در زمین بازی آرمیها بازی نکنیم
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از آسیبهایی که بین طرفداران افراطی کیپاب (فنها) رایج است، زیست خیالی با اعضای گروه مورد علاقه خود (آیدلها) میباشد و این مسئله، آسیبهای بسیاری برای اعضاء به دنبال دارد.
به طور مثال بعضی از طرفداران دخترِ گروه «بیتیاس»، خود را دوست دختر یا همسر آینده «جین» یا «آر اِم» یا... میپندارند. طرفداران وقتی متوجه میشوند «جین» یکی از اعضای گروه معروف کُرهای بی تی اس، خدمت سربازی اجباری کره جنوبی را آغاز میکند، برای او ناراحت میشوند و گریه میکنند، به خاطر تراشیدن موهای او، در فضای مجازی محتوای غمگین تولید میکنند، مانند اینکه واقعاً یکی از اعضای نزدیک آنها است. طرفداران تحقیق میکنند تا متوجه شوند به طور مثال، جین به چه نوع غذا، لباس، استایل، اندام و... علاقه دارد، آنگاه خود نیز همان علایق را میپذیرند. یعنی کورکورانه به خاطر یک رابطه خیالی یک طرفه، علاقه، ذائقه و سلیقه خود را کنار میگذارند و متناسب با آنچه جین میپسندد، زندگی میکنند. همچنین سعی میکنند پوششهایی که مورد پسند جین است را داشته باشند؛ پوششی که در فرهنگ کُره شاید هیچ اشکالی نداشته باشد و چه بسا متعارف و دلپسند باشد، ولی در فضای ایران امری نامطلوب شمرده میشود.[1] همچنین از سبک زندگی بیبند و باری که مخالف فرهنگ ایرانی اسلامی در فرهنگ کره اثر میپذیرند.
بعد از اینکه نوجوانان و مخاطبان موج کرهای را شناختیم یا آنها به مربیان و والدین مراجعه کردند، مشکل اصلی شروع میشود و آن اینکه چه مواجهای با آنان داشته باشیم؟ متأسفانه گاهی والدین یا مربیان پرورشی، از یک طرفدار معمولی، یک طرفدار افراطی یا مخالف دین و فرهنگ ایرانی اسلامی میسازند. علّت این است که نحوه مواجه را بلد نیستند و در گفتگو با فنها چالش درست میکنند. پس یکی از مسائل اصلی در مواجه با فنها این است که اطلاعات متناسب پیدا کنیم و سعی کنیم که موضوع بحث و روال گفتگو را ما مدیریت کنیم تا گفتگو نتیجهبخش باشد.
یکی از مسائلی که در ارتباط و مواجه با فنهای موج کرهای باید توجه داشت این است که به هیچ عنوان در زمین آنها بازی نکنیم. بیشترین تأثیر کیپاپ در ایران از جانب گروه موسیقی بی تی اس میباشد. بیتیاس بخشی از کیپاپ است و کیپاپ بخشی از موج کرهای، و موج کرهای بخشی از فرهنگ کُره است. اما اگر با نگاه بین المللی به موج کرهای (هالیو) نگاه کنیم، میبینیم موج کرهای از لحاظ اثرگذاری بر افراد، بزرگتر از کل جمعیت کره جنوبی میشود. کشور کُره حدود 50 میلیون نفر جمعیت دارد، ولی یک کلیپ موزیک بی تی اس، گاهی چند میلیارد بازدید میخورد؛ در حالی که در خود کُره نیز همه مردم اقبال به این گروه ندارند. همچنین صدها گروه دیگر در کُره وجود دارد که در همین فضا فعال هستند. انیمههای انحرافی و کیدرامها هم خودش بحث جداگانه میطلبد؛ ولی عموم مربیان و والدین با توجه به محدودیتهای موجود نمیتوانند تکتک این گروهها و مباحث را پیگیری و تحلیل و نقد کنند. اگر بخواهیم با فنها به صورت موردی و مصداقی صحبت کنیم باید مسلط به بحث باشیم و الّا در مواجهه شکست میخوریم و غروری که یک نوجوان فن از این پیروزی کاذب به دست آورده، باعث میشود بیشتر در این گرداب فرو رود و نجاتش سختتر شود.
فنها معمولاً وقت زیادی میگذارند و ساعتها فیلم و موزیک ویدئو میبینند و در پیجهای هواداری و گپهای خودمانی در رابطه با آیدولها و ...صحبت میکنند. آنها اسامی، تلفظ، اخبار و اطلاعات ریزی دارند که معمولاً والدین و مربیان و... ندارند. وقتی وسط صحبت و مناظره، شما اطلاعات کافی نداشته باشید، به ظاهر بیسواد و کم اطلاع نشان داده میشوید و سخن صحیح شما هم مورد پذیرش واقع نمیشود؛ چون از لحاظ روانشناختی مخاطب آمادگی پذیرش را از دست داده است. نباید در زمین بازی فنها بازی کرد، بلکه باید جایگزینی برای صحبت و مواجه ارائه دهیم. آنچه مهم بنظر میرسد بحث اثرات موج کرهای است؛ بیتیاس یک مصداق و ابزار می باشد و ممکن است در آینده یک مصداق دیگری بیاید؛ مثلاً گروه تی اکس تی دارد جایگزین بیتیاس میشود و افراد خاصی میتوانند مصداقی و موضوعی پیگیر این گروهها باشند و آنها را مورد نقد و تحلیل قرار دهند.
هروقت در مورد مصداق صحبت شد بگوییم بیتیاس یکی از گروههای کیپاپ است و کیپاپ هم بخشی از موج کرهای است؛ بیاییم در مورد خود موج کرهای و فرهنگ این کشور صحبت کنیم. وقتی صحبت را به سمت اصل موج بردیم، با اطلاعاتی که کسب کردیم میتوانیم گفتگوی مناسب و نتیجه بخشی را انتظار بکشیم. سعی نکنیم آنان را از بیتیاس توبه دهیم تا از فن بودن دست بردارند؛ بلکه تفکر انتقادی را درست کنیم و جایگزین زمانی و فعالیتی برایشان ایجاد کنیم. بهطور مثال، کلاس آموزش زبان و باشگاه ورزشی ثبت نام کنیم؛ تفریحات خانوادگی یا دوستانه مثل فوتبال، استخر، کوهنوردی و دورهمی در پارک و بوستان و... داشته باشیم. دورهمی، نقش اصلی را در صمیمیت و ارتباط با فنها دارند، اگر صمیمیت بین ما و فنها ایجاد شود میتوانیم بر آنان اثر بگذاریم. فنها درگیر فضای احساسی، فضای فانتزی و مجازی هستند باید آنان را از این فضا دور کنیم و به فضای واقعی و عقلانی بیاوریم. البته مهم است که اطلاعات در مورد فرهنگ و ملل کره و...داشته باشیم. پس باید اول مخاطب را از فضای فانتزی و احساسی خارج کنیم؛ آنگاه از بحث مصداق بیتیاس به سمت مباحث هالیو (موج کرهای) برویم. پس با روش ذکر شده میتوانیم بحث را جلو ببریم به شرطی که مسلط به بحث موج کرهای باشیم تا نتیجه بخش باشد.
پینوشت:
[1]. جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقاله: زیست خیالی با خوانندگان کیپاپ
محمد جواد نصیری
افزودن نظر جدید