احتجاج امام علی (ع) به امامت خودشان
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مردم با ظهور اسلام، طعم برادری و مهربانی را چشیدند و دورنگیها تا حد امکان از بین رفت. آنها زیر سایه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و در پرتوی تعالیم قرآن، پیروزیهای چشمگیری به دست آوردند و در این میان، نقش امام علی (علیهالسلام) غیر قابل انکار است. از همان آغاز، جهان اسلام شاهد دلاوریهای امام علی (علیهالسلام) در کنار پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بود و پس از مدتی نیز امامت امام علی (علیهالسلام) توسط پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در زمانهای مختلف و اماکن گوناگون مطرح گشت؛ اما پس از مدتی، حسد و تکبر بر ایمان چربید و امامت امام علی (علیهالسلام) توسط برخی انکار شد. این انکار تا امروز ادامه یافت و اکنون وهابیها مدعی عدم امامت امام علی (علیهالسلام) هستند و دلیل آن را نیز احتجاج نکردن حضرت به امامت خودشان میدانند.
این در حالی است که امام علی (علیهالسلام) در جاهای مختلف به امامت خود تصریح کردهاند و نویسنده تنها به برخی از گزارش سلیم بن قیس در این مقاله بسنده میکند:
سلیم بن قیس هلالی در کتاب خود مینویسد: «در زمان حکومت عثمان، قریش، فضائل قوم خود را مطرح کرده و در عین حال، انصار نیز از سوابق یاری پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) توسط خود یاد میکردند. در این اجتماع بیش از دویست نفر حضور داشتند که از جمله آنها على بن ابى طالب (عليهالسلام)، سعد بن ابى وقاص، عبدالرحمن بن عوف، زبير، طلحه، عمار، مقداد، ابوذر و عبدالله بن عمر بود. (پس از مدتی) مردم، رو به امام علی (علیهالسلام) کردند و گفتند که چرا سخنى نمىگویى؟ حضرت فرمود: هر كدام از دو گروه، فضيلتى را گفتند و به حق هم گفتند. سپس فرمود: اى قريش و اى انصار! خداوند به خاطر چه كسى اين فضيلت را به شما داده است؟ آيا به خاطر خودتان و قبائلتان و خانوادههايتان، يا بهخاطر غير شما؟
گفتند: خداوند به خاطر پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) اين فضائل را به ما عطا فرموده و بر ما منت گذاشته است و همه اينها را به بركت او يافتهايم و به آنها رسيدهايم؛
... امام علی (علیهالسلام) فرمود: اى قريش و اى انصار! راست گفتيد. امام در ادامه فرمود: شما را به خدا قسم مىدهم، آيا اقرار مىكنيد كه پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) بين هر دو نفر از اصحابش برادرى قرار داد، و بين من و خودش برادرى قرار داد و فرمود: «تو برادر من و من برادر تو در دنيا و آخرت هستم»؟ گفتند: آرى به خدا قسم!
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) مرا در غدير خم براى مردم منصوب کرد و سپس خطابهاى ايراد كرد و فرمود: «اى مردم! خداوند مرا به رسالتى فرستاده كه سينهام از آن به تنگ آمده؛ ... اى مردم! آيا مىدانيد كه خداوند عزوجل صاحب اختيار من است و من صاحب اختيار مؤمنين هستم و من از خود آنان به ايشان صاحب اختيارترم؟» گفتند: بلى، يا رسول اللَّه؛ فرمود: «برخيز، اى على.» من برخاستم و حضرت فرمود: «هر كس من صاحب اختيار او هستم، اين على صاحب اختيار اوست. پروردگارا! هر كس او را دوست مىدارد دوست بدار و هر كس او را دشمن مىدارد دشمن بدار.... خداوند تعالى هم اين آيه را نازل كرد: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً [مائده/67] امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام كردم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم.» پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) سه مرتبه تكبير گفت و فرمود: «اللَّه اكبر، كمال نبوت من و تكميل دين خدا، ولايت على بعد از من است.» ابوبكر و عمر برخاستند و گفتند: يا رسول اللَّه! آيا اين آيات به خصوص درباره على است؟! فرمود: آرى! درباره او و جانشينانم تا روز قيامت است.[1]
بنا بر آنچه گذشت کتاب سلیم بن قیس هلالی، گزارش مفصلی از این وقایع نقل کرده است که نگارنده در اینجا تنها به بخشی از آن اکتفاء کرده است و همین نیز در اثبات احتجاج امام علی (علیهالسلام) به امامت خود (در کتب شیعه) دلالت دارد.
پینوشت:
[1]. سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس، ترجمه: اسرار آل محمد (ص)، قم، انتشارات هادی، چاپ اول، 1405 هـ، ج2، ص638-648.
افزودن نظر جدید