عارفی که مدافع شیطان است!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ طبق فرموده خداوند در قرآن، ابلیس یکی از جنیان بوده که از فرمان خداوند سرپيچی کرده و به حضرت آدم (علیهالسلام) سجده نكرد؛ به همین دلیل از درگاه الهی رانده شده و مستحق عذاب و لعن خداوند گردید. بعد از این اتفاق شیطان در پیشگاه خداوند قسم یاد کرد که انسان ها را نیز به ورطه عصیان بکشاند؛ و خداوند هم به او تا روز معلوم، به او مهلت داد. به همین خاطر است که در قرآن مجید او به عنوان موجودی اغواگر و فریبکار معرفی شده و انسان نیز از پیروی او بر حذر داشته شده است.
خداوند در قرآن میفرماید: «وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ ۚ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا[اسراء/64]؛ (برو) و هر که را توانستی با آواز خود تحریک کن و به لغزش افکن، و با جمله لشکر سوار و پیادهات بر آن ها بتاز و در اموال و اولاد هم با ایشان شریک شو و به آنها وعده (های دروغ و فریبنده) بده، و (ای بندگان بدانید که) وعده شیطان چیزی جز غرور و فریب نخواهد بود.»
به راستی شیطانی که دارای این همه خصوصیات خباثت آلود است، چگونه می تواند در معنویتهای کاذب و انحرافی مورد تایید و حتی بالاتر از آن مورد تعریف و تمجید قرار بگیرد؟
نمونه معنویت هایی که به شیطان بها داده و او را موجه جلوه داده است، عرفان کیهانی که به آن عرفان حلقه نیز گفته می شود، است. بر اساس برخی برداشتها و تحیل های سلیقه ای و در عین حال انحرافی سرکرده این عرفان، شیطان موجودی موجّه و حتی مظلوم معرفی شده است.[1]
برخی از دیدگاه های سرکرده فرقه حلقه، درباره شیطان؛
1- در عرفان حلقه گفته می شود، چون خداوند به شیطان امر کرده بود که به غیر خدا سجده نکند، به همین خاطر شیطان به آدم(علیهالسلام) سجده نکرد! طاهری در این باره می گوید:«خداوند به ابلیس مأموریت داد که به فرمان سجده بر آمد اعتنا نکند و او نیز این مأموریت را پذیرفت... بنابراین تعبیتنکردن از فرمان سجده در ظاهر نافرمانی است و اگر نافرمانی نبود، تضادی هم نبود؛ ولی در عین حال، فرمانبرداری است؛ چون خداوند آن را از پیش تعیین کرده است.»[2]
در نقد این سخن باید گفت، هیچ دلیلی در تایید این ادعا وجود ندارد. مطابق این سخن طاهری، شیطان و خدا در حقیقت پشت پرده به دنبال چیز دیگری بودن. یعنی مسئله عدم سجده شیطان بر حضرت آدم(علیهالسلام) یک حادثه ساختگی بوده و حقیقت ماجرا چیز دیگری است. آیا طرح چنین مطالب سخنانی، دروغ بستن به خدا نیست؟ یعنی خداوند به بندگان خود در ظاهر دروغ گفته و حقیقت ماجرا به غیر از چیزی است که در ظاهر اتفاق افتاده است.
2- در این فرقه، شیطان تنها موحد عالم معرفی شده است![3] این آیه از قرآن کریم تضاد حرف طاهری را به روشنی نشان میدهد؛ «وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَٰٓئِكَةِ ٱسْجُدُوا۟ لِءَادَمَ فَسَجَدُوٓا۟ إِلَّآ إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَٱسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ ٱلْكَٰفِرِينَ[بقره/34]؛ و (یاد کن) هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده و خضوع کنید!» همگی سجده کردند؛ جز ابلیس که سر باز زد، و تکبر ورزید، (و به خاطر نافرمانی و تکبرش) از کافران شد.»
همچنین در قرآن خداوند متعال به صراحت از او با عنوان کافریاد کرده است. در قرآن کریم آمده است: «وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ[بقره/34]؛ و چون فرشتگان را فرمان دادیم که بر آدم سجده کنید، همه سجده کردند مگر شیطان که ابا و تکبّر ورزید و از فرقه کافران گردید.»
3- دادن لقب معلم اول به شیطان
طاهری در این باره می گوید: «شیطان اولین معلم بشر است زیرا او را به درخت علم و آگاهی راهنمایی کرد و از بهشت نادانی و بیخبری بیرون آورد.»[4] در حالی که این سخن انحرافی طاهری کاملا در تضاد با آیه قرآن است. خداوند در قرآن کریم «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَٰؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ[31/بقره]؛ و خدا همه اسماء را به آدم یاد داد، آن گاه حقایق آن اسماء را در نظر فرشتگان پدید آورد و فرمود: اسماء اینان را بیان کنید اگر شما در دعوی خود صادقید.»
همچنین در جایی دیگر می گوید: «ما مدیون شیطان هستیم و ممکن است در یک جایی از زحمات قدردانی هم بکنیم، چون اگر نبود ما نمیدانستیم ارزش کارمان چیه»[5]
به راستی این گونه برداشت های از قرآن و آیات الهی، صرفاً یک برداشت سطحی و عوامانه است؟ یا اینکه حکایت از یک انحراف عمیق و آگاهانه دارد؟ مگر می شود خداوند متعال در ظاهر برای بندگان دستوری بدهد و خودش در پشت پرده، به دنبال هدف دیگری باشد، آیا می توان به چنین خداوندی اعتماد کرد؟
شیطانی که از عوامل اصلی انحراف انسان ها از مسیر مستقیم الهی است، چگونه می تواند در معنویت های این چنینی مورد دفاع و تمجید قرار بگیرد؟ واقعاً مسلکهای نوظهور و بی پایه، به دنبال رساندن انسان به قرب الهی و تعالی حقیقی هستند، یا زمینه ساز رسوخ شیاطین و اجنه را در زندگی انسان ها هستند؟
پینوشت
[1]. جزوه ترم ششم، محمد علی طاهری، سلسله جزوات عرفان کیهانی، ص 190.
[2]. طاهری محمدعلی، انسان و معرفت، 2011، ارمنستان، گریگور تاتواتسی، ص 219-218.
[3]. کمیته عرفان، فایل تصویری دورههای فرقه حلقه.
[4]. موجودات غیرارگانیک،محمد علی طاهری، آمریکا، Create Space، ص 15.
[5]. جزوه ترم سوم، محمد علی طاهری، سلسله جزوات عرفان کیهانی، ص 146.
افزودن نظر جدید