قانون جذب مدعی است سرطان حیوانات را درمان می‌کند!

  • 1401/10/27 - 19:14
راندابرن مدعی است افرادی با قانون جذب بیماری‌های لاعلاج را از بین برده‌اند. رفع یک بیماری مثل سرطان ممکن است علل مختلف داشته باشد و ربط آن به قانون جذب مصادره به مطلوب است.
درمان و جذب

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ خانم راندابرن در کتاب «چگونه راز قانون جذب زندگی‌ام را متحول کرد» بیان می‌کند بعد از انتشار کتاب راز و پخش مستند راز، خیلی از افرادی که با بحث راز آشنا شده بودند و آن را به کار برده بودند، نتایجش را برایم با نامه فرستادند که در کتاب فوق منتشر شده است.

بخشی از نامه‌هایی که به ادعای راندا برن برای او نوشته شده است، در حیطه اثربخشی قانون جذب و درباره مداوای خود و دیگران و حتی حیوانات است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم یک خانمی که نوزادی با مشکل قلبی به دنیا می‌آورد، مدعی می‌شود با کلمات تأکیدی باعث رفع مشکل فرزندش شده است: «متأسفانه حفره‌ای در قلب پسرم قرار داشت که باید در سن دو سالگی عمل جراحی قلب باز می‌شد. خاله‌ام گفت که این وِرد را به جای ناراحتی هر روز در ذهنم مجسم کنم که حفره قلب کایل بسته شده و با خودم بگویم قلب کایل سالم است، قلب کایل سالم است. من هم هر روز و بارها و بارها، زیر لب تکرار کردم. در آزمایشات قبل از عمل، دکتر به ما گفت، بیش از پنجاه درصد حفره درون قلب بسته شده است. به این ترتیب، عمل شش ماه دیگر عقب افتاد؛ به این امید که شاید تا آن موقع جایگزینی به جز عمل قلب باز داشته باشیم. من هم‌چنان به همان فکر و اندیشه ذهنی‌ام که کودک من سالم است و هیچ مشکلی ندارد، ادامه دادم. شش ماه بعد که به سراغ دکتر رفتیم، وضعیت حفره واقعاً تغییر کرده بود. آخرین بار که برای انجام آزمایشات به مطب دکتر رفتیم، او با پرونده‌های کایل وارد اتاق شد و با خوشحالی گفت، حفره درون قلب کایل به طور کامل بسته شده است. به لطف راز و کائنات، پسرم دوباره به زندگی برگشت.»[1]

در داستانی دیگر شفا یافتن حیوانات خانگی  بیان می‌شود: «لوسیندا از ایالت کالیفرنیای آمریکا بیان می‌کند وقتی سگ خانگی و دوست داشتنی‌ام که از نژاد ژرمن شپرد بود، به سن ده سالگی رسید، دامپزشک در کبد او یک تومور بزرگ به اندازه گریپ فروت تشخیص داد. اینجا بود که با راز آشنا شدم و خیلی زود، دست به کار شدم؛ هر شب سگم را در آغوش می‌گرفتم و به او می‌گفتم حالش کاملاً خوب شده است. با خوشحالی به او گفتم که همه اعضای بدنش در صحت و سلامتی هستند و سیستم گوارشی‌اش به خوبی کار می‌کند. چهار ماه بعد مجدداً به دامپزشک مراجعه کردم و دکتر گفت: تومور کاملاً از بین رفته است. از من پرسید چه کار کرده‌ام؟ گفتم دعا کردم.»[2]
راندا برن در توضیح داستان بالا می‌گوید: «همان‌طور که دیدید لوسیندا به این نتیجه رسید که اگر به کمک کلمات و عبارات تأکیدی با سگش صحبت کند و به نحوی به او بفهماند که شفا یافته است، جواب می‌گیرد.»[3]

داستان بعدی را از زبان شخصی، این‌گونه روایت می‌کند: «متوجه شدم سگ خانگی‌ام که از نژاد کوکر اسپانیل است، یک نوع سرطان بدخیم گرفته است. تمام انرژی خودم را برای این باور گذاشتم که سگم، تنها یک عفونت ساده دارد و سرطانی ندارد؛ خیلی زود هم خوب خواهد شد. چند روز بعد که به دامپزشک مراجعه کردم، با شگفتی بیان داشت که سرطان از بین رفته است.»[4]

