دلربایی فرهنگ اسلامی از جوانان مسیحی اسپانیایی
گرچه امروزه فرهنگ غربی بین مسلمانان رایج است اما زمانی فرهنگ مسلمانان در برخی مناطق مسیحی طرفدار داشت.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ متاسفانه امروزه شاهد ریشه دواندن فرهنگ غربی بین مسلمانان و خانواده های ایرانی هستم. در این بین جوانان از آسیپ پذیرترین قشرهایی هستند که در معرض غرب زدگی قرار دارند و به گواه تحقیقات میدانی، صد افسوس که فرهنگ غربی را به عنوان سبکی برای زندگی خود برگزیده اند. حزن انگیز است که محافل علمی هم مصون از این وادادگی نیستند و استفاده چند کلمه غربی در مقاله، کتاب و سخنرانی را نشانه از علمیت و سطح سواد می دانند. عده ای از ایرانیان نگهداری سگ را از فرهنگی غربی تقلید می کنند؛ عده دیگری کراوات زدن؛ دسته ای شنیدن آوای غربی را ترجیح می دهند و بعضی دلشان برای سبک ساخت و ساز خانه و تزئینات آن طرف آبی ها آب می شود! چونان که گویی این سرزمین، هیچ فرهنگ و سنت غنی و پیشرفته ای نداشته و ندارد.
اما این دلربایی ها زمانی برعکس بوده، یعنی غربی ها فریفته فرهنگ اسلامی بوده اند. سخن از قرن 9 میلادی می زنیم، زمانی که حضور مسلمانان در اسپانیا و اندلس پررنگ بود. فرهنگ غنی اسلامی در آن دوران، چشم جوان اروپایی و مسیحیی را پر کرده بود تا جایی که نویسندگان مسیحی در توصیف شرایط و اوضاع مسیحیان تحت حکومت مسلمانان نوشته اند: «جوانان مسیحی ما با لباس های فاخر و زبانی فصيح، در پوشاك و گفتار خودنما هستند و در یاد گرفتن آثار غیر مسیحی شهره اند، اینان که مست فصاحت عربی هستند، کتاب های اسلامی را با ولع دست بدست می گردانند و مشتاقانه می خوانند و مباحثه می کنند و با فصيح ترین بیانی آنها را می ستایند و معروف می سازند، در حالیکه چیزی از زیبائی ادبیات کلیسائی نمی دانند و بر جویبارهای فرهنگ کلیسائی که از بهشت جاری است به تحقیر می نگرند. افسوس، مسیحیان از قوانین خود چندان بی اطلاعند، و لاتین ها به زبان خود چندان بی علاقه اند که در تمامی جمعیت مسیحی از هر هزار نفر یک نفر را نمی توان یافت که بتواند نامه ای خوانا به درستی بنویسد و از احوال او جویا گردد، در حالیکه تعداد بسیاری می توان یافت که می توانند عالمانه درباره دوره های فصاحت و بلاغت زبان عربی سخن گویند. آنها حتی می توانند اشعار مقفی[با قافیه] بسرایند که تخیل عالی درباره زیبائی ها و مهارت بیشتری در عروض عربی را نشان می دهد تا آنچه که مسیحیان خود دارند.»[1] از این عبارات، مشخص می شود جوانان مسیحی غربی چگونه مرعوب تمدن عظیم اسلامی بوده اند.
ای کاش در دورانی نبودیم که خواندن این سطور بر غم ما افزون کند و حسرت از دست رفتن گذشته طلایی خود را نمی خوردیم! ناگفته نماند که تمدن امروز غربی با تمدن گذشته اسلامی قابل مقایسه نیست، چرا که در تعریفش، انسانیت را به معنی حیوانیت تفسیر می کند و تمدنی جدای از خداست. چه بد سرانجامی خواهد داشت آنکه قبله آمالش غرب است.
پینوشت:
[1]. اسپانیای اسلامی، مونتگمری وات، ترجمه محمد (علیهالسلام) طالقانی، نشر بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران 1359
افزودن نظر جدید