کتاب «درنگ»، معرفی پنج رهیافته به مکتب اهل بیت

  • 1400/06/17 - 09:44
کتاب «درنگ»، تأملی است در مسیر شناخت؛ گزارش‌‌هایی است از لحظه‌‌ها و بزنگاه‌‎‌هایی که راویانش فهمیده‌‌اند که راه درست در کدام مکتب است..این کتاب، علت شیعه شدن این پنج نفر را خیلی خلاصه توضیح داده است.

پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ گاهی باید ایستاد و مسیر پشت سر و راهِ پیشِ‌رو را کاوید و بررسی کرد. شاید خطا آمده باشیم، شاید حرف‌‌هایی باشد که گوش‌‌هایمان با آن بیگانه است و باید بشنویم، شاید سخنانی باشد که به گوشمان نرسانده باشند و بدون آن، طی طریق ممکن نباشد، و ما فقط یک بار زندگی می‌کنیم و ارزش درنگ، این‌جا مشخص می‌‌شود. اگر مسیر را اشتباه آمده باشم چه؟! کتاب «درنگ»، تأملی است در مسیر شناخت؛ گزارش‌‌هایی است از لحظه‌‌ها و بزنگاه‌‎‌هایی که راویانش آن‌جا فهمیده‌‌اند «چشم‌‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید»  در این نوشتار، به طور خلاصه، علت شیعه شدن پنج نفر را ذکر می‌کنیم؛ به امید این‌که راه و مرجعی  برای تحقیق افراد بابصیرت، آزاد اندیش و حقیقت‌طلب باشد. 

1- «جهانگیرحشمتی»، حنفی مذهب اهل روستای «دسک» از توابع بخش «بنت» شهرستان «نیک شهر»، محصل مدرسه علمیه «بحرالعلوم»؛ وی سؤالاتی در مورد آیه وضو در ذهن داشت و با تحقیق از کتب خود اهل سنت، متوجه صحیح بودن وضوی شیعه شد؛ همین باعث مستبصر شدن ایشان گردید.
2- «رحیم بخش پروار»، اهل «گرم بیت» چابهار، بعد از شیعه شدنش در شب شام غریبان ماه محرم، توسط نیروهای عبدالمالک ریگی به سرکردگی شخصی به نام صلاح الدین، ترور شد، اما خوشبختانه از این ترور جان سالم به در برد. ایشان علت شیعه شدنش را، ممانعت از تحقیق می‌داند؛ وی بیان می‌کند که امیر جماعت تبلیغ در مورد سؤالات پی درپی من گفت: شما نباید از این سؤالات بپرسید. در دین و مذهب اگر تحقیق کنید، کافر و مشرک می‌شوید. مدتی ناراحت و سرگردان بودم؛ با خودم می‌گفتم: حتماً یک مسئله‌ای است که این‌ها نمی‌گذارند درباره آن تحقیق کنم و همین جرقه‌ای برای آشنایی من با مکتب اهل بیت شد.
3- بدون نام، این شخص، متولد سال 1354 در روستای «سیب» از سراوان بلوچستان، در خانواده حنفی بود. در چند ماهی که متحیر بود و بذر تردید در وجودش کاشته شده بود، یکی از سَلفی‌های روستا کتابی در نقد و رد کتاب تیجانی[1]  را به وی داد، اما وقتی خواند، متوجه شد نویسنده به جای این‌که به نقد مطالب تیجانی بپردازد، مطالبی را بیان کرده که ربطی به ادله تیجانی ندارد، و بعد از آن در رمضان سال هشتاد و شش در برنامه تلویزیونی ماه عسل، که دو شب متوالی، مصاحبه‌ای از دکتر تیجانی  پخش شد. این اتفاق ناگوارترین صحنه‌ای بود که برای مولوی‌های منطقه‌شان پیش آمد؛ چون برخی مولوی‌های منطقه، سال‌های سال، به عوام اهل سنت گفته بودند شخص و شخصیتی به نام دکتر تیجانی وجود خارجی ندارد، بلکه شخصیتی موهوم و ساختگی است. ولی یک شب با حضور دکتر تیجانی در برنامه زنده رسانه ملی، همه آن داستان سرایی‌ها نقش بر آب شد و تیجانی و کتابش دوباره بر سر زبان‌ها افتاد.
4- «محمد اسلام زومکزهی» متولد سال 1350 در روستای «مهرآباد» دهستان پسکوه از توابع شهرستان «سیب سراوان» بود که بعد از شیعه شدنش، در شب عید ولایت او را شهید کردند و به صاحب ولایت و محبوب قلبش، امیرمؤمنان علی (علیه‌السلام) پیوست؛ وی عجز مولوی‌ها در پاسخ به سؤالاتش را یکی از علل شیعه شدنش بیان داشت و تصریح کرد شخص خاصی در شیعه شدنم نقش نداشت. کم حوصلگی و ناتوانی مولوی‌ها در پاسخ به سؤال‌های عقیدتی و بی‌ثباتی در رفتار و گفتار آن‌ها، وی را به تشیع متمایل کرد.
5- «ارازگلدی نیک فرجام»، فرزند ساری، منطقه نگین شهر تابعه از شهرستان گنبد کاووس.
وی می‌گوید: آشنایی با نام ائمه دوازده‌گانه اولین جرقه من برای تحقیق بیشتربود و دومین مطلب که نظرم را جلب کرد، آیه مباهله بود و بعد از مدتی آشنایی با کتاب المراجعات، تحول عجیبی در من ایجاد شد و مدتی به صورت تطبیقی و مقارنه‌ای، احادیث ثقلین و منزلت و فضایل حضرت علی (علیه‌السلام) را بررسی کردم و بعد از مدتی، حجاب غفلت از چشمانم کنار رفت و این‌گونه از عقیده‌ای به عقیده دیگر منتقل شدم.[2]

پی‌نوشت:

[1]. محمد تیجانی سماوی، اسلام‌پژوه تونسی و یکی از علمای تیجانیه مذهب بود که شیعه شد، و نویسنده کتاب‌های «آنگاه هدایت شدم»، «اهل سنت واقعی»، «همراه با راستگویان»،  «از آگاهان بپرسید» است.
[2]. پایگاه اطلاع رسانی استبصار، نشرعهد مانا، چاپ دوم، تابستان 1400.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.