قیامت و قیام قائم در استناد روایی بهائیان
مبلّغان بهائی با برداشت اشتباه از روایتی ضعیف السند، قیامت موعود و قیام قائم (علیه السلام) را یکی معرفی میکنند تا دین سازی مدعی مهدویت خود را توجیه کنند. این در حالی است که آیات و روایات پرشمار، ادعای بهائیان را نقض میکند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وجود دلایل قطعی بر امتداد دین مبین اسلام تا روز قیامت،[1] بهائیان را بر آن داشت تا به توجیه دین سازی مدعی قلابی مهدویت خود بپردازند. در این راستا، بهائیان قیامت موعود ادیان را به ظهور دین جدید تفسیر میکنند و مدعیاند قیامت هر دینی با ظهور پیامبر جدید تحقق پیدا میکند.
از اینرو، قیامت موعود اسلام را همان ظهور ادعای مهدویت و پیامبری علی محمد شیرازی دانسته و با استناد به حدیثی از امام صادق (علیه السلام)، قیامت را روز قیام قائم معرفی میکنند؛ تا برای دینسازی و نسخ اسلام به دست مدعی مهدویت خود توجیه تراشی کنند؛ چنان که میخوانیم:
«قيامت به نص حضرت صادق (علیه السلام)، قیام و ظهور حضرت قائم است: عن جابر عن أبي عبدالله عليه السلام في قول الله تعالى: (وَاللَّيْلِ إِذا يَغْشى) قال: دولة إبليس إلى يوم القيامة و هو يوم قيام القائم (وَالنَّهارِ إِذا تَجَلَّى) وهو القائم إذا قام؛ [2] جابر از ابي عبدالله عليه السلام نقل ميكند كه فرمودند مقصود از آيه قرآني (وَاللَّيْلِ إِذا يَغْشى [لیل/1]؛ يعنی شب هنگامی كه روی خلايق را میپوشاند) دولت شيطان و حكومت اوست كه تا روز قيامت يعنی روز قيام قائم ادامه دارد و مقصود از (وَالنَّهارِ إِذا تَجَلَّى [لیل/2]؛ روز وقتی پرتو افكند) مقصود همانا ظهور حضرت قائم است.»[3]
اما در پاسخ به این استدلال روایی بهائیان میخوانیم:
اول: مبلّغان بهائی، با زیرکی، ابتدای متن حدیث «رُوی مرفوعاً: روایت شده با سند مرفوعه» را از استدلال خود حذف کردهاند تا مبدا برای مخاطبشان شبههای نسبت به سند روایت به وجود آید. آری؛ روایتی که بهائیان آن را دلیل بر وحدت قیامت موعودِ ادیان با ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) گرفتهاند، دارای سند مرفوعه است. یعنی روایتی که به دلیل ذکر نشدن تمام روایان، از ضعف سندی برخوردار است.
دوم: مبلّغان بهائی برای مصادره به مطلوب این روایت ضعیف السند، حتی در ترجمه نیز مخاطب را به اشتباه انداخته و ضمیر «هو» در روایت را به یوم القیامۀ برگرداندهاند (که معنای آن میشود: روز قیامت روز قیام قائم است). حال آنکه ضمیر «هو» در روایت را میتوان به «دولۀ ابلیس» برگرداند که معنای آن میشود: (دولت ابلیس تا روز قیام قائم (علیه السلام) است). یعنی پس از ظهور قائم (علیه السلام)، قدرت شیطان از بین خواهد رفت و بنابر برخی روایات، حضرت مهدی (علیه السلام) پس از ظهور، ابلیس را به قتل خواهند رساند.[4]
سوم: قیامتی که قرآن کریم و معصومین (علیهم السلام) بسیار از آن سخن گفتهاند، تنها به معاد جسمانی و پایان این دنیا و نه ظهور پیامبری جدید قابل تفسیر است. چنان که در خصوص قیامت و جسمانی بودن معاد، قرآن کریم میفرماید: «وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لَا رَيْبَ فِيهَا وَأَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ[حج/ 7]؛ و اینکه رستاخیز آمدنی است، و شکّی در آن نیست؛ و خداوند تمام کسانی را که در قبرها هستند زنده میکند.» «يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ؛ وَ تَكُونُ الْجِبالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ [قارعه/5-4]؛ روزی که مردم مانند پروانههای پراکنده خواهند بود؛ و کوهها مانند پشم رنگین حلاّجیشده میگردد.» «أَفَلَا يَعْلَمُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِي الْقُبُورِ [عادیات/9]؛ آیا نمیداند در آن روز که تمام کسانی که در قبرها هستند برانگیخته میشوند» «وَيَوْمَ يُحْشَرُ أَعْدَاءُ اللَّهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ يُوزَعُونَ [فصلت/19]؛ و (یاد کن) روزی را که دشمنان خدا به سوی آتش گرد آورده میشوند، پس آنان را از حرکت باز میدارند (تا گروههای دیگر به آنان ملحق شوند).»
