قانون جذب تلقین نیست
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قانون جذب با آن چهارچوبی که بنیانگذاران این قانون برای آن ترسیم کردهاند هیچ گونه تایید علمی و دینی ندارد. بعضی افراد برای علمیت دادن این قانون و تحمیل کردن آن به عنوان یک آموزهی علمی آن را شبیه به بعضی آموزههای علمی یا دینی میکنند.
در اظهار نظری که از طرف مروجین قانون جذب میشود این قانون را همان تلقین معرفی میکنند. باید توجه داشت قانون جذب اگر چه نوعی از تلقین در آن وارد شده است؛ اما به صورت ماهوی این قانون با تلقین تفاوت دارد.
تلقین در روان شناسی جدید جایگاه ویژهای دارد و در کتابهای اخلاقی نیز با نگاه به بعضی از کارکردهای آن مورد تأیید و پذیرش واقع شده است. تلقین در روانشناسی فرایندی ذهنی است که مخاطب آنرا میپذیرد و باعث تغییر در نگرش و احساس درونی او میشود. تلقین که معمولا از طریق تکرار در ذهن جایگزین میشود، طرز فکر را دوبارهسازی کرده، باعث تحول درونی میشود و تلقینپذیر را به رفتارهای جایگزین سوق میدهد. امروزه روانشناسان بر تلقین تاکید بسیاری دارند تا جایی که گفتهاند واژهها نیز همانند افکار بر وضعیت و شرایط ما تاثیر میگذارد و کلماتی که از آن استفاده میکنیم سازندگان نگرش ما میباشند، به گونهای که همین کلمات تعیین میکنند ما در زندگی چه چیزهایی را انتخاب و تجربه خواهیم کرد. هیپنوتیزم، دارونماها و غیره که نوعی تلقین هستند دیگر ابزارهای روانشناسان برای درمان بیماریهای روحی و جسمی است.
در منابع دینی لفظ تلقین آمده است، بلکه شکلی از تکرار و تذکار است که کارکرد ایمانی و معنوی دارد. در باب تلقین میت آمده که هنگام احتضار میت به او شهادتین را تلقین کنید.
امام خمینی(ره) خطاب به فرزندش حاج سیداحمد مینویسند: «کوشش کن کلمه توحید را که بزرگترین کلمه است و والاترین جمله است از عقلت به قلبت برسانی، که حظّ عقل، همان اعتقاد جازم برهانی است و این حاصل برهان اگر با مجاهدت و تلقین به قلب نرسد فایده و اثرش ناچیز است.»[1]
ایشان در خصوص راز تکرار برخی موضوعات در قرآن کریم میفرماید: «شما میدانید که قرآن کتاب معجزه است و در عین حال در قرآن راجع به مسایل، تکرار زیاد است. برای اینکه قرآن برای رشد مردم آمده است. برای انسانسازی، مسایلی که برای ساختمان انسان است نمیشود یک دفعه بگویند و از آن رد شوند، باید توی گوشش مکرر بخوانند. تلقین با یک دفعه درست نمیشود. اگر بخواهید بچهای را تربیت کنید باید یک مسأله را چندین بار با چند زبان، با چند وضع به او بخوانید. مطلب یکی است لکن طرز بیانش مختلف.» [2]
البته روایات بسیاری وجود دارد که از باب مسامحه میشود تلقین بر آنها اطلاق کرد. امام على (علیهالسلام)؛ «إنْ لَمْ تَکُنْ حَلیما فَتَحَلَّمْ؛[3] اگر بردبار نیستى خود را بردبار جلوه بده!» و یا اینکه به اذکار دینی و تکرار این ذکرها و اوراد (مانند تکرار سبحان الله و الحمدلله ) تلقین گفته شود.
حال باید پرسید که آیا تلقین در معارف دینی یا روانشناسی همان قانون جذب است؟
در قانون جذب ادعا میشود هر چه را تصوّر کنید، چه مثبت و چه منفی؛ دقیقاً اتفاق میافتد؛
قانون جذب هم از سوی علّت و هم از طرف معلول دو ادّعا دارد که هر دو مخدوش است. مروّجان جذب نسبتِ علّی و معلولی بین تصوّرات ذهنی و اتفاقات زندگی انسانها برقرار میکنند؛ به این معنا که با چنین گفتهای، به دو ادعا تن میدهند.
اوّل اینکه هر چه در ذهن بگذرد، در عالم خارجِ از وجود انسان، تبدیل به پدیده میشود.
دوم اینکه هر چه از امور مثبت و منفی در زندگیتان اتفاق افتاده باشد، حتماً درگذشته به آن تصویر پردازی ذهنی دادهاید و پیشتر در عالم ذهن، آن را خلق کردهاید؛ به عبارت دیگر وقایع زندگی انسان معلول افکار انسانند (در ناحیه علت) و تصاویر ذهنی هم حتماً معلول خودش، یعنی پدیدههای خارجی را خلق میکند(در ناحیه معلول).
قانون جذب در هر دو مورد اثبات نشده و قابل دفاع نیست. ادّعای جذب در حوزهی علت پذیرفتنی نیست؛ به این معنا که مصادیقِ فراوانی وجود دارد که افرادی به عمل تجسّم و تمرکز به صورت کامل پرداختهاند ولی پاسخ نگرفتهاند. در ناحیهی معلول هم مردود است؛ یعنی رخدادهای زیادی در زندگی به وقوع میپیوندد که پیشتر تجسم ذهنی نیافتهاند.[4] (حتی فکرش را هم نکردهایم!)
از سوی دیگر چنین نگرشی هیچگاه به معنای تلقین نیست. تلقین دینی هیچ گاه کارکردِ خلق کردن و آفرینشگری نداشته و نهایتاً به معنای تثبیت باورها و ایمان مذهبی است و یا به معنای ریشهدار شدن خُلقیات و تبدیل حالات به ملکات روحی است. به بیان فلسفی، تلقین در دین اساسا به معنای علت تامه نبوده و از قبیل بستر و زمینه تصویر شده که کارکردی درونی است نه ارتباط با پدیدههای عالم بیرون و تصرف در کائنات که ادعای رهبران قانون جذب بود.
پینوشت:
[1] . صحیفه نور، حضرت امام خمینی، حفظ نشر و آثار، ج18، ص 514.
[2] . همان، ج9، ص 153.
[3]. نهج البلاغه، حکمت ۲۰۷.
[4]. سایت پرسمان، 24452.
افزودن نظر جدید