بزرگ نمایی شیطان در عرفان حلقه و کابالا
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شیطان یکی از موجوداتی است که مخلوق خداوند است و مانند سایر مخلوقات الهی، قدرت انتخاب و اختیار دارد و میتوانست راه خیر را پیش بگیرد و عاقبت به خیر شود یا اینکه مسیر شر را برگزیند و مطرود الهی گشته و جزء اشقیاء گردد؛ اما شیطان، به اختیار خود، راه دوم که گمراهی بود را برگزید و بدتر از آن، تصمیم گرفت دیگران را هم گمراه کند. متأسفانه افرادی در طول تاریخ مانند شیطان، مسیر گمراهی را برگزیدند و چون با شیطان در یک مسیر هستند، شیطان را به عنوان سرپرست و ولیّ خود انتخاب کردند و به دنبال القاء این هستند که قدرتهای زیادی برای شیطان وجود دارد.
در نگرش موجود در عرفان یهودی، موسوم به قبالا یا کابالا، خلقت، ترکیبی از خیر و شر است. آلن آنترمن محقق عرفان یهودی میگوید: «کابالیستها تجلیات شر در عالم الهی را سیترا احرا مینامند و نیروهای آن را در اختیار فرشتهای به نام سمائیل (شیطان) معرفی میکنند.»[1]
در عرفان حلقه هم، همان سخنان کابالا، به بیانی دیگر تکرار شده است و برای شیطان، جایگاهی بالا قلمداد میشود: «در یک جهان در میان کارگزاران، تنها ابلیس است که مأموریت او تا پایان این چرخه ادامه دارد و به عبارت دیگر، تا رسیدن به سرانجام چرخه، سر به سجده بر آدم فرود نمیآورد؛ زیرا عامل دوقطبی بودن این چرخه است و بدون ایفای نقش او در این عالم، تضاد خیر و شر به وجود نمیآمد و بدون تضاد، اختیار و انتخاب آدم و رشد او در جهت کمال بی معنی بود. با توجه به این نکته مهم نمیتوان این سجده نکردن را خارج از طراحی الهی دانست و گمان کرد ابلیس ابر قدرتی است که توانسته است با نافرمانی در برابر خداوند، جهان را دوقطبی کند و خداوند در شرایطی که ابلیس به او تحمیل کرده است، نظام جهان دو قطبی را بر پا داشته است؛ زیرا در چنین باوری، ابلیس به عنوان شر مطلق در برابر خداوند، به عنوان خیر مطلق قرار میگیرد و این شرکی آشکار است.»[1]
طاهری شیطان را عامل دو قطبی سازی معرفی میکند و این نشان میدهد شیطان جایگاه بالا و قدرتمندی دارد. البته سعی میکند قدرت شیطان را ذیل قدرت خداوند بیاورد؛ ولی شیطان را قدرتمند و یکی از عوامل انحصاری در ایجاد جهان دو قطبی (خیر و شر) و باعث آزمایش و کمال بشر میشمارد.
اما در حقیقت، خداوند وجود شیطان را ضعیف بیان میکند: «إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا [نساء/76] مکر و سیاست شیطان بسیار سست و ضعیف است.»
همچنین اگر شیطان کلاً وجود نداشت، شرور عالم و حوادث طبیعی و نفس امّاره انسان و ... ، برای وسوسه و آزمایش از سوی خداوند کافی بود. «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا [شمس/8] بزه کاری و پرهیزکاریش را به او الهام کرد.» یا خداوند متعال میفرماید: «وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ [یوسف/53] و من (خودستایی نکرده و) نفس خویش را از عیب و تقصیر مبرّا نمیدانم؛ زیرا نفس امّاره، انسان را به کارهای زشت و ناروا سخت وا میدارد، جز آنکه خدای من رحم کند، که خدای من بسیار آمرزنده و مهربان است.»
بزرگنمایی قدرت شیطان، موجب ترس و خوف مؤمنین میشود و شیاطین از ترس انسانها استفاده کرده و آنها را به سوی شیطان قدرتمند دعوت میکنند یا جلوی مبارزه با شیطان و یارانش را میگیرند، در حالیکه خداوند امر به مبارزه با شیاطین داده است. «الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا [نساء/76] اهل ایمان در راه خدا و کافران در راه طاغوت (شیطان) جهاد میکنند؛ پس (شما مؤمنان) با دوستان شیطان بجنگید (و از آنها بیم و اندیشه مکنید) که مکر و سیاست شیطان، بسیار سست و ضعیف است.»
محمد علی طاهری و عرفان حلقه، با بزرگنمایی قدرت شیطان، در مسیر گمراهی و مقابله با اوامر الهی حرکت میکند و مانند شیطان عاقبت به شر خواهند شد.
پینوشت:
[1]. آلن آنترمن، باورها و آیین های یهودی، ترجمه فریدالدین رادمهر، نشر نیلوفر، تهران، 1385، ص161.
[2]. محمد علی طاهری، موجودات غیر ارگانیک، انتشارات گریگور تاتواتسی، ارمنستان، 2011 میلادی، ص14.
محمد جواد نصیری
افزودن نظر جدید