آیا گزاره "ویژه اهل سنت" بر روی کتب درست است؟
پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب - اخیراً مطالبههایی از سوی برخی از علمای اهل سنت ایران مطرح میشود که یا برگرفته از ناآگاهی است و یا حاوی اهداف و سیاستهای خاصی است؛ به عنوان نمونه مولوی مطهری (یکی از علمای اهل سنت ایران) در دیدار با وزیر فرهنگ و ارشاد، درخواست حذف عبارت «ویژه اهل سنت» را از جلد کتب اعتقادی مطرح کرد. اگرچه شاید با نگاه نخست، این خبر چندان با اهمیت نرسد، اما با توجه بیشتر به آن، پرده از برخی از واقعیتها برداشته میشود.
بر هر مخاطبی شایسته است که از این عالم اهل سنت، هدف از حذف عبارت مذکور را بپرسد! اساساً چرا باید گزاره «ویژه اهل سنت» از جلد کتب حذف شود، آن هم از کتب اعتقادی!؟ در پاسخ به این سوال، فرضیهای مطرح میشود و در ادامه به بررسی این فرضیه پرداخته خواهد شد:
فرضیه: پایبندی پیروان هر مذهب بر اعتقادات خودشان؛ اگر در صدد پایبندی مسلمانان، اعم از شیعه و اهل سنت به اعتقادات خود هستیم، به این معنا که هر یک از علمای شیعه و اهل سنت، خود را بر حق دیده و در این صورت باید به پیروان خود دستور دهد که تنها کتب اعتقادی که مربوط به جریان خودشان است را مطالعه کنند، وجود عبارت «ویژه اهل سنت» و تمایز کتب اعتقادی، شایسته و نیکو است. اهمیت این مسأله زمانی بیشتر درک میشود که مخاطبین این کتب، غالباً از مردم عادی هستند و زمان کافی و کامل برای تفکیک میان کتب ندارند. آنها تنها به صرف مطالعه یک کتاب و خبر، اعتقادات خود را دریافت میکنند و با توجه به سطح اطلاعات و دادههای مردم، بهتر است که تفکیک میان کتب اهل سنت و شیعه صورت بگیرد.
این کلام موافق با اصل دوازدهم قانون اساسی است. در این اصل آمده است: «دین رسمی ایران، اسلام و مذهب جعفری اثنی عشری است؛ ... و مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل هستند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خودشان آزادند و در تعلیم و تربیت دینی و احوال شخصیه ( ازدواج، طلاق، ارث و وصیت) و دعاوی مربوط به آن در دادگاهها رسمیت دارند و در هر منطقهای که پیروان هر یک از این مذاهب اکثریت داشته باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها بر طبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب.»
از طرفی دیگر اگر عبارت «ویژه اهل سنت» از جلد کتب حذف شود، پیروان دو مذهب در دریافت اعتقادات دچار سردرگمی میشوند و دیدن تناقضات در کتب اعتقادی، ممکن است حتی منجر به ترک دین اسلام و گرویدن به دیگر ادیان گردد. در این صورت سزاوار است که میان این کتب تفکیک داده شود و عبارت «ویژه اهل سنت» نوشته شود.
از سوی دیگر برادران اهل سنت و شیعیان که درگیر زندگی روزمره هستند، برای یافتن کتب اعتقادی در نمایشگاههای کتاب و یا در کتابفروشی زمان کمتری میگذارند، و چه بسا که با طولانی شدن انتخاب کتاب نیز دست از خریدن و مطالعه کتاب بکشند. از این جهت شایسته است که تمایزی میان کتب اهل سنت و شیعه داده شود که از زمان، بهره بیشتری برده شود و از طرفی نیز آسیب عدم خرید کتب و عدم مطالعه آن نیز پوشش داده شود.
به نظر میرسد که سیاستمدارانی که این قانون را تصویب کردهاند، به فوائد مطرح شده مذکور توجه داشتند؛ چرا که اگر غیر از این فوائد، مسألهی دیگری مطرح بود، باید در کتبی که از کشورهای دیگر وارد وطنمان ایران میشود، نیز برچسب اهل سنت زده شود؛ در حالیکه اینگونه نیست. زیرا این نگاشتهها به دست اهل فن رسیده و ایشان از تمایز کتب شیعه و اهل سنت مطلع هستند.
افزودن نظر جدید