جایگاه رجوع به متخصص در فرقه اهل حق
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ رجوع فرد غیر متخصص به افراد متخصص به حکم عقل واجب است. یکی از مواردی که رجوع به متخصص ضرورت دارد، مراجعه جاهل به عالم در تقلید احکام شرعی دین است، زیرا وقتی فردی توانایی کافی استخراج احکام دینی را دارا نمیباشد بر اساس حکم صریح عقل، باید به فرد عالم رجوع نماید.
حال مساله این است که پیروان فرقه اهل حق تا چه میزان در موضوع رجوع به متخصص در اعمال مذهبی خود معتقد و متعهد هستند؟ پیروان این فرقه اگر چه تابع محض و بی چون و چرای رهبران خود هستند اما این از باب رجوع به متخصص در دین نیست، بلکه پیروی از رهبرانی است که حتی ممکن است سواد خواندن و نوشتن هم نداشته باشند و عجیب این است که تعدادی از مریدان باسواد و تحصیل کرده نیز این مساله را می پذیرند. برای این ادعا می توان دلالیلی را ذکر کرد:
1. مهم ترین عامل این پذیرش، اعتقاد به حلول ارواح ائمه (علیهم السلام) در بدن رهبرانشان بر مبنای اعتقاد به تناسخ و دونادون است.(1) بر این اساس، معتقدند که علم رهبرانشان تعلیمی نیست؛ بلکه افاضه شده از طرف خداوند و امامان است.
2. ایجاد روحیهی متعصبانه نسبت به نیاکان و بزرگان، یکی دیگر از عوامل تقلید کورکورانه بوده که قرآن کریم به این تعصب جاهلی در عصر جاهلیت تصریح نموده و تقلید از نیاکان را از روی تعصب و جهل ناپسند دانسته و می فرماید: «وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ؛(بقره/170) و چون کفار را گویند: پیروی از شریعت و کتابی که خدا فرستاده کنید، پاسخ دهند که ما پیرو کیش پدران خود خواهیم بود. آیا بایست آنها تابع پدران باشند گرچه آن پدران بیعقل و نادان بوده و هرگز به حق و راستی راه نیافته باشند؟»
3. ایجاد تقدس جعلی و جعل کرامات ساختگی برای رهبران خود، مانند: شفای بیماران، خبر دادن از نهان، رفع گرفتاری ها و ....(2)
4. ایجاد ترس جدی از اینکه اگر به حرف آنان عمل نکنند، دچار بلا و گرفتاری می شوند. پیروان فرقه اهل حق از رهبران خود ترس و وحشت فراوانی دارند و به گونه ای این امر در میان این فرقه تبلیغ شده که افراد حتی به خود اجازه نمی دهند که در دل و ذهن خود نسبت به رهبرانشان بدبین یا دچار شک شوند، چرا که به ایشان تلقین کرده اند که اگر دچار این حالت شود، بلایی بر او نازل شود یا مشکلی در خانواده اش ایجاد شود.(3)
در نتیجه این باور، این مریدان چشم و گوش بسته، پیامدهای خوب زندگی را از توجه رهبرانشان به خود و سختی ها و ناملایمات در زندگی را نتیجه سست شدن اعتقاد پیروان این فرقه نسبت به مرام و مسلک اهل حق و رهبران خود می دانند.
پی نوشت:
(1). بررسی تحلیلی فرقه اهل حق، حسینی، سید حسین، ذکری،1397 ، ص649
(2). سرسپردگان، خواجه الدین، سید محمد علی، کتابخانه منوچهری، ص ۳۱
(3). .بررسی تحلیلی فرقه اهل حق، حسینی،ص649
(4). همان
افزودن نظر جدید