انگیزه و اهداف قیام امام حسین (ع)
امام حسين (ع) فلسفه قيام خود را در برابر يزيد بن معاويه امر به معروف و نهى از منكر ذكر مى كند و در وصيتنامه خود به محمد بن حنفيّه مىنويسد: «من از روى خودخواهى يا براى خوشگذرانى و يا براى فساد و ستمگرى از مدينه خارج نشدم، بلكه طالب مصلحت امت جدّم و خواستار انجام امر به معروف و نهى از منكر هستم.»
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بر اساس منابع تاریخی در این مطلب كه نهضت امام حسین (علیهالسلام) آگاهانه و با تدبیر صورت گرفته و بر احساسات مبتنی نبوده است، هیچ جای شك و تردیدی وجود ندارد؛ اما اینكه اهداف امام از این نهضتِ آگاهانه چه بوده است، میتوان موارد ذیل را از جمله اهداف اصلی در نهضت حضرت به حساب آورد.
در واقع امام انگیزههاى اصلى قیام خویش را در این جملات كوتاه، آن هم در كنار مرقد پاك جدّ بزرگوارشان (صلىاللهعلیهوآله) در مقدّسترین مكانها بیان داشت و آن را به سینه تاریخ سپرد.
شاید بتوان صریحترین و رساترین تعبیر امام در تبیین انگیزه اصلى قیامشان را جملهاى دانست كه در وصیت نامه آن حضرت به برادرشان محمّد حنفیه آمده است.
امام حسین (علیهالسلام) پس از آنكه انگیزههایى چون هوا و هوس و كسب مقام را از قیام خود دور دانست، چنین نوشت:
«وَ إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی، ارِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهى عَنِ الْمُنْكَرِ، وَ اسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی عَلِىِّ بْنِ أَبِی طالِبٍ.(1) من تنها به انگیزه اصلاح در امّت جدّم بپا خاستم، مىخواهم امر به معروف و نهى از منكر كنم و به روش جدّم و پدرم على بن ابى طالب (علیهالسلام) رفتار کنم.»
امام در این عبارات كوتاه و گویا در همان آغاز راه، هدف حركت الهى خویش را بیان مىكند كه قصدش كشورگشایى و به چنگ آوردن مال و مقام دنیا نیست، بلكه هدفش فقط اصلاح جامعه اسلامى و احیاء امر به معروف و نهى از منكر است.
بعد از آنكه مسلم بن عقیل (علیهالسلام) (سفیر امام حسین (علیهالسلام) در كوفه) توسّط نیروهاى ابن زیاد با مكر و حیله دستگیر شد و به مجلس او وارد گشت و او، مسلم بن عقیل را متّهم به فتنهانگیزى ساخت، مسلم در پاسخ گفت: «ما لِهذا آتَیتُ، وَ لكِنَّكُمْ أَظْهَرْتُمُ الْمُنْكَرَ، وَ دَفَنْتُمُ الْمَعْرُوفَ ... فَأَتَیناهُمْ لِنَأْمُرَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ، وَ نَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ(2) من براى این چیزها كه تو مىگویى به كوفه نیامدم، بلكه شما منكرات و زشتىها را ظاهر و معروف و خوبىها را دفن كردهاید ... پس ما به پا خاستیم تا مردم را به معروف دعوت كنیم و از منكرات دور سازیم.»
هنگامى كه امام حسین (علیهالسلام) با سپاهِ «حرّ» رو به رو گشت و بىوفایى كوفیان آشكار شد و امام خود را با شهادت مواجه دید، در میان اصحاب خویش برخاست و طىّ سخنانى چنین فرمود: «أَلا تَرَوْنَ أَنَّ الَحَقَّ لا یعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ الْباطِلَ لا یتَناهى عَنْهُ، لِیرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فِی لِقاءِ اللَّهِ مُحِقّاً.(3) آیا نمىبینید به حق عمل نمىشود و از باطل جلوگیرى نمىگردد، در چنین شرایطى بر مؤمن لازم است (قیام كند و) شیفته ملاقات پروردگار (و شهادت) باشد.»
از این سخن امام استفاده مىشود كه در چنین شرایطى از جان باید گذشت؛ یعنى در مرحلهاى كه خطر، كیان دین و مذهب را تهدید مىكند، وجود ضررهاى مالى و جانى نمىتواند مانع امر به معروف و نهى از منكر گردد.
پینوشت:
1. خوارزمی، موفق بن احمد - سماوی، محمد، مقتل الحسین علیهالسلام، ج1، ص335، نشر انوار الهدی، چاپ دوم.
2. سید بن طاووس، اللهوف على قتلى الطفوف، ص57، نشر العالم.
3. محمدی ری شهری، محمد، صّحیح من مقتل سید الشّهداء و أصحابه علیهم السّلام، ص563.
افزودن نظر جدید