به نام بی نام او یعنی چه؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مبانی عرفان حلقه نفی ذکر گفتن است. آیا تا به حال از خود پرسیدهاید چرا عرفان حلقه به جای عبارت «بسم الله الرحمن الرحیم» جملهی «به نام بینام او» گفته میشود؟ البته این سنت را شخص آقای طاهری بنیان نهاد و بسیاری از متون و جزوات آموزشی عرفان حلقه اکنون به همین صورت در فضای مجازی قابل دسترسیاند. باید گفت، به رغم اینکه در قرآن بیش از 200 نام برای خداوند ذکر شده و نام «الله» به تنهایی بیشاز 2800 بار در قرآن تکرار شده است، با این همه در حلقه، اصرار بر این است که خداوند را بدون نام یاد کنند. دعای جوشن کبیر که یکی از طولانیترین دعاهاست، شامل 1000 نام خداوند است و اساسا غیر از نام خداوند چیزی دیگری در این دعا نیامده است. امام حسین (علیه السلام) نقل کرده اند: «پدرم وصیت کرد که دعای جوشن کبیر را بر روی کفنش بنویسم و وصیت کرد بر حفظ این دعا و اینکه آنرا به خانواده خود تعلیم دهم». حال باید پرسید که چه میشود اگر انسانها با پیروی از قرآن، خدا را دقیقاً با نامهایش یاد کنند؟ چرا درحالیکه قرآن فرموده نامهای نیکو برای خداست «لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى [طه/8] نامهای خوب از آن اوست»، عرفان حلقه نمیخواهد از این نامهای نیکو استفاده کند؟ جالب اینکه قرآن نقطه مقابل عرفان حلقه را دستور داده و میگوید: «وَ للهِ الاَسمَاءُالحُسنی فَادعُوهُ بِهَا [اعراف/180] خدا را با نامهای نیکویش صدا کنید و او را با همین نامها بخوانید». جالبتر آنکه در روایات تاکید شده اگر خدا را با نامهایش بخوانید دعایتان به استجابت میرسد.
اما نکتهای که در اینجا وجود دارد و باورش برای پیروان عرفان حلقه سخت است این که نام خدا جزو یکی از حرزهای رحمانی است و باعث میشود قوای شیطانی و شر (که در عرفان حلقه آنها را موجودات غیر ارگانیک میخواند) نتوانند در زندگی انسان نفوذ کنند. شاید بگویید که عرفان حلقه پرچمدار مبارزه با این نیروهاست و مدعی است این نیروها را از زندگی دیگران دور میکند! در پاسخ میگوییم: مسئله دقیقاً همین است که عرفان حلقه و اتصالاتش، دقیقاً خود بسترساز نفوذ این نیروها در زندگی افراد شده و کسانی را که اتصالات را تجربه میکنند، نمیدانند که آلودگیها پیامد اتصالات است و هیچ ربطی به امراض قبلی فرد ندارد و ادعای «برونریزی» فریبی است که آلودگیهای عرفان حلقه را بپوشاند. به عبارت روشنتر، عرفان حلقه از آنجا که میداند بعد از اتصالات پای این نیروها به زندگانی افراد باز میشود، با زرنگی از قبل اعلام میکند؛ «حالتهای غیر عادی که بعداً عارض میشود، بروز امراض قبلی شماست». در حالیکه آنچه عارض شده، خود مرضی جدید و ناشناخته است که عرفان حلقه خود آنرا ایجاد کرده و راه درمانش را نیز نمیداند. از این منظر باید گفت که عمل برونریزی در حقیقت «درونریزی» است.
در اینجا ما به کسانی که اتصالات را تجربه کردهاند پیشنهاد میدهیم (برای امتحان هم که شده) مدتی با ایمان و جدیت، سورههای شریفهی ناس و فلق و همینطور آیة الکرسی را هر روز چند بار با حضور قلب بخوانند و بعد ببینند که عاقبت اتصالات چه میشود! خواهند دید که شبکه شعور کیهانی به محض آمدن اسامی خداوند و واژگان رحمانی چگونه خود را مخفی میکند و همچون تار عنکبوت در هم میپیچد. در احادیث معصومین، بر گفتن نامهای خداوند تاکید شده و اطمینان دادهاند که این اسامی اثر وضعی دارد و تکرار آنها مانع حضور نیروهای شیطانی بوده و سدّی در مقابل جنیان و قوای غیر رحمانی محسوب میشود. امام صادق (علیه السلام) 99 اسم از اسامی خداوند را ذکر کردهاند و بعد به گوینده این نامها مژده بهشت دادند. پارهای از طرفداران حلقه میگویند قرآن در دو جا نظر عرفان حلقه را تأیید کرده است؛ اول قرآن سورهی توبه را بدون «بسم الله» آغاز کرده است. دوم اینکه قرآن میگوید: «سُبْحَانَ اللَّـهِ عَمَّا يَصِفُونَ [صافات/159] خدا از آنچه وصف میکنند منزه است». هدفشان این است که از اولی نتیجه بگیرند که حلقه هم به قرآن اقتدا کرده و از دومی نتیجه بگیرند که خدا قابل شناخت نیست و نام بردن از او بیفایده است!