در ابتدای امر، وجود اصل این نامه‌ها را نمی‌توان پذیرفت؛ چون واقعاً معلوم نیست که این‌چنین نامه‌هایی وجود داشته یا ساخته و پرداخته ذهن نویسنده است. خیلی از اوقات شخصی که به یک اندیشه و مکتبی ملتزم است، وظیفه خود می‌داند آن مکتب را ترویج و عمومی کند، ولو اینکه با دروغ گفتن و ساختن مستندات غیر واقعی به نتیجه برسد و با نیت خیر و به امید خدمت به دیگران، این فریب را انجام می‌دهد.

بر فرض، نامه‌هایی که فرستاده شده است، صحیح باشد، باز اشکال دیگری مطرح است و آن این‌که خود افراد ممکن است، دچار تحلیل اشتباه شده باشند و به جای گزارش ماجرا، تحلیل خودشان را فرستاده‌اند. ممکن است بیماری‌ها درست تشخیص داده نشده است یا اینکه بیماری‌هایی بوده‌اند که بعد مدتی، رفع می‌شد و پزشک تشخیص داده که لاعلاج است. گاهی یک بیماری به واسطه مصرف مواد غذایی خاص یا فعل و انفعالات بدنی، در شخصی رفع می‌شود، ولی همان بیماری در فرد دیگر بهبود نمی‌یابد و علم هنوز به کشف خیلی از موارد دست نیافته است.
گاهی سیستم ایمنی شخصی، در مورد یک بیماری قدرتمند است و می‌تواند آن را رفع کند، ولی بیماری دیگر را شاید نتواند تحمل کند و تفاوت داشتن و شدت و ضعف سیستم و قوای ایمنی، امری ثابت شده است.
افرادی که بیمارشان درمان شده‌اند، چون به مقوله قانون جذب و عبارات تأکیدی توجه داشتند، فکر می‌کردند که علت درمان، استفاده از قانون جذب است؛ در حالی‌که خیلی از افرادی که بیماری لاعلاجشان درمان شده است، امیدی به درمان نداشتند و از مباحث قانون جذب هم استفاده نکرده‌اند؛ لذا انحصار علت درمان به قانون جذب، امری غلط است.

بر مطالب فوق باید این نکته را هم اشاره کنیم که طبق آموزه‌های قانون جذب، تفکر به هر چیزی باعث جذب آن می‌شود: «جنبش ضد جنگ، جنگ بیشتری تولید می‌کند. جنبش ضد مواد مخدر، مواد مخدر بیشتری تولید کرده است؛ علت این است که به آنچه نمی‌خواهیم، توجه می‌کنیم.»[5]
پس چطور اینجا فکر و توجه به مبارزه با سرطان باعث جذب سرطان نشده است، بلکه موجب رفع آن و درمانش شده است.

البته باید توجه داشت که مثبت اندیشی و تلقین درمانی و ... در بعضی موارد و بسیار محدود و جزئی باعث اثرات مثبت و بهبود می‌شود، ولی این‌طور که راندابرن و سایر مروجان قانون جذب، به عنوان یک قانون قطعی و کلی و جهان شمول بیان می‌کنند، قطعاً غلط است.
درمانگری قانون جذب، مانند سایر وجوه آن، امری خرافی است. ترویج این موضوع، آسیب‌های فراوانی دارد؛ مثلاً افراد بیماری که با مراجعه به پزشک و مصرف دارو یا جراحی و ... امکان کنترل بیماری یا درمان را دارند، با تکیه بر این باور خرافی، جان خود را به خطر می‌اندازند.

پی‌نوشت:
[1]. راندابرن، چگونه راز قانون جذب زندگی ام را متحول کرد، مترجم زهرا بختیاری، ناشر آستان مهر، چاپ دوم 1401، قم، ص110 و 111.
[2]. همان، ص112و 113.
[3]. همان، ص113.
[4]. همان، ص114 و 115.
[5]. راندا برن، راز، ترجمه مهدی قراچه داغی، تهران، پیکان، 1386، ص156.
                                                                                                                          محمد جواد نصیری

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.