مقابله با انقلاب اسلامی ایران توسط قدرت های استعماری
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قدرت هاى استعمار براى حفظ سلطه خود در هر عصرى با ابزارهاى نو، به استعمار سایر كشورها و ملتها پرداختهاند؛ در دورهای با حمله مستقيم نظامى، منابع طبيعى و حتى انسانى سایر ملتها را غارت میکردند و در دورهای هم از طريق حكومتهاى به ظاهر مستقل ولى وابسته به قدرتهاى استعمارى، استعمار صورت میگرفت.
اين شيوه (حمله مستقيم نظامى) نيز تا مدتها، جزء اصلى ترين شيوه های استعمار محسوب مى شد، اما با گسترش آگاهى ملتها و مقاومت هاى ضد استعمارى و استبدادى و بیداری ملتها اين شيوه استعمارى با چالش جدى مواجه شد؛ امروزه با گسترش وسايل ارتباط جمعى و تبديل شدن جهان به يک دهكده جهانى و كمرنگ شدن حاكميتهاى ملى، اين امكان براى قدرتهاى استعمارى فراهم شد تا با سوءاستفاده از ابزار رسانهاى به توسعه طلبى استعمارى خود در عرصههاى فرهنگى، سياسى و اقتصادى بپردازند.
آنها با گسترش وسايل ارتباط جمعى که در اختیار دارند، سعى دارند تا فرهنگ، سياست و اقتصاد ليبرالى خود را بر تمام كشورها دیگر حاكم كنند.
مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) درمورد این شیوه استعمار و تهاجم به سایر ملت ها می فرمایند: «تهاجم خبرى، تبليغى، فرهنگى و اخلاقى رسانههاى تحت كنترل زورمندان و زرمندان جهانى به ملتها، به ويژه ملت ايران، در اوج خود قرار دارد.»(1)
علت مقابله فرهنگ مادی غرب با فرهنگ اسلامی؛
تضاد ذاتی بين فرهنگ مادی غرب و فرهنگ اسلامی، سياست گذاران غرب را بر آن داشت تا به مقابله با فرهنگ اسلام برخيزند، چرا كه انقلاب اسلامی ايران با ساختار فرهنگی ـ دينی خود، فرهنگ استعمار غرب را زير سؤال برد و به چالش کشيد، به همين جهت، نظام استكباری غرب به نابودی فرهنگ انقلاب و نظام مبتنی بر آن همت گماشت.
قدرتهای استعماری و در رأس آنها آمريكا و رژیم جنایتکار و غاصب صهیونیستی براى اينكه پدیده بيدارى اسلامى، به ویژه انقلاب اسلامی ایران به حركتهاى انقلابى در سایر کشورها منتهى نشود، مىكوشند ابتدا با تهمت و اهانتهای ناروا نسبت به انقلاب اسلامى و نشان دادن چهرهای خشن از اسلام، به تدريج دلهاى مردم مسلمان در سراسر جهان را نسبت به سرچشمه جوشان و فياضى كه آنها را در طول سالها، وادار به حركت و مقاومت كرده است، سرد كنند و سپس اسلام آمريكايى (داعش، القاعده، جبهه النصره) را كه نظر به جداسازى اسلام معنوى و اسلام اخلاقى از اسلام سياسى، اسلام عدالتخواه و اسلام اجتماعى دارد، با اسلام ناب محمّدى، كه به مسلمانان ايستادگى در مقابل ظلم و جور و سلطهگرى را مىآموزد، جايگزين کنند.
امروز به اعتراف صريح نظريه پردازان غربی، درگيری اصلی بين فرهنگ دينی انقلاب و نام اسلامی با فرهنگ غربی است. هانتيگتون نظريه پرداز غربی میگويد تقابل اصلی آينده جوامع بشری برخورد فرهنگ اسلامی و فرهنگ غربی است.(2)
پینوشت:
1. بيانات مقام معظّم رهبرى در جمع اعضاى اتحاديه انجمنهاى اسلامى دانشجويان مستقل دانشگاهها، 11 آذر 1383.
2. طهماسب پور، امیر هوشنگ نفوذ و استحاله، ص27، تهران، انتشارات معاونت سياسی نمايندگی ولی فقيه، 1378.
افزودن نظر جدید