جامعه روشنفکران یهودی ایران مهم ترین سازمان انقلابی کلیمیان

  • 1400/11/25 - 13:03
«جامعه روشنفکران یهودی ایران»، مهم ترین سازمان انقلابی کلیمیان ایران بود که به دلیل نارضایتی کلیمیان از رژیم استبدادی شاه، همکاری با مسلمانان انقلابی و فعاليت علنی انقلابی، در سال 1357 تأسیس شد.
جامعه انقلابی کلیمیان

جامعه روشنفکران یهودی ایران، با هدف فعاليت علنی انقلابی، در سال 1357 تأسیس شده است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در راهپیمایی های ضد رژیم شاهنشاهی سال 1357، دو فعال سياسى یهودی به نام های هارون(پرویز) یشایایی و مهندس عزیز دانش راد، به سبب فعالیت ضد شاهنشاهی زندانی شدند. آنان بعد از آزادی، تصمیم گرفتند فعالیتشان را بر جامعه کلیمی متمرکز کنند. از این رو بعد از پیوستن دوازده هوادار دیگر به آنها، مهم ترین سازمان انقلابی به نام «جامعه روشنفکران یهودی ایران» را در میان کلیمیان ایران تأسیس کردند.[1] 
آنان به خاطر نارضایتی کلیمیان از رژیم استبدادی شاه و همکاری با مسلمانان انقلابی، این سازمان را تأسیس و سه هدف عمده از آن داشتند:
1. کلیمیان را برای شرکت در جنبش های انقلاب و پشتیبانی از آن ترغیب کنند. از این رو برای اولین بار کلیمیان به شکل علنی به فعاليت انقلابی پرداختند.
2. رهبران قدیم انجمن کلیمیان را تغییر دهند؛ زیرا به صهیونیست بودن شناخته می شدند.
3. روزنامه «تموز» را منتشر کنند.[2]
این سازمان، به يكى از سرسخت ترين هواداران انقلاب در بين جامعه يهود تبديل شد. «دکتر هوشنگ مِلامد» از شخصیت های شناخته شده جامعه روشنفکران کلیمی در انقلاب، گفت: «جامعه روشنفکران یهودی، مهم‌ترین سازمان کلیمی در زمان انقلاب شد. افراد اساسى اين سازمان، روشنفکر چپی و دانشجو بودند و بعد مردم زیادی به آن پیوستند.»[3] 
اين سازمان در مارس ۱۹۷۸، در همان زمانى كه تظاهرات انقلابى اتفاق افتاده بود، تأسیس شد و بلافاصله با سازمان ‌های انقلابی دیگر همکاری کرد. البته انجمن یهود از «جامعه روشنفکران» استقبال نکرد و سعى مى كرد آنها را از منابع قدرت دور کند ولی بعد از انتخابات ریاست انجمن در این سال، اعضای جامعه روشنفکران به مقام رهبران انجمن انتخاب شدند. همچنین آنها کمیسیون انقلابی برای امور کلیمیان را تأسیس کردند.
جامعه روشنفکران، سهل انگاری، تجزیه طلبی و فساد را بزرگ ترین موانع پیشرفت حساب مى كردند. این سازمان برای کسب مقبولیت بیشتر در جامعه یهود به فعالیت های مذهبی و تبیین باورها و اندیشه های نظام‌مند می‌پرداخت و یکی از این فعالیت ها آغاز انتشار «هفته نامه تَموز» بود. جامعه روشنفکران، همچنین همکاری با فعالان سیاسی مسلمان را آغاز و آنها را به جامعه یهودیان ایران معرفی کرد. جامعه انقلابیون يهودى از فراکسیون های متفاوت برای سخنرانی در کنیسه تهران دعوت مى کرد. برای مثال هدایت متین دفتری، رهبر جبهه‌ ملی، به کنیسه آمد و راجع به اهمیت فعالیت انقلابی برای آینده یهود در ایران سخن گفت.[4]
