اهمیت داشتن بیعت امیرالمؤمنین (ع) با ابوبکر خلاف نظر عالم اهل سنت

  • 1401/10/08 - 15:06
عده‌ای از مسلمانان با ابوبکر بیعت نکردند، ازجمله امیرالمؤمنین (ع) که عدم بیعت حضرت، ضربه‌ای به اعتبار خلافت بود. نصوصی در کتب فریقین ذکر شده که نشان از بیعت اجباری و با اکراه دارد و سخن نووی در بی اهمیت بودن بیعت نکردن افراد، صحیح نیست؛ بلکه برای بیعت امیرالمؤمنین (ع) با ابوبکر ناچار شدند به خانه حضرت وارد شوند و ایشان را به زور برای بیعت به مسجد ببرند.
اهمیت داشتن بیعت امیرالمؤمنین (ع) با ابوبکر خلاف نظر عالم اهل سنت

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پس از رحلت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) عده ای از انصار به سقیفه رفتند و قصد انتخاب حاکم برای مدینه داشتند که سه نفر از مهاجرین به این مجلس وارد شدند و فلته ای صورت گرفت و ناگهانی با خلیفه اول بیعت شد؛ شیوه بیعت با او بعدها توسط مسلمانان بررسی شد و مبنایی برای انتخاب خلیفه در بین اهل سنت گردید؛ عده‌ای از مسلمانان با او بیعت نکردند؛ ازجمله کسانیکه با ابوبکر در زمان بیعت کردن مردم مدینه بیعت نکرد، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بود. بیعت نکردن هر کدام از صحابه با ابوبکر، ضربه‌ای به اعتبار خلافت بود، مخصوصاً فردی مانند حضرت علی (علیه‌السلام) که عدم بیعت او مشروعیت خلیفه را متزلزل می‌کرد.

در برخی منابع فریقین آمده که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) با ابوبکر بیعت نکرده است؛ برخی دیگر از منابع که بیعت حضرت را نقل کرده‌اند، اختلاف دارند؛ دسته‌ای می‌گویند با تأخیر اندک بیعت صورت گرفت؛ دسته‌ای می‌گویند این بیعت پس از شش ماه صورت پذیرفت و عده‌ای نیز بیعت حضرت با ابوبکر را از روی اختیار نمی‌دانند؛ بلکه این بیعت را از روی اجبار و اکراه می‌دانند.
مهمترین قول از دیدگاه اهل سنت، آنگونه که در صحیح بخاری آمده است، این است که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در شش ماه اول حکومت ابوبکر با او بیعت نکردند.(1) یعنی قبل از شهادت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) بیعتی از جانب امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) با ابوبکر صورت نگرفت.

حدیثی مشابه نقل بخاری در صحیح مسلم نقل شده و بیعت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) با ابوبکر را بعد از شهادت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) دانسته است. نووی برای توجیه تأخیر حضرت در بیعت می‌نویسد: «تأخیر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در بیعت با ابوبکر مشکلی ایجاد نمی‌کند؛ چون اتفاق علما بر این است که در صحت بیعت، بیعت کردن همه مردم یا همه اهل حل و عقد شرط نیست؛ بلکه بیعت علما و رؤساء و بزرگان مردم، از آنانی که اجماعشان میسر است، شرط در صحت بیعت است؛ اما اینکه چرا عدم بیعت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به بیعت ابوبکر ضرری نمی‌زند، از این جهت است که واجب نیست هر کسی نزد امام بیاید و دست در دست امام قرار دهد و با او بیعت کند، بلکه لازم است هنگامیکه اهل حل و عقد بیعت کردند، از آن تبعیت کند و اختلاف خود را ظاهر نکند که این شأن امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در مدت قبل بیعت‌شان بود؛ تأخیر ایشان از بیعت حضوری عذر ذکر شده در حدیث است؛ ... با اینکه مشکلی در حضور نیافتن حضرت نبود، با این حال رنجشی در نفس ایشان وجود داشت، برای رفع این رنجش، با تأخیر حضور یافت و سبب رنجیدن او این بود که انتظار داشت با وجاهت و فضیلتش در هر چیزی و قرابتش به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) این امر بدون حضور و مشورت او محکم نشود. عذر ابوبکر و عمر و سایر صحابه روشن است؛ چون آنان بیعت را از بزرگترین مصلحت‌های مسلمانان می‌دانستند و می‌ترسیدند تأخیر در آن باعث اختلاف در بین امت گردد که مفاسد بزرگی بر آن مترتب می‌گردید؛ به همین دلیل، دفن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را عقب انداختند تا بیعت صورت گیرد و در زمان دفن و کفن و غسل و نماز بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نزاعی صورت نگیرد.»(2)

این در حالی است که حضرت علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «مرا از خانه‌ام کشان کشان به مسجد بردند؛ آن گونه‌ای که شتر را مهار می‌زنند و هرگونه فرار و اختیار را از او می‌گیرند.»(3) ابن قتیبه می‌نویسد: «وقتی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) وارد مسجد شد، گفتند با ابوبکر بیعت کن! حضرت فرمود: اگر من بیعت نکنم، چه می‌شود؟ گفتند: قسم به خدایی که شریک ندارد، گردنت را می‌زنیم. حضرت فرمود: در این هنگام، بنده خدا و برادر پیامبر را کشته‌اید! ابوبکر ساکت شد و چیزی نگفت.»(4) مسعودی نیز اینگونه نقل کرده است که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را کشان کشان به سمت ابوبکر بردند و گفتند که باید بیعت کنی! دست علی (علیه‌السلام) مشت شده بود؛ سعی کردند تا مشت حضرت را باز کنند و در درون دست ابوبکر قرار دهند، نتوانستند. ابوبکر جلو آمد و دست خود را بر روی دست بسته امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به عنوان بیعت کشید.(5)
این اقوال نشان از بیعت اجباری و با اکراه دارد و اینگونه که نووی می‌گوید که بیعت نکردن افراد اهمیتی نداشته، اصلاً چنین نیست؛ بلکه بیعت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) با ابوبکر آن قدر برای دستگاه خلافت اهمیت داشت که ناچار شدند، به خانه حضرت وارد شوند و ایشان را به زور برای بیعت به مسجد ببرند.

پی‌نوشت:
1. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج5، ص139.
2. شرح النووی على مسلم، نووی، ج12، ص78.
3. نهج البلاغه، نامه28.
4. ابن قتیبة دینوری، الامامة والسیاسة، ص30.
5. مسعودی، اثبات الوصیة، ص146. (این سه نقل از نهج البلاغه، الامامة والسیاسة و اثبات الوصیة، تلویحاً جریان بعد از هجوم آخر به بیت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) را نقل می‌کند و اینگونه بیعت گرفتن را در زمان حیات حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) می‌داند.)

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.