتی جایگاه بسیار بالایی است که باعث میشود بسیاری از مشکلات دانشآموزان حل شود، اما این نوع تربیت نسبت به تربیت غیررسمی و غیرمستقیم اثر کمتری دارد. با برنامههای جمعی، هنری، مطالعه، اردو و تئاتر و سرود، تشکیل گروههای همسال با محوریت فعالیتهای فرهنگی، علمی، خیریه و ... میشود به صورت غیرمستقیم فعالیت کرد.
علت اثرگذاری آموزش غیرمستقیم و غیررسمی این است که مربی محتوای تربیت خود را بدون اینکه شخص یا گروه، خطاب را متوجه خود احساس کند، آن را پذیرفته و در فکر و رفتار او منشأ اثر شود، بدون اینکه احساسات و عواطف آنها تحریک شده و به صورت مخالفت بروز کند و مقاومت در پذیرش داشته باشد.
در تربیت غیرمستقیم مخاطب به دنبال آنچه دوست دارد میرود و ناخودآگاه کودک با دوست داشتنهای خود رشد پیدا میکند، برعکس تربیت مستقیم که آنچه از قبل برنامهریزی شده است، بیان میشود که خیلی اوقات کودک محتوای ارائه شده را دوست ندارد. در آموزش غیررسمی مخاطب تعیین میکند که تا چه مقدار محتوا دریافت کند و وقتی ظرفیت دریافتی خود را اشباع دید، دنبال تفریح میرود.
در حال حاضر موسیقی، رمان، انیمیشن و وقتگذرانی در فضای مجازی، زمان زیادی از وقت دانشآموزان ما را به خود اختصاص داده است و بخش بزرگی از این محتواها، موج کرهای است که آسیبهای متعددی دارد.
پینوشت:
[1]. کافی، ج 6، ص 47.
[2]. این اصطلاح از عقیده ایشان برداشت شده، بدین معنا که عمل، موخر از نیت و ایمان است و موجب ضرر به ایمان نمیشود و در نتیجه واژه رجاء، در نزد این فرقه به معنای امید داشتن است و میگویند کسی که گناه کبیره مرتکب شده باشد، مخلد در آتش نیست، بلکه کار او به خدا واگذار میشود. (شهرستانی، عبدالکریم، الملل والنحل، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۴، ۲مجلد، ج۱، ص۱۶۲).
محمد جواد نصیری
افزودن نظر جدید