بنابراین، آیا هیچ عاقلِ حقیقت جویی میتواند حدود هزار و دویست آیه پیرامون قیامت (که معنایی غیر از خروج از قبرها و زنده شدن پس از مرگ از آنها فهمیده نمیشود) را نادیده گیرد و آنها را به وسیله تفسیر اشتباه، آن هم از یک روایت ضعیف السند نقض کند و قیامت را همان قیام قائم معرفی کند؟!
چهارم: بهائیان چگونه میتوانند روایات قطعی در خصوص ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پیش از برپایی قیامت موعود را به وسیلهی برداشت اشتباه از یک روایت ضعیف السند نقض کنند، در حالی که در روایات متعدد، ظهور حضرت، پیش از برپایی قیامت تعیین گردیده است؟!
چنان که حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله) میفرمایند: «اگر از عمر دنیا یک روز باقی مانده باشد، خداوند آنروز را طولانی میکند تا مردی از فرزندان مرا مبعوث کند که اسم او مانند اسم من است و زمین را پر از عدل و قسط میکند، همانگونه که پر از ظلم شده بود.»[5] یا آنجا که امام جعفرصادق (علیهالسلام) میفرمایند: «لَو لَمْ یبْقَ منَ الدُّنیا اِلاَّ یومٌ واحِدٌ لَطَوّلَ اللهُ ذلِكَ الیومَ حَتّی یخرُجَ قائمُنا أَهْلَ البَیت؛ [6] اگر از عمر دنیا تنها یک روز مانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولانی میکند تا قائم ما اهل بیت (علیهم السلام) ظهور یابد.»
البته هدف این روایات، نوعی مبالغه در قطعی بودن ظهور تا پیش از برپایی قیامت موعود است، نه آنکه فاصله ظهور تا قیامت تنها یک روز است. بنابراین نمیتوان قیامت موعود را همان ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) دانست، بلکه یقیناً ظهور حضرت پیش از قیامت واقع شده و قیامت بنابر آیاتی که ذکر شد، همان پایان دنیاست.
پنجم: چگونه میتوان از مبلّغان بهائی انتظار داشت که با برداشت غلط از روایتی ضعیف و نادیده گرفتن آیات و روایات پرشمار، مخاطب خود را فریب ندهند و تفسیر باطل خود از قیامت و ظهور را به تصویر نکشند، در حالی که پیامبرخوانده این فرقه در همین موضوع، برای اثبات یکی بودن قیامت و ظهور قائم، دست به جعل روایت زده است؟![7]
پینوشت:
[1]. از جمله روایت مشهور: «حَلالُ محمَّد حَلالٌ إلی یَومِ القِیامَه و حَرامُهُ حَرامٌ إلی یَومِ القِیامَه [1]؛ حلال حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) تا روز قیامت حلال است و حرام او تا روز قیامت حرام است»: کلینی، اصول کافی، ترجمه: سیدجواد مصطفوی، تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1365 ش، ج 2، باب الشرایع، ص 17.
[2]. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ٢٤، ص ٣٩٨.
[3]. به نقل از کانالهای تبلیغی تشکیلات بهائیت.
[4]. ر.ک: شيخ حرّ العاملي، إثبات الهداة، بیروت: مؤسسة الأعلمي، 1422 ق، ج 5، ص 175.
[5]. محمد بن احمد فتال نیشابوری، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، قم، رضی، چاپ اول، 1375ش، ج 2، ص 261.
[6]. لطفالله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر فی الامام الثاني عشر علیهالسلام، قم: موسسه السیده المعصومه (سلاماللهعلیها)، ۱۴۱۹ ق، ج 2، ص 243.
[7]. ر.ک: حسینعلی نوری، ایقان، هوفمایم آلمان: لجنهی ملّی نشر آثار امری به زبان فارسی و عربی، 1998 م، ص 95.
افزودن نظر جدید