جعلیات | ربط دهانه غلامان به هخامنشیان
«دهانه غلامان»، یک شهر باستانی بوده است. در سالهای اخیر، برخی این منطقه باستانی را نمادی از شکوه و عظمت معماری هخامنشی خواندهاند. اما واقعیت آن است که نمیتوان ادعا کرد این شهر به دست هخامنشیان ساخته شده باشد، بلکه این شهر در اشغال هخامنشیان بوده است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «دهانۀ غُلامان» نامِ یک محوطه باستانی در شهرستان زَهَک، در منطقه سیستانِ ایران و نزدیک مرز افغانستان است، که در سالهای 1960 الی 1966 توسط اومبِرتو شِراتو (Umberto Scerrato) باستانشناس ایتالیایی و هیئت همراه، کشف شد. (1) این اثر با نام «خرابههای پایتخت قدیم سیستان (دهانه غلامان)» در سال 1310 ش، به عنوان یکی از آثار ملّی ایران به ثبت رسید.
در سالهای اخیر، برخی این منطقه باستانی را نمادی از شکوه و عظمت معماری هخامنشی خواندهاند. به عبارتی، این ناحیه کهن را به هخامنشیان نسبت داده و آن را شهری هخامنشی نامیدهاند. جا دارد که بررسی کنیم و ببینیم حقیقتاً این منطقه باستانی چه ربطی به هخامنشیان دارد؟
در پاسخ، مقدمهای را بگویم که والتر هینتس (Walther Hinz)، ایرانشناس نامدار آلمانی مینویسد که نام درست این محوطه، «دروازه بردگان» یا Gateway of the slaves است.(2) دقت شود: دروازه بردگان. پس اینکه عدهای با تغییر واژگان، این ناحیه را «دهانۀ غلامان» نامیدند، لابد به این خاطر بوده که خواستند از بار منفیِ نام این منطقه بکاهند.
آیا این یک شهر هخامنشی است؟
در پاسخ میگوییم هیچ سند و دلیلی وجود ندارد که نشان دهد این شهر توسط هخامنشیان ساخته شده باشد. اما اینکه هخامنشیان این شهر را فتح کرده؛ بر آن چیره شدند و از آن باج و خراج میگرفتند، بله ممکن است چنین بوده باشد و این احتمال، به واقعیت نزدیک است.
در برابر این سخن ما، ادعا میشود مُهرها و سَرنیزههایی که از این محوطه یافت شده، مربوط به قرن 5-6 پیش از میلاد، معاصر هخامنشیان است و لذا این شهر باستانی، یک شهر هخامنشی بوده است! در پاسخ میگوییم این یافتهها نشان نمیدهد که این شهر توسط هخامنشیان ساخته شده باشد، تنها میتواند ثابت کند که این شهر در تصرف (اشغال) هخامنشیان بوده است.
برخی میگویند معماری این شهر باستانی، شبیه تخت جمشید است. پس توسط هخامنشیان ساخته شده است. در پاسخ میگوییم که معماری و ساخت این شهر، شباهت چندانی به تخت جمشید ندارد. اگر هم شباهتی باشد، باز هم میدانیم که تخت جمشید به دست معماران و هنرمندانِ آشوری، بابِلی، یونانی و... که در اسارت هخامنشیان بودند، ساخته شد. ممکن است شهرهای باستانی دیگری هم در مناطق مختلف خاورمیانه وجود داشته باشد که از آثار آشوری، بابلی و... الگو گرفته باشند. اصلاً ممکن است شهر باستانی که امروز به عنوان دهانه غلامان میشناسیم، کهنتر از تخت جمشید بوده باشد و در حقیقت، هخامنشیان از آن الگو گرفته باشند، نه بالعکس.
