قرآن شناسی با مثال و تعبیری زیبا از نگاه علامه حسن زاده آملی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ انسان که عصاره هستی است و به لحاظ هدف الهی خود، به سوی محبوب و معشوق در حرکت است، قطرهای است که تنها وصول به دریای هستی را میجوید و موجی است که آسودگی خود را در لقای الهی دیده و تنها به یاد او آرام میگیرد.
قرآن، همان وسیله وصول به دریای هستی و آرام بخشی است که کاملترین کلام و بالغترین حجت است. قرآن، گلستانی است که عطر آیاتش، نسیم فرحبخش حیات طیب را به مشام جان میکشاند و بوستانی است که اجزائش، سعادت را به سوی قلبها میگشاید.
مقام معظم رهبری، در پیام تسلیت «علامه حسن زاده آملی»، به نکته مهمی اشاره کردند و گفتند: «نوشتهها و منشأت این بزرگوار، منبع پر فیضی برای دوستداران معارف و لطائف بوده و خواهد بود، انشاءالله.»[1]
بر این اساس، بر آن شدیم که تعبیرات و نوشتههای زیبای قرآن شناسی را از کتب علامه حسن زاده آملی ورق بزنیم و از این منشأ پرفیض استفاده کنیم.
ایشان در کتاب «انسان و قرآن» خود نوشتند:
قدر خود بشناس و مشمر سرسرى خويش را، كز هر چه گويم برترى
آن كه دست قدرتش خاكت سرشت حرف حكمت بر دل پاكت نوشت
تعليم و تأديب، بايد در متن اجتماع و اطوار و شئون حقيقت ما قرار بگيرد، نه در حاشيه زندگى ما؛ اگر آن توفيق را يافتيم، و انشاءالله مىيابيم، كه قرآن در متن اجتماع و حقيقت ما پياده بشود نه در حاشيه زندگى ما، مثلاً فقط در طاقچه خانه و در جيب ما باشد، آنگاه صاحب مدينه فاضله خواهيم شد و به كمال انسانى خود نايل خواهيم آمد.
در نظر بگيريد باغبانى بخواهد نهالهايى را پرورش دهد، اين باغبان دستورالعمل و بينش و دانش و تجربهها و آدابى در تربيت و تأديب نهال دارد، بايد اين تجربيات و دستورات را در متن نهال پياده كند كه در چه وقتى بايد آبش بدهد و چگونه و تا چه حدى تغذيهاش کند و در چه زمانى به پيراستن آن، دست به كار شود و همچنين در مورد ديگر آداب و دستوراتى كه يك نهال میخواهد تا رشد كند و به كمالش برسد بايد اين آداب و دستورات در متن حقيقت او پياده شود تا به حالش سودی داشته باشد.
اینچنين است مَثل قرآن با ما «إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا؛[اسراء/9] همانا این قرآن، خلق را به راست و استوارترین طریقه هدایت میکند و اهل ایمان را که نیکوکار باشند، به اجر و ثواب بزرگ بشارت میدهد.»
عارف سنائى گويد: عجب نبود گر از ايمان نصيبت نيست جز نقشى كه از خورشيد جز گرمى نبيند چشم نابينا
عروس حضرت قرآن نقاب آنگه براندازد كه دارالملك ايمان را مجرد بيند از غوغا
«سيد مرتضى علم الهدی» از كتاب الامالی، روايتى از پیامبر اکرم (صلىاللهعليهوآله) نقل كرده است كه آن حضرت فرمود: «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ مَأْدُبَةُ اللَّهِ تَعَالَى فَتَعْلَّمُوا مِنْ مَأْدُبَتِهِ مَا اسْتَطَعْتُمْ إنَّ أصفَرَ البُيوتِ لَبَيتٌ أصفَرَ مِن كِتابِ اللّه؛[2] اين قرآن، میهمانی ویژه خداوند است؛ پس تا آنجا که توان دارید، از این ضیافت بهره ببرید كه تهىترين خانهها خانهای است كه از كتاب خدا تهى است.»
