ریشه یابی واژه صوفی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ درباره ریشه واژه تصوف و اینکه از کجا و از چه کلمهای مشتق شده، اقوال بسیار است که در اینجا به بیان و بررسی برخی از آنها میپردازیم:
قول اول: برخی معتقدند که صوفی لقب است برای گروهی خاص و اشتقاق عربی ندارد؛ ازجمله آنها قشیری است که دراینباره میگوید: «و این نام غلبه گرفته است بر این طایفه. گویند فلانی صوفی است و گروهی را متصوفه خوانند و هر که تکلف کند تا بدین رسد او را متصوفه گویند و این اسمی نیست که اندر زبان تازی او را باز توان یافت یا آن را اشتقاقی است و ظاهرترین آن است که لقبی است چون لقبهای دیگر.»[1]
قول دوم: انتساب به صفه است. اهل صفه گروهی از اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) که جزو فقرای مسلمان صدر اسلام بودند که خانه مسکونی نداشته و در صفه (ایوان سقف دار) مسجد پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) سکنی گزیده بودند. [2] قشیری این نظر را قبول ندارد؛ چراکه صوفی مشتق از صفه نیست و انتساب صوفی به صفه نمیشود. عبارت قشیری دراینباره چنین است: «اگر کسی گوید ایشان منسوباند با صفه مسجد رسول (صلی الله علیه و سلم) نسبت با صفه [بر وزن] صوفی نیاید.»[3]
قول سوم: صوفی از کلمه صفا مشتق شده به علت صفای درونی که صوفیان در اثر ریاضت به آن دست یافتهاند. [4] قشیری نیز این اشتقاق را نپذیرفته است [5] چراکه بر اساس قواعد عربی صفا و صفی هم ریشه نیستند.
قول چهارم: قول ابوریحان بیرونی و تابعین است، آنها قائلاند کلمه صوفی از Soph که واژه یونانی است، گرفته شده و به معنای حکمت و دانش است.[6] رضا علیشاه از اقطاب فرقه صوفیه گنابادی نیز همین نظریه را پذیرفته و دراینباره مینویسد: «بعضی دانشمندان معتقد بودند که معرب "سوفی است" است که در یونانی به معنی دانشمند میباشد. چنانکه "فیلسوف" معرب "فیلوزوفیای" یونانی است؛ زیرا این دسته در صدر اسلام، دانشمندان اسلامی و بزرگان محسوب بودند. آنچه بهتر با اقوال بزرگان تطبیق میکند و صحیحتر به نظر میرسد این نظریه است.» [7] اما بسیاری از محققان این نظر را تأیید نکردهاند؛ ازجمله نیکلسون، ماسینیون ونولد که دلایلی نیز بر رد آن ارائه کرده است:
الف- سین یونانی در عربی سین ترجمه میشود نه «صاد»
ب- در لغت آرامی، واژهای نیست که بهواسطه آن «سوفیا» یا «سوفوس» به صوفی تبدیل شود.
ج- بنا بر نقل تاریخ واژه صوفی از نیمه اول قرن دوم هجری؛ یعنی قبل از نهضت ترجمه پیداشده است، درحالیکه اگر از کلمه یونانی اخذ شده بود، میبایست بعد از نهضت ترجمه پیدا میشد. [8]
قول پنجم: واژه صوفی از صوف به معنای پشم گرفته شده است چون صوفیان اولیه لباسهای پشمینه میپوشیدند. بسیاری از محققین و صوفی پژوهان همین قول را به قول صحیح میدانند. چنانچه دکتر عبدالحسین زرینکوب، از مدافعان تصوف مینویسد: «در میان ریشه شناسیهایی که برای کلمه صوفی پیشنهاد شده است، محتملترینشان بیشک آن است که صوفی را از صوف به معنای پشم میداند. صوفیان بهعنوان نشانهای از فقر دینی خود، جامههای پشمی خشنی به تن میکردند.» [9]
پینوشت:
[1]. شیری، ابوالقاسم، رساله قشیریه، شرح فارسی ابوعلی عثمانی، باب اول، 1374، صص 468-467
[2]. سهروردی، عمر بن محمد، عوارف المعارف، مترجم اصفهانی، انتشارات علمی فرهنگی، تهران، ۱۳۷۴ ش، صص 25-24
[3]. شیری، ابوالقاسم، رساله قشیریه، شرح فارسی ابوعلی عثمانی، باب اول، 1374، ص 468
[4]. ابونعیم اصفهانی، حلیه الاولیاء، نشر دار أم القري، قاهره، ج 1، ص 17
[5]. شیری، ابوالقاسم، رساله قشیریه، شرح فارسی ابوعلی عثمانی، باب اول، 1374، ص 468
[6]. ابوریحان بیرونی، تحقیق ماللهند، منوچهر صدوقیسها، نشر سورا، 1398، ص 16
[7]. تابنده گنابادی، حسین، نابغه علم وعرفان، تهران، انتشارات حقیقت، 1384، چاپ اول، ص 68
[8]. غنی، قاسم، تاریخ تصوف در اسلام، نشر زوار، ص 45-44
[9]. زرينکوب، عبدالحسين، تصوف ايراني در منظر تاريخي آن، ترجمه مجدالدين کيواني، تهران، انتشارات سخن، 1383 شمسي، ص 38
افزودن نظر جدید