یهودستیزی یا یهود دوستی بهائیت
عرفان ثابتی به عنوان مبلّغ و شخصیت رسانه ای بهائیت در حالی از یهودستیزی انتقاد کرد که پیشوایان بهائی (ضمن روابط و همکاری با یهود و صهیونیسم) نیز نتوانسته اند یهودستیزی خود را پنهان کنند و حمایت شان را از عامل افسانه هولوکاست پنهان سازند!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عرفان ثابتی بهائی از شخصیت های رسانه ای و مبلّغ تشکیلات بهائیت، مقالات فراوانی درباره فاشیسم، هولوکاست، یهودستیزی و جنگ جهانی دوم را به فارسی برگردانده است. ثابتی که به عنوان عضوی از تشکیلات بهائیت خود را مدافع یهود می داند در سخنانی از آنچه یهودستیزی خواند، انتقاد کرد و گفت: «یهودستیزی در چند دهه گذشته و در بسیاری از نقاط جهان افزایش پیدا کرده است. کمیسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا به طور منظم نگرشهای یهودستیزانه را بررسی میکند. آخرین آمار این کمیسیون نشان میدهد که در بین 27 کشور عضو این اتحادیه، یهودستیزی به شکل چشمگیری افزایش یافته است. به نظر من بخشی از احساسات و باورهای یهودستیزانه ناشی از فراموش کردن فجایع رخ داده در هولوکاست است. انکار و فراموشی هولوکاست می تواند فاجعه بار باشد.»[1]
اما عرفان ثابتی در حالی همچون پیشوایان بهائی خود از دوستی با یهود و نماد صهیونیسم آن سخن گفت که بهائیت حتی در دوستی و نوکری برای یهود هم یک رنگی نداشته است. با بررسی سابقه و سخنان پیشوایان بهائی در می یابیم که برخلاف روابط و همکاری نزدیک بهائیت با یهود، پیشوایان این فرقه در بروز احساسات و عقایدشان نسبت به غیربهائیان، نتوانسته اند بغض و کینه و دورویی خود را حتی نسبت به یهودیان پنهان کنند. از این رو در ادامه به دو مورد اشاره خواهیم کرد:
اول: زمانی که قاضی مسلمان شهر طبریه، نامه ای به دومین پیشوای بهائیت عبدالبهاء (که به علّت کتمان عقیده به عنوان یک عالم مسلمان شناخته می شد و رفت و آمد بسیاری به طبریه مرکز تمدن یهود داشت) مینویسد و نظرش را درباره آنجا می پرسد، عبدالبهاء پاسخ می دهد: «سنگ هایش سیاه، ساکنینش یهود و صورت هایشان مانند میمونان است.»[2]
ملاحظه نمودیم که پیشوای مسلکِ یهوددوست بهائیت، چگونه یهودستیزی خود را با تشبیه یهودیان به میمون نشان داد، حال آنکه امروزه پیروانش برای دریافت حمایت صهیونیست ها، شعار یهوددوستی داده و از افسانه هولوکاست دم می زنند.
دوم: مبلّغین بهائی در حالی امروزه از هولوکاست یهودیان به دست آلمان نازی گلایه مند هستند و عبرت های تاریخی آن را بیان می کنند که جانشین عبدالبهاء، شوقی افندی از حکومت آلمان نازی تمجید کرده است.
چنان که در فوریه سال 1934 م، اندکی پس از به قدرت رسیدن حزب نازی و آغاز جنایات هیتلر به عنوان صدر اعظم آلمان، شوقی افندی رهبر بهائیت بیانیه ای را خطاب به بهائیان ساکن آلمان صادر میکند. شوقی ضمن پشتیبانی از دولت نازی و تحسین عملکرد آن، لزوم اطاعت مطلق از رهبران نازی را به بهائیان ساکن آلمان و محفل ملی این کشور یادآور می شود. او با اشاره به اینکه متن سخنرانی انتخاباتی هیتلر را به دقت مطالعه کرده، نوشت: «اطاعت از قوانین و دستورات این دولت بر فرد فرد بهائیان واجب است.»[3]
آری؛ در واقع بهائیت حتی نسبت به دوستان خود یک رنگ نبوده و به تبع تغییر شرایط رنگ عوض می کند. یک روز از همکاری و اطاعت از آلمان نازی سخن می گوید و روز دیگر از هولوکاست دروغین انتقاد و شکوه می کند! یک روز بغض خود را با تشبیه یهودیان به میمون نشان می دهد و روز دیگر از یهودستیزی گلایه می کند!
پینوشت:
[1]. مصاحبه عرفان ثابتی با ماهرخ غلامحسین پور ، منتشر شده در 6 بهمن ماه 1399.
[2]. ر.ک: خلیل شهیدی، خاطرات خلیل، ص 123.
[3]. The light of divine Guidance, Vol 1, p.54 (نور هدایت الهی، ج 1، ص 54.)؛ \1943.http://reference.bahai.org/en/t/se/LDG1/ldg1-35.html(link is external)
افزودن نظر جدید