سفارش قرآن و سنت بر وحدت بین مسلمانان
پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ بی گمان نخستین منادی وحدت و امت واحده شدن، قرآن کریم است که میفرماید: «إنَّ هذِهِ أُمَّتکُم أُمَّهً واحِدَهً و أَنا رَبُّکُم فَاعبُدُون.[انبیاء/91] این دین شما و این امت شماست، دین یگانه و من پروردگار شمایم، پس مرا بپرستید.»
همچنین در قرآن کریم آمده است: «إنَّمَا المُؤمِنُونَ إخوَهٌ فَأَصلِحِوا بَینَ أَخَوَیکُم و اتَّقواللَّهَ لَعَلَّکُم تُرحَمُونَ.[حجرات/10] در حقیقت مؤمنان با هم برادرند؛ پس میان برادرانتان سازش دهید و از خدا پروا بدارید.» قرآن، در این آیه از ادات حصر (انّما)، استفاده کرده است، و این حصر تأکید میکند که مؤمنان برادر یکدیگرند و هیچ حیثیّتی جز برادری و برابری با هم ندارند و مکلفند که مثل برادر با هم رفتار کنند.
در بیشتر مواردی که در قرآن کریم از برادری و وحدت در جامعه اسلامی سخن گفته به مذمّتِ اختلاف پرداخته شده است، و علاوه بر دستور بر اخوت و برادری و دعوت به تعاون بر نیکی، اتحاد و همدلی را از نعمتهایی میداند که به واسطه پذیرش اسلام در عصر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)، هدیه شده و گویی میخواهد که این نعمت پاسداری شود و با تأکید و سفارش بر وحدت ایمانی و اجتماعی مسلمانان و اینکه به اختلافات گوناگون توجه نکنند.
در قرآن کریم عبارتهایی همچون: «واعتصموا»، «اصلحوا»، «تعاونوا»، در جهت تشویق به وحدت آمده است؛ یا حتّی دستورهای اخلاقی، اجتماعی مانند «حرمت غیبت، سوء ظن و افشاگری» در جهت پیشگیری از اختلاف آمده است.
در قرآن کریم همواره عواقب و تنش و جدایی امت اسلام را متذکر شده است و حفظ وحدت امت اسلامی را با این آیه شریفه: «وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَميعًا وَلا تَفَرَّقوا.[آلعمران/103] و همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و پراکنده نشوید.» خواستار است؛ ثعلبی از علمای اهل سنت، ذیل این آیه شریفه، روایتی را از امام صادق (علیهالسلام) نقل کرده که: «نحن حبل الله الذی قال الله: واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولاتفرقوا.[1] ما اهل بیت، همان ریسمان خداوند هستیم که خداوند در قرآن فرموده، همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید.»
قرآن کریم نتایج و آثار تمسک به حبل الهی را در همین آیات تحلیل و تبیین میکند که از مهمترین آثار آن میتوان به وحدت شیعه و سنی در جامعه اسلامی و دوری از تفرقه اشاره کرد؛ زیرا حبل الهی چیزی است که برادری ایمانی را تقویت میکند و مردم را به نعمت اخوت و برادر بودن میرساند. نتیجه برادری ایمانی، چیزی جز عزت و رهایی از ذلت عمومی و اجتماعی جامعه اسلامی نسبت به جوامع دیگر نخواهد بود؛ زیرا کسانیکه از نعمت برادری برخوردار میشوند، در کنار یکدیگر و برای یکدیگر و در راستای هدف مشترک و وحدت و روش واحد حرکت میکنند و از هرگونه پراکندگی در هدف و روش دوری میورزند. اینگونه است که در دل دشمنان خویش حیرت میاندازند و دشمنان، ایشان را بزرگ و قوی مییابند و نه تنها از جنگ و خونریزی که برخاسته از تفرقه و تشتت در هدف است، رهایی مییابند، بلکه دشمنان نیز فکر حمله و جنگ و تجاوز را از خود دور می سازند.
در منابع اهل سنت هم روایاتی از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) وجود دارد که امت اسلامی را از هر گروه و فرقه، با تأکید فراوان بر این امر مهم (وحدت) دعوت میکند، از جمله: «مثل المومنین فی توادّهم و تراحمهم و تعاطفم مثل الجسد اذا اشتکی منه عضو تداعی له سائر الجسد بالسّهر و الحمی.[2] مؤمنان در دوستی، و مهربانی، همانند پیکری میمانند که اگر عضوی از آن دچار درد و بیماری گردد، دگر عضوها را قراری نیست و دچار ناشکیبایی و بیداری در شب خواهند گردید.»
در منابع شیعه هم روایاتی از امام معصوم وارد شده است و امت اسلامی را دعوت به وحدت و یکپارچگی با دیگر مذاهب اسلامی میکند، از جمله این روایت: «عن معاویه بن وهب قال قلت له کیف ینبغی لنا ان نصنع فیما بیننا و بین قومنا و بین خلطائنا من الناس ممن لیسوا علی امرنا قال تنظرون الی ائمتکم الذین تقتدون بهم فتصنعون ما یصنعون فوالله انّهم لیعودون مرضاهم و یشهدون جنائزهم و یقیمون الشهاده لهم و علیهم و یودّون الامانه الیهم.[3] معاویه بن وهب گفت به امام صادق (علیهالسلام) عرضه داشتم، ما با کسانی زندگی و مجالست داریم که به آنچه ما معتقدیم، «ولایت اهل بیت»، اعتقادی ندارند، شایسته است ما با آنها چگونه رفتاری داشته باشیم؟ حضرت فرمود: همانگونه که امامان شما با آنان رفتار میکنند، شما هم، آنگونه باشید؛ به خدا قسم! به عیادت مریضهای ایشان و نیز به تشییع جنازههایشان رفته و در محاکم قضایی، به عنوان شاهد حاضر و امانتهای آنان را برمیگردانیم.
پی نوشت:
[1]. الکشف و البیان، ثعلبی، دار احیاء التراث العربی، بیروت ،لبنان، ج3 ص163.
[2]. صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج4 ص2584 باب 17 حدیث2585.
[3]. وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، نشر اسلامیه، تهران، ایران، ج8 ص398 باب 1.
افزودن نظر جدید