ازدواجهای دختران امام حسین (ع) (قسمت اول)
برخی به صرف وصلت متقابل بین اهل بیت (ع) و صحابه با خاندان همدیگر می خواهند همه ظلمها و جنایتهایی که در طول تاریخ به اهل بیت (ع) شد را منکر شوند و این امور را نشانه دوستی بین آنها تلقی کنند که این نحوه استدلال اشتباه است.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیون در فضای مجازی شبهات تاریخی مطرح می کنند و با قطعی انگاشتن مطلبی که می گویند، به معتقدات شیعه حمله می کنند. یکی از شبهات تاریخی مطرح شده این است که طبق اسناد، دختران امام حسین (علیهالسلام) با دشمنان شیعه ازدواج کردهاند. مثلاً فاطمه دختر امام حسین (علیهالسلام) با حسن مثنى فرزند حسن بنعلی و سپس با عبدالله بن عثمان (خليفه سوم) ازدواج كرد و او را بسیار دوست میداشت؛ سكينه دختر دیگر امام حسین (علیهالسلام) پنج بار ازدواج كرد. نام همسرهاى سكينه بدين ترتيب است: زيد بن عثمان (پسر خليفه سوم)؛ عبدالله بن حسن پسر امام حسن (علیهالسلام)؛ مصعب بن زبير بن عوام؛ ابراهيم بن عبدالرحمن؛ عبدالله بن عثمان بن عبدالله واصبغ بن عبدالعزيز بن مروان حكم.
سپس میگویند همانطور که میبینید، دختران حسين (علیهالسلام) نه مشكلى با خلفا داشتند و نه مشكلى با مروانيان! پس اين همه روايت بیسند در مورد دشمنى اين دو خانواده را چه كسى نوشته است؟
در پاسخ به این شبهه چند نکته قابل تأمل است:
برخی به صرف وصلت متقابل بین اهل بیت (علیهمالسلام) و صحابه با خاندان همدیگر می خواهند همه ظلمها و جنایتهایی که در طول تاریخ به اهل بیت (علیهمالسلام) شد را منکر شوند و این امور را نشانه دوستی بین آنها تلقی کنند؛ در حالی که این امور به تنهایی در هیچ زمانی، معیار برای تشخیص دوستی یا دشمنی نبوده است و در صدر اسلام نیز امر رایجی در فرهنگ آن زمان بوده است و این نحوه استدلال اشتباه است.
اگر وضعیت خفقان، وحشت و فشار بر شیعیانِ آن روزگار را در نظر آوریم، خواهیم دید، اهل بیت (علیهمالسلام) برای نجات شیعیان، ناگزیر دست به اقداماتی میزدند که در نظر شرع جایز بود؛ از جمله اینکه با بزرگان صحابه و تابعین، به واسطه ازدواج، پیوند خویشاوندی برقرار میکردند تا از این فشارها بکاهند و دستگاه ظلم بنی امیه و بنی عباس نتوانند به این بهانه که آنان با خلفای سه گانه معارضند، از سادگی مردم سوء استفاده کرده، عرصه را بر آنان و شیعیان سخت بگیرند و دست به قتل و غارت و ... بزنند.
مسئله اختلاف بین اهل بیت (علیهمالسلام) و برخی از صحابه، نه اختلاف قبیله ای، بلکه اختلاف عقیدتی و به یک معنا رفتاری بود؛ روشن است که چنین اختلافی با ازدواج چند نفر از نوهها و نبیرهها از میان نمیرود. اگر اختلاف خاندان رسالت با گروههای دیگر، اختلافی صرفاً سیاسی یا مالی بود، میتوانستیم بگوییم به واسطه ازدواج های متقابل، مواضع هر دو گروه به هم نزدیک شده و دست الفت به یکدیگر دادهاند؛ امّا اختلاف آنان بر سر یک مسئله اساسی یعنی رهبری جامعه پس از رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بود و جریان سقیفه و یورش به خانه امام علی (علیهالسلام) برای گرفتن بیعت و غصب فدک و دیگر ظلم هایی که به اهل بیت (علیهمالسلام) صورت گرفت، هرگز با چند ازدواج موردی از میان نمیرود؛ چنان که تاکنون از بین نرفته است. پس ازدواج دو سه نفر از فرزندان حسین بن علی (علیهماالسلام) و ... با چند تن یا نوادههای خلفا یا همدستان آنها، دلیل بر این نیست که آنها در همه مسائل عقیدتی، فقهی و سیاسی با هم اشتراک نظر داشتند.
در مناطق مشترک که شیعه و سنی در کنار یکدیگر زندگی می کنند، ازدواج در میان خانواده های سنی و شیعه فراوان است، ولی هرگز این دلیل بر آن نیست که خانواده هر یک از زوجین، پذیرای عقیده دیگری شده است و گاه فرزندان به مذهب پدر و گاه به مذهب مادر میگروند؛ خلیفه سوم نیز دارای همسری مسیحی به نام نائله بود که ابن کثیر نقل میکند قبل از اینکه به خانه عثمان رود، مسلمان شد.(1) آیا میتوان با این گزارش تاریخی استدلال کرد که عثمان مسیحی شده بود یا خانواده زن مسیحی عثمان مسلمان شدند؟ اگر چنین قاعده و مبنایی را بپذیریم، باید حکم به مسیحی شدن سومین خلیفه اهل سنت کنیم، در حالی که احدی به صرف ازدواج با یک مسیحی حکم به مسیحی شدن نمیکند.
ضمن اینکه بسیاری از ازدواج های بین نوه و نبیرههای اهل بیت (علیهمالسلام) و مخالفانشان، ربطی به اختلاف هایی که بین آنها وجود داشته ندارد؛ زیرا این ازدواج ها بر یک اصل قرآنی استوار بوده و آن آیه این است: «أَلَّا تَزِرُ وازِرَهٌ وِزْرَ اُخْری (نجم/38) هیچکس بار گناه دیگری را بر دوش نمیگیرد.» اگر نیاکان زوج و یا زوجه، نسبت به خاندان رسالت بیمهری کرده و بر دختر گرامی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) ستم روا داشتهاند، دلیل نمیشود که نوه و نبیرههای آنان در این جرم شریک باشند؛ زیرا هر کسی مسئول اعمال خویش است و چه بسا این نوهها و نبیرهها برخلاف نیاکان خود، دوست دار اهل بیت (علیهمالسلام) بودهاند و یا این ازدواج، زمینه دوستی آنها را فراهم کند و گاهی هم برای کاهش فشارها و دشمنیهایی که به دوست داران اهل بیت (علیهمالسلام) تحمیل شده بود، به این نوع ازدواجها رضایت میدادند.
در نتیجه این پیوندها را نمیتوان همیشه دلیل بر وحدت عقیده گرفت؛ وصلت خانوادگی دلیل تأیید متقابل و یا هم فکری نیست؛ خیلی از موارد در واقعیت بیرونی و تاریخ هست که دامادها مخالفان عقیدتی خانواده دختر هستند و از حیث عقیده، کاملاً با آنها مخالفند.
پینوشت:
1. «وَتَزَوَّجَ عُثْمَانُ نَائِلَةَ بِنْتَ الْفَرَافِصَةِ الْكَلْبِيَّةَ، وَكَانَتْ نَصْرَانِيَّةً فَأَسْلَمَتْ قَبْلَ الدُّخُولِ بِهَا.» ابن کثیر، أبوالفداء إسماعيل بن عمر، البدایه و النهایه، دار هجر، چاپ اول، 1418 ق، ج10، ص229.
افزودن نظر جدید