لفظ «مادُبه» به ضم دال، طعام مهمانى است. اين «مادبه» سفره است، قرآن سفره الهى است. هيچكس از كنار اين سفره با دست خالى و تهى برنمىخيزد. آن كس كه مصحف را گشوده و نوشتهاش را زيارت كرده است، به همين اندازه از اين سفره الهى، لقمهاى برداشته است و بهرهاى برده است كه مصداق این حدیث است: «انَّ النظر فى المُصحَف عبادة؛[3] نگاه به قرآن عبادت است.»
آن كس كه قرائتش كرد، لقمه بهتر از آن برداشته است و آن كس كه به ترجمه تحت اللفظى آن آگاهى پيدا كرد، لقمه بهتر برمىدارد و بهره بيشتر مىبرد و آن كس كه مىتواند آيات را با يكديگر تلفيق كند و ترتيب و انسجام بدهد تا نتايجى حاصل كند، او بهرههاى بهتر مىبرد.
بعد از آن، مرحوم «سيد مرتضی»، وجهى ديگر در بيان لفظ «مادبه» ياد شده نقل كرده است به اين عبارت، که اگر لفظ «مادَبه» با فتح دال خوانده شود، معنی حدیث میشود: «این قرآن ادبستان خداوند است، یعنی ادب و دستور الهی است، پس تا آنجا که میتوانید از این ادبستان بیاموزید.» بنابراین معنى «القرآن مادبه الله» به فتح دال، اين است كه قرآن براى ادب و تقويم خلق است. اين معنا، با لفظ «فَتَعْلَّمُوا» مناسبتر است.
بنابراین از اين «مادبة الله» ادب فرا بگيريد و حد انسانى خودتان را حفظ كنيد و نگاه بداريد و بدين دستور، خودتان را راست و درست به بار بياوريد و به فعليت برسانيد.[4] مثلاً شما به مغازهای رفته که یک چرخ خیاطی بخرید، بعد میبینید که صاحب مغازه، یک دفترچه به شما میدهد که آداب نگهداری این چرخ در آن نوشته است.
این دفتر به خریدار هشداری میدهد که این چرخ خیاطی است نه سراجی (چرم سازی)، پوست را به دهانش نگذار؛ باز و بست کردنش بدین صورت است؛ نخ و پارچهاش باید چنین و چنان باشد. این دفترچه، دین چرخ است، دستوراتش باید در متن چرخ پیاده شود تا چرخ سالم بماند و خراب نشود.
همچنین آن دست مبارک و «تبارک الله احسن الخالقین» که این صُنع شگفت انسان را آفرید، کتابی برای نگهداری این صنعت به نام قرآن در کنارش گذاشت؛ دستورات این کتاب، باید در متن احوال انسان و اجتماع او پیاده شود تا حیات انسانی را به دست آورد و صاحب مدینه فاضله گردد.[5]
پینوشت:
[1]. دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای، «پیام تسلیت در پی درگذشت عالم ربانی و سالک توحیدی آیتالله حسنزاده آملی»، ۴ مهر ۱۴۰۰.
[2]. الأمالی، سيد مرتضی، ج1، ص354، دارالفكر العربی. «إن سأل سائل عن الخبر الّذي يرويه نافع عن أبى إسحاق الهجرىّ عن أبى الأحوص، عن عبد اللّه بن مسعود عن النبي صلى اللّه عليه و آله أنّه قال: إنّ هذا القرآن مأدبة اللّه، فتعلّموا مأدبته ما استطعتم؛ و إنّ أصفر البيوت لجوف (لبیت) أصفر من كتاب اللّه تعالى.»
[3]. مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، علامه مجلسی، دارالكتب الإسلاميّة، مروی، ج12، ص499، باب قراءة القرآن فی المصحف، ح5. «قال فقال لي بل اقرأه وانظر في المصحف فهو أفضل أما علمت أن النظر في المصحف عبادة.»
[4]. انسان و قرآن، حسن زاده آملی، ج1، ص50-52، انتشارات الزهرا، چاپ دوم، تابستان 69.
[5]. در آسمان معرفت تذکره اوحدی از عالمان ربانی به بنان و بیان حضرت علامه حسن حسن زاده آملی، نشر تشیع، چاپ دوم، تیرماه 1375، ص346.
افزودن نظر جدید