جایگزینی تخیل به جای تعقل در قانون جذب
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ طبق مبانی اعتقادی قانون جذب، تمام چیزهایی که انسان تصور کرده و بر آنها تمرکز میکند، به سوی او جذب شده و میتواند آنها را به دست آورد!
با توجه به اینکه این قانون عمومیت نداشته و ترویج نوعی انسانمحوری و آرزوپروری است؛ و هیچ گونه تفاوتی میان آرزوهای منطقی و صحیح با خواستههای غیر منطقی و غیر اخلاقی نمیگذارد. از طرفی این قانون با روایاتی که صریحاً رسیدن انسان به خواستههای خود را صرفاً با اذن و خواست خدا ممکن میداند، در تناقضی آشکاراست.
در قانون جذب تنها تأثیر ذهن بر ساحت وجودی انسان و یا حتی تأثیر عادی ذهن بر پدیدهها مطرح نیست، بلکه ادعای خلق و آفرینندگی ذهن نسبت به وقایع دنیای خارج وجود دارد و تنها ابزاری که جهت آفرینندگی ذهن پیشنهاد میشود، عملی ذهنی به نام (تمرکز و تجسم ذهنی) است.[1]
در ادعاهای بزرگان قانون جذب آمده است: «عمل تجسم، تو را به هر چه بخواهی، متصل میکند. تجسم خواستهات، نیروی مغناطیسی ایجاد میکند و این نیرو، خواستهات را به سوی تو جذب میکند.»[2]
«تو همه چیز را به طرف خود جذب میکنی: مردم، شغل، شرایط زندگی، وضع سلامتی، ثروت، قرض، شادی، ماشینی که بر آن سوار میشوی و اجتماعی که در آن زندگی میکنی. مثل آهنربا همه اینها را به طرف خویش جذب میکنی. به هر چه فکر کنی، همان اتفاق میافتد. کل زندگی تو تجلی افکاری است که در ذهنت جریان دارند.»[3] خلاصهی حرف قانون جذب این است که، تمام چیزهایی که انسان تصور کند، به سوی ما جذب خواهند شد.
قانون جذب دارای اشکالات و آسیبهای جدی و بنیادینی است، که به برخی از آنها اشاره میشود.
1. عمومیت نداشتن؛
این قانون مدعی است که برای دستیابی به اهداف تنها دو شرطِ طلب کردن و تجسم ذهنی بر مطلوب کافی است.[4] اما با اندک تاملی مشخص میشود که در حقیقت این دو شرط، یک چیز بوده و کسانی که تصویرپردازی ذهنی دارند، قطعاً بر پایه هدفی است که در ذهن خود دارند. حال این هدف گذاری میتواند قبل از تصور بوده باشد یا حین آن.
سوالی که در اینجا مطرح است اینکه، آیا واقعاً هرجا که این دو شرط مهیا باشد، اهداف مورد نظر انسان قطعاً محقق خواهد شد؟ در مواردی که اسباب و علل متعارف رسیدن به هدف در دسترس انسان نیست، این تئوری با چه ابزار و فرمولی میتواند انسان را به آرزوهایش برساند؟ و اینکه آیا صرف خواستن و آرزو کردن، برای رسیدن انسان به خواستههایش کافی است؟
در مواردی که تجسم و تمرکز بر مطلوب هر دو موجود بودهاند(یعنی خواستن در وجود انسان به نهایت درجه خود برسد)؛ افراد بسیاری که دارای اهداف بزرگی بودهاند، اما به دلیل نرسیدن به هدف، به دلمشغولیهای شدیدی گرفتار شدهاند، تا آنجایی که سلامت درونی و روانیشان آسیب زیادی دیده است.
یا کارگری که در شرایط عادی یک میلیون درآمد دارد و با ابزار تجسم بخواهد این درآمد را به صد میلیون برساند! در حالی که هیچ گونه علت متعارفی برای افزایش درآمد وجود ندارد، در این موارد، تئوری جذب، از چه طریقی میخواهد او را به آرزو و هدفش برساند؟
یا زنی که به لحاظ علمی و طبیعی قدرت بر فرزندآوری ندارد، چگونه میتواند با تصور و تجسم صِرف، بچهدار شود؟ در این قبیل موارد، قانون جذب چه راهکاری دارد؟
2. ناسازگاری با آموزههای دینی و ترویج انسانمحوری و آرزوپروری؛
در قانون جذب آن چه مهم است خواستن است، حال این خواستن هر چه باشد مهم نیست، بلکه مهم رسیدن به هدف است. یعنی هر کسی که هدفی را انتخاب نماید، بدون در نظر گرفتن الهی و یا شیطانی بودن هدف، آن را به عنوان یک ارزش در کائنات تصور کرده و به دنبال مطالبهی آن از کائنات است.