پاسخ ما این است که در هر دو مورد، نه تنها عرفان حلقه تأیید نشده، بلکه دلالت آیه، علیه عرفان حلقه است. اولاً باید دانست که سورۀ توبه نازل شد که از مشرکان رفع امان کند و به آنها وعده عذاب بدهد، به همین دلیل با رحمت خدا شروع نشده، بلکه با کلمه برائت شروع شده است. آیا عرفان حلقه هم آمده که به دیگران وعده عذاب و بدبختی بدهد؟ پس ادعای «رحمانیت عام الهی» که در عرفان حلقه گفته میشد کجا رفت؟ بماند که در همان سورهی توبه، هم نام الله به تنهایی 168 بار تکرار شده است و میدانیم که الله اسم جامع خداوند است.
ثانیاً از آیه «سُبْحَانَ اللَّـهِ عَمَّا يَصِفُونَ» نه تنها نمیتوان نتیجه گرفت که خداوند قابل وصف نیست، بلکه اتفاقاً این آیه درباره جایی است که مشرکان وصف ناشایستی از خدا داشتهاند و قرآن تاکید میکند که خداوند از وصف مشرکان، منزه است و وصف مخلصین قابل پذیرش است. از سوی دیگر، قرآن وصف مؤمنین را به خوبی پذیرفته و فرموده: «خداوند از آنچه تسبیح میکنند منزه است، مگر وصف بندگان مخلص الهی» که وصفشان از خداوند به جا و صحیح است. قرآن حتی تسبیح پدیدههایی دیگر را دربارهی خداوند پذیرفته و فرمود: «یُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ [رعد/13] رعد، خداوند را تسبیح میکند». البته حلقهایها فراموش کردهاند که در ابتدای همین آیه، دو نام از نامهای خداوند ذکر شده است؛ یعنی دو نام الله و سبحان. آیه شریفه به این معناست که حق توصیف خداوند ادا نمیشود، نه اینکه خدا توصیف ندارد و یا اینکه خداوند نام ندارد. توجه شود که آیه «أَینَما تُوَلُّوْا فَثَمَّ وَجْهُ اللّه [بقره/150] هر کجا رو کنید وجه خدا را میبینید». هم علیه عرفان حلقه است نه به سود عرفان حلقه! این آیه ریشه باور عرفان حلقه را زده است. حلقهایها از این آیه اینطور نتیجه گرفتهاند که «چون هر طرف رو کنید وجه خدا را میبینید، پس خداوند نام ندارد». در حالیکه قرآن میگوید چون هر کجا رو کنید روی خدا را میبینید پس خداوند وجههای مختلف دارد و در نتیجه نامهای متعدد دارد، چرا که هر نامی نشان دهنده یک بُروز و جلوه است. بنابراین باید نام هر جلوه را دانست و از آن استمداد گرفت.
یکی از هواداران حلقه میگفت: «هر نامی نام اوست و خود بینام است». از او پرسیدیم اگر قرار باشد هر نامی نام خداوند باشد آیا میپذیرید ابلیس هم یکی از نامهای خداوند باشد! آیا میپذیرید که کذّاب (بسیار دروغگو) هم نامی برای خداوند باشد؟ به علاوه اگر قرار است هر نامی نام او باشد یعنی چه که بینام است؟ اگر بینام است چطور هر نامی نام اوست؟ آن جمله چنان عارفانه (!) بود که خود گوینده هم به کنه آن دست نیافت! قابل توجه است نگرش حلقه در باب نبردن از خداوند و فرار از اسامی خداوند، به کابالا (عرفان یهود) شباهت زیادی دارد. کابالیست مشهور، تونی کوسنگ (شاگرد راولایتمن) در پاسخ به این سؤال که «آیا درک مستقیم خداوند ممکن است؟» از یک قانون مشهور در کابالا نام میبرد و میگوید: «در کابالا قانونی وجود دارد که میگوید چیزی که نمیتواند به دست آید نباید نامگذاری (نام برده) شود.»[1]
پینوشت:
[1]. کوسَنک، تونی، آموزشهایی در مورد دانش کابالا، ص 29.
افزودن نظر جدید