سگ در اندیشه آریایی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ امروز، برخی افراد در جامعه با زیر پا گذاشتنِ اصول اولیهی زندگی انسانی، به همزیستی با سگها روی آوردهاند. آنان با تبعیت از سبک زندگی غربی، سگ را به درون خانه و کاشانه بُرده، منزل خود را به "سگدونی" تبدیل کردهاند و به این رفتار خود میبالند. این افراد، عموماً کسانی هستند که هر ماه میلیونها تومان صرف خوراک و نظافت سگ میکنند ولی به ایام محرم که میرسند میگویند: «پول مراسم را به فقرا بدهید!» اینها عموماً کسانی هستند که حاضرند ادرار و مدفوع سگ را از کف خانهی خود جمع کنند، اما حاضر نیستند بدن پدر و مادر خود را نظافت کنند. پس آنان را به خانه سالمندان تحویل میدهند.
اما مسئله وقتی جالبتر میشود که این جماعت بیفکر غربزده، رفتار خود را به سنتهای آریایی نسبت داده؛ میگویند: «سگ در فرهنگ آریایی ارزش بسیار بالایی داشت و ما سگبازها به سنت اصیل خودمان رفتار میکنیم»!
در پاسخ باید بگوییم:
سگ در اسلام هم جایگاه روشنی دارد. چون مخلوق خداست و آزار رساندن به آن جایز نیست. روزی امام حسن (علیه السلام) در یک باغ سیب میخوردند و به یک سگ هم سیب میدادند. میفرمودند شرم دارم که خودم از نعمتهای خداوند بخورم و این مخلوق خداوند مرا ببیند و گرسنه باشد. لیکن نکته مهم آنجاست که در سنت پیامبر و اهل بیت(علیهم السلام)، سگ نجس است یعنی باید از رطوبت بدن آن پرهیز کرد.[1]
اما در دین زرتشتی، سگ جایگاه عجیبی دارد. در مناجاتهای زرتشتی آمده که زرتشت میگوید: ما مثل سگ به دور ایزد اهورایی میگردیم.[2] در دین زرتشتی، کشتن مورچهها، لاکپشتها، قورباغهها و... کردار نیک شمرده میشود چون در باور دین زرتشتی، اینها مخلوقات اهریمن هستند. اما آسیب زدن به سگ، کرداری زشت است چون سگ مخلوق اهورامزدا شمرده میشود.[3] حتی زرتشتیان در بسیاری از مراسمهای آیینی خود، به ویژه در تشییع جنازه، سگی را با خود میبردند (و به آن عمل، سگدید گفته میشود) چه اینکه معتقد بودند سگها اهریمن را دور میکنند.[4] در تاریخ هخامنشی هم میخوانیم که کوروش، در نوزادی از یک زن مادی به نام اسپاکو شیر خورد و اسپاکو به معنی سگ است.[5]
اینها جای خود، اما چنین نبوده که آریاییان باستان، سگ را به رختخواب خود ببرند. این گونه نبوده که آریاییان باستان، بستنی بخرند، اول به سگ بدهند که آن را لیس بزند و سپس خودشان همان بستنی را بخورند! این گونه نبوده که آریاییهای باستان، سگ را به پارک ببرند و سگ هم کودکان بیگناه را گاز بگیرد! و اگر سگی، کسی را گاز میگرفت، صاحب سگ، طلبکارانه و احمقانه به آن بینوا نمیگفت: «گاز گرفت که گرفت! میخواستی از اون طرف رد شی»! غرض اینکه مدعیان آریایی، لطفاً برای توجیه غربزدگی و رفتارهای ابلهانهی خود، از تاریخ ایران باستان سوء استفاده نکنند.
پینوشت:
[1]. بنگرید به: «نجاست سگ و پاسخ به شایعات باستانگرایان متحجر»
[2]. اوستا، سروش يشت هادُخت، بند 7. برای مشاهده اسکن کلیک کنید.
[3]. بنگرید به: Vendidad, Translated by James Darmesteter, FARGARD 13: 10.
[4]. اوستا، وَندیداد، فرگرد 8، بند 16-17.
[5]. تاریخ هردوت، کتاب 1، بند 110.
افزودن نظر جدید