محور بودن خواستهها و آرزوهای انسان، محصول تفکر سکولاریسم و ماتریالیسم است، که سرمنشاء آن اومانیسم و انسانگرایی است؛ یعنی نظام معرفتیای که انسان را محور هستی میداند، خواسته، لذت و امیال او را نیز جزو اولویتهای اصلی واصیل در نهاد انسانی تعریف کرده و مبنای نظام تشریع را نیز بر اساس همین خواستهها تعریف میکند. بنابراین در این قانون، خوبی و بدی خواستهها مطرح نبوده و نظام ارزشیای فراتر از میل و طلب انسان تصویر نشده و هیچ ملاکی و اصولی برای سنجش مطلوبها معرفی نمیگردد.
در چنین نظام معرفتی، انسان از بُعد الهی و ملکوتی به مرتبه عقل مادینگر وغرق در اوهام، تنزل پیدا میکند. نتیجه آنکه، خردگرایی و عقلگرایی با محوریت اصل دانستن انسان و خواستههای او اصالت پیدا میکند؛ و در نهایت رفاه، عافیت طلبی و لذات او تعیینکننده اهداف انسان در زندگی خواهد بود. در چنین نگرشی هر چند خدا به ظاهرمورد انکار قرار نمیگیرد، اما انسانها عملاً به تمرین بینیازی از خدا و آموزههای وحیانی تشویق میشوند.[5]
تفکر در آیات و نشانههای خدا مهمترین موضوعی است که مورد تاکید قرآن نیزواقع شده است. در قرآن به صورت مشخص، ارزش تفکر در آیات آفاقی و انفسی بارها مورد تاکید قرار گرفته است. آیاتی چون، «یَتَفَکَّرُونَ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْض[آ عمران/191]؛ دائم در خلقت آسمان و زمین بیندیشند.» «أَ وَ لَمْ یَتَفَکَّرُوا فی أَنْفُسِهِم[روم/8]؛ آیا در پیش نفوس خود تفکر نکردند.»
قانون جذب نه تنها انسان را به فضایل اخلاقی نمیرساند، بلکه یکی از خطرناکترین امیال انسان را که عبارت است از(آز و طمع) را فعال نموده و به سدی در مقابل ساحت متعالی و روح الهی انسان که هدفی جز رسیدن به خدا ندارد، قرار میدهد. وبا تقویت این میل، عقل که یکی از ارزشمندترین قوای انسانی است، به ابزاری جهت تامین لذایذ نفسانی انسان تبدیل خواهد شد. امام علی(علیهالسلام) میفرمایند: «بیشترین زمین خوردنهای عقل مربوط به جاهایی است که برق طمع جستن میکند.»[6]
همانطور که گفته شد، در فرضیه جذب، آنچه اصل و مبنا قرار گرفته میشود، تمرکز و تجسم انسان بر مطلوب است، نه تلاش، و برنامهریزی برای رسیدن به مطلوب. در این قانون که مدعی است هرآنچه در ذهن تجسم شده و بدان تمرکز شود، به دست خواهد آمد، انسان به چیزی فراتر از ذهنگرایی و فرو رفتن در اوهام دعوت نمیشود، بدون اینکه تلاش و واقعبینی در رسیدن به اهداف در نظر گرفته شود. در قانون جذب، انرژیهای انسان نه در میدان عمل، بلکه در کنج خلوت انسانی به کارگرفته شده و عرصه عمل و تلاش، جای خود را به گوشهنشینی و انزوا میدهد. اما در منطق اسلام آنچه اهمیت دارد، تلاش و کوششی است که انسان برای رسیدن به هدف انجام میدهد؛ نه صرف تصور و تجسم آرزو. امام على (علیهالسلام) میفرمایند: «عمل خود را رفیقت قرار ده و آرزویت را دشمنت.»[7] همچنین در کلامی دیگر میفرمایند: «آرزوهایتان را دروغگو بدانید و عمرتان را براى پرداختن به بهترین کارهایتان، غنیمت بشمارید و چونان صاحبان تشخیص و خِرد [به عمل] مبادرت کنید.»[8]
پینوشت:
[1]. شریفی دوست، حمزه، قانون جذب، مجله مطالعات معنوی، بهار1391، شماره 3، ص 151.
[2]. راندا برن، قدرت، ترجمه معتکف، نفیسه، ص 68، نشر لیوسا، 1390ش.
[3]. راندا برن، راز، ترجمه نفیسه معتکف، ص 32، نشر فراروان، 1387ش.
[4]. همان، ص ص 57 - 62.
[5]. آزمندیان، علیرضا، تکنولوژی فکر، نشر تکنولوژی فکر، ص 238.
[6]. سیدرضی، محمدبن حسین، نهجالبلاغة، صبحی صالح، نشرهجرت، ص 507.
[7]. تمیمی آمدی، عبدالواحدبن محمد، غررالحکم و دررالکلم، نشردارالکتاب الإسلامی، ص 134.
[8]. همان، ص 152.
دیدگاهها
محمدمهدی عمادی
1400/07/04 - 11:10
لینک ثابت
سلام - با تشکر از نویسنده
مرشدی
1400/07/11 - 07:35
لینک ثابت
با سلام و تشکر از شما
افزودن نظر جدید