هخامنشیان، آبادگر این شهر باستانی، یا ویرانگر؟
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد این شهر باستانی (دروازه بردگان)، از حوالی سال 500 پیش از میلاد (مصادف با حکومت داریوش هخامنشی) احتمالا به دلیل کمآبی رو به ویرانی نهاد.(3) ما اگر بخواهیم عیبجویانه و با نگاهی سختگیرانه به قضیه نگاه کنیم، میتوانیم بگوییم که هخامنشیان (که بر این شهر باستانی مسلط بودند)، در حفظ منابع آبی و ارتقاء توان کشاورزی این شهر، کوتاهی کردند و لذا آن را نابود کردند. یا حتی مردم این شهر دست به شورش زدند، و داریوش اول هخامنشی، مردم آن را سرکوب و شهر ایشان را به لانههای جغدها تبدیل کرد.(4) لیکن ما ترجیح میدهیم اینگونه سختگیرانه قضاوت نکنیم. بلکه میگوییم این شهر باستانی، در عصر هخامنشیان، به دلیل کمآبی، انحراف مسیر رود هیرمند و طوفانهای شن، رو به نابودی گذاشت.
آیا مردم این شهر باستانی، زرتشتی بودند؟
آثار و شواهدی از این شهر به جا مانده که نشان میدهد اهالی آن، زرتشتی نبودند. از پرستشگاهِ این محوطه باستانی، خاکسترهای آمیخته به چربی و استخوان حیوانات یافت شده که این خلاف قوانین زرتشتی است.(5)
عصاره کلام:
دهانه غلامان، با نام واقعیترِ «دروازه بردگان» در حقیقت یک شهر باستانی بوده است. نمیتوان ادعا کرد که این شهر به دست هخامنشیان ساخته شده باشد، بلکه نهایتاً این شهر در تصرف و اشغال هخامنشیان بوده است. از سویی دیگر، مردم این شهر، زرتشتی نبودند. چه اینکه در پرستشگاه رسمی شهر، آثاری از آیینهای ضد زرتشتی یافت شده و هیچ اثر زرتشتی هم از این شهر باستانی پیدا نشد.
پینوشت:
(1). بنگرید به: G. P. Tate, Seistan. A Memoir on the History, Topography, Ruins and People of the Country, Calcutta, 1910, p. 142ff.
همچنین: Ivanchik, A. I, and Vaxtang Ličʻeli, Achaemenid culture and local traditions in Anatolia, Southern Caucasus and Iran: new discoveries. Leiden: Brill, 2007, p 129.
(2). بنگرید به: W. Hinz, Review of G. Gnoli, Ricerche storiche sul Sīstān antico, ZDMG 119, 1970, p. 374 n. 1.
(3). بنگرید به: O. G. Meder, “Sīstān. L’ambiente geografico—Sīstān. The Geographical Aspects,” in La città bruciata del deserto salato—The Burnt City in the Salt Desert, Venice, 1977, p 64.
(4). چنان که در کتیبه بیستون، داریوش میگوید: «اين [است] آنچه من به خواست اهورامزدا در همان يک سال پس از آن که شاه شدم کردم... من 19جنگ کردم. به خواست اهورامزدا من آنها را زدم و ۹ شاه را گرفتم.»
بنگرید به: متن كامل كتيبه بيستون، خبرگزاری میراث فرهنگی، ۲۷ آوریل ۲۰۱۱، بازبینیشده در ۲۹ ژانویه ۲۰۱۴، ستون ۱، بند 6-7 و ستون 4 بند 1-2.
The Behistun inscription (translation), by L.W. King and R.C. Thompson, (The sculptures and inscription of Darius the Great on the rock of Behistun in Persia, 1907 London), by livius.org, Column 1, Chapter 6-7 & Column 4, Chapter 1-2.
(5). بنگرید به: Gherardo Gnoli, "DAHAN-E ḠOLĀMĀN", Encyclopædia Iranica, Last Updated: November 11, 2011.
دیدگاهها
saman
1402/08/25 - 22:24
لینک ثابت
کانال «باستاننامه» پیرامون
افزودن نظر جدید