هفته نامه تموز، در مقاله ‌ای به مناسبت سومین سالگرد تأسیس جامعه روشنفکران کلیمی ایران، شركت جامعه يهودى را در انقلاب اعلام کرد و درباره فعاليت انقلابی شان صحبت کرد. روشنفکران کلیمی ایران سعی می کردند در مقاله ‌های تموز موضوعات مذهبی سنتی یهود را به موضوعات انقلابی پيوند زنند. تموز به اعیاد کلیمی، معنایی انقلابی مى داد. برای مثال، در این روزنامه، عید پسح(عید رهایی قوم یهود از برده ‌داری فرعون ‌های مصر) که در سنت کلیمی عید آزادی محسوب می ‌شود، به آزادی از حکومت استبدادی شاه ربط داده شده است. 
از همان اوایل سال ۱۳۵۷ گروهی از کلیمیان ایران برای شرکت در نهضت بزرگ ضد استبدادی ملت ایران به دور هم جمع شده و با انقلابیون ایران مخصوصاً روحانیان مسلمان در سطوح مختلف ارتباط برقرار کردند. برای مثال در شهریور، آذر و دی ماه سال ۱۳۵۷ با مرحوم آیت الله طالقانی ملاقات کرده و هدف‌ ها، مواضع  و همبستگی خود با امام خمینی(رحمت‌الله‌علیه) و انقلابیون را اعلام نمودند.[5]
اساسنامه جامعه روشنفکران هم مدرک جالبی است که پيچيدگى هویت ایرانی – کلیمی را نشان می ‌دهد. در این اساسنامه نظرهاى گوناگون ملی گرایی، اسلام و یهود در هم آمیخته است. برای مثال بند سوم اساسنامه، کلیمیان را تشويق می كرد كه در شکل گیری ایران جدید شرکت كنند. در بند چهارم آمده بود كه باید حقوق مردم ايران، مسلمان و يهود، در پيروزى‌ هاى انقلاب حفظ شود. در بند پنجم هم نوشته بودند که کلیمیان باید در عین حال که به جنگ امپریالیسم، استبداد و صهیونیسم برمی خیزند، باید بر ضد نژادگرایی و یهودستیزی نیز به مبارزه برخیزند و رابطه صهیونیسم و امپریالیسم را نشان دهند. در بند بعدى اين اساسنامه آمده است که کلیمیان باید با بهره بردن از شرايط و فرصت هاى جديد، زندگى فرهنگى و دينى خود را با وضعیت جديد تطبیق دهند. [6]
سرانجام فعالیت ‌‌های «جامعه روشنفکران کلیمی ایران» در سال 1368 عملاً متوقف شد و اعضای آن در این سال به «انجمن کلیمیان» رفتند و بیشتر اعضای «انجمن کلیمیان» هم از اعضای جامعه روشنفکران بودند. از آن زمان «انجمن کلیمیان» به عنوان مرکزیت جامعه کلیمی ایران به لحاظ حقوقی و شرعی فعالیت خودش را شروع کرد و نمایندگی همه کلیمیان ایران را برعهده دارد.[7]

پی نوشت: 
[1]. David  Menashri, “The Jews in Iran: Between the Shah and Khomeini,” in Sander Gilman(ed.), Anti-Semitism in Times of Crisis, New York: New York University Press, 1991, p. 360.
[2]. لیئور استرنفلد، «یهودیان فراموش شده انقلاب ایران»، فصل نامه ایران نامه، سال 28، شماره ۴، زمستان ۱۳۹۲، ص 18
[3]. مصاحبه با هوشنگ، 15 می 2011، به نقل از لیئور استرنفلد، همان، ص 19
 [4]. Amnon Netzer, “Yehudei Iran, Yisrael, Ve-ha-republiqah Ha-islamitShel Iran,” Gesher, 26, Spring-Summer 1980, p. 48
[5]. http://22bahman.ir/show.php?page=post&id=18585
[6]. «فعالیت سه ساله‌ی جامعه‌ی روشنفکران کلیمی ایران»، روزنامه تموز در 25 سپتامبر 1981.
[7]. http://22bahman.ir/show.php?page=post&id=18585

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.