اگر خاک کربلا شفا میدهد، چرا امام خمینی (رحمهاللهعلیه) درهنگام بیماری از آن نخورد؟
خلاصه
سرزمین کربلا همواره برای مسلمانان، تقدسی ویژه داشته و امت اسلامی در برابر عظمت آن سر تعظیم فرود آوردهاند. در روایات اسلامی نیز از کربلا و فضیلت بیمانندش فراوان سخن به میان آمده است؛ به عنوان نمونه، در پارهای از روایات، خاک مطهر کربلا بهعنوان عنصری شفابخش معرفی شده است. از همینرو بسیاری از مسلمانان در هنگام بیماری، علاوه بر پایبندی به اسباب ظاهری (مثل مراجعه به پزشک)، به اسباب معنوی همچون استفاده از تربت کربلا نیز ملتزم بودهاند. با این همه، شبکه وهابی نشین «وصال حق» که کارشناسان آن، درک صحیحی از عظمت ائمه اهل بیت (علیهمالسلام) و اماکن و آثار منتسب به ایشان ندارند، درصدد انکار شفابخش بودن تربت مطهر امام حسین (علیهالسلام) برآمده است.
شبهه
در یکی از برنامههای شبکه وصال حق، برای اینکه شفابخش بودن تربت امام حسین (علیهالسلام) انکار شود، اشکالی بدین صورت مطرح شده است: «اگر تربت کربلا شفا میداد، چرا هنگامیکه (امام) خمینی (رحمهاللهعلیه) مریض شد، از همین خاک برایش نیاوردند تا بخورد و خوب شود؟!»
در پاسخ به این اشکال مضحک، دو نکته اساسی باید یادآور شد:
اولاً: در آیات قرآن کریم و روایات اسلامی، مواردی بهعنوان امور شفابخش معرفی شدهاند؛ چنانکه خدای متعال فرموده است: «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ.[اسراء/82] و ما آنچه از قرآن فرستیم، شفا (ی دل) و رحمت (الهی) برای اهل ایمان است.»
در این آیه شریفه، قرآن کریم، بهعنوان نسخهای شفابخش برای تمامی بیماریها معرفی شده است. چنانکه فخر رازی در ذیل این آیه چنین نوشته است: «و اعلم أن القرآن شفاء من الأمراض الروحانيه، و شفاء أيضا من الأمراض الجسمانيه.....و أما كونه شفاء من الأمراض الجسمانيه فلأن التبرك بقراءته يدفع كثيرا من الأمراض.[1] بدانکه قرآن کریم برای امراض روحی و جسمی، شفابخش است؛ به برکت قرائت قرآن، بسیاری از بیماریها دفع میشوند.»
حال باید از کارشناسان وهابی شبکه کلمه پرسید: آیا مراجعه بن باز به بیمارستان در سال 1402هق، برای مداوای بیماری قلبی، بدین معناست که قرآن شفابخش نیست؟ آیا میتوان همانند شما پرسید: اگر قرآن شفا میداد، چرا بن باز و وهابیون دیگر، قرآن نمیخوانند تا شفا یابند؟ قطعاً نمیتوان شفابخش بودن کتاب وحی را زیر سؤال برد، ولی این را هم باید توجه داشت که به توصيه دین و سیره بزرگان، در هنگام وقوع مشکلات و بیماریها، علاوه بر اسباب معنوی، باید از اسباب ظاهری نیز بهره جست؛ چنانکه در روایتی وارد شده است: پیامبری از پیامبران الهی (عليهمالسلام) بیمار شد؛ وی میگفت: تا زمانی که خدا مرا شفا ندهد، من خودم را مداوا نخواهم کرد. در اینجا بود که خدای متعال به او وحی کرد: تا هنگامیکه خود را مداوا نکنی، من نیز تو رو شفا نخواهم داد.[2]
در طبقات کبری ابن سعد نیز آمده است که «وَكَانَتِ الْعَرَبُ تَنْعَتُ لَهُ فَيَتَدَاوَى بِمَا تَنْعَتُ لَهُ الْعَرَبُ. وَكَانَتِ الْعَجَمُ تَنْعَتُ لَهُ فَيَتَدَاوَى.[3] وقتی پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) بیمار بودند، خود را با برخی از داروهایی که به ایشان پیشنهاد میشد، درمان میفرمودند.»
بنابراین مراجعه امام خمینی (رحمهاللهعلیه) به پزشک را نمیتوان به معنی عدم شفابخش بودن تربت کربلا بهحساب آورد.
ثانیاً: در گذر تاریخ، شیعه و سنی به شفابخش بودن تربت کربلا اذعان کردهاند، بهعنوان نمونه ابوطاهر سلفی از علمای شافعی مذهب قرن ششم هجری، در کتاب «الطيوريات» مینویسد: «سمعت أحمد يقول: سمعت أبا بكر يقول: سمعت الخلدي يقول: كان في جرب عظيم كثير، قال: فمسحت بتراب قبر الحسين(علیهالسلام)، قال: فغفوت فانتبهت، وليس علي منه شيء.[4] خلدی میگوید: نوعی بیماری پوستی شدید داشتم. به همین جهت، تربت قبر حسین (علیهالسلام) را بر آن کشیدم، وخوابیدم، وقتی بیدار شدم، اثری از آن بیماری در بدنم نیافتم.» بر همین اساس، علاوه بر روایات موجود در مصادر شیعی، در واقعیت خارجی نیز موارد فراوانی وجود دارد که از شفایافتن مسلمانان زیادی به واسطه تربت کربلا حکایت میکند.
بر همین اساس مشخص میشود که شفابخش بودن تربت امام حسین (علیهالسلام) با ادله و مویدات مختلفی اثبات شدنی است؛ همچنین مراجعه علمای شیعه به پزشکان متخصص، منافاتی با شفابخش بودن خاک کربلا ندارد؛ چرا که در هنگام بروز مشکلات و بیماریها، آموزههای دینی، ما را به سوی بهرهمندی از اسباب ظاهری و باطنی رهنمون میسازد و لذا علاوه بر بهره جستن از تربت کربلا، میتوان به پزشکان حاذق نیز مراجعه کرد.
پینوشت:
[1]. فخر رازی، التفسير الكبير(مفاتیح الغیب)، ج21، ص390، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، چاپ سوم، 1420هق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. شیخ حر عاملی، وسائل الشيعه، ج2، ص409، قم، موسسه آل البیت علیهمالسلام، چاپ اول، 1409هق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. ابن سعد، الطبقات الكبرى، ج1، ص310، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1410هق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. ابوطاهرسلفی، صدرالدین، الطيوريات، ج3، ص912، ریاض، مكتبة أضواء السلف، چاپ اول، 1425هق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
نویسنده: محمد باغچیقی(باغچقی)
دیدگاهها
شهرام
1400/06/09 - 18:21
لینک ثابت
مطالب این سایت بیشتر کفر وبت
saman
1400/06/13 - 20:50
لینک ثابت
مطالب این سایت همگی با سند و
افزودن نظر جدید