احمد الحسن و توسل به اهل بیت (علیهم السلام)
پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_احمد الحسن (مدعی یمانی) پیرامون توسل میگوید: «اگر کسی در حوائج خود متوجه امامان شود و حاجت خود را مستقیما از آنها بخواهد در این صورت مشرک میشود و خداوند متعال بین او و بین امامان (علیهمالسلام) حائل میشود. ولی باید آنان را جهت برآورده شدن حاجات و جهت شفاعت واسطه و وسیله به خدا قرار دهید.»[1]
اگر فردی در توسل فقط متوجه مخلوقات و یا بندگان شود و متوجه خداوند متعال نشود، کافر میشود و این عمل کفر به خداوند متعال است و متاسفانه این حالتی است که بین مردم جاری شده است و اگر توسل کننده علاوه بر توجه به بندگان، به خداوند متعال نیز توجه کند شرک خفی خواهد بود ...و حق اینست که فرد در تمام حوائج خود متوجه خداوند متعال شود و بندگان را صِرفا وسیلهای در دست خداوند متعال بداند که به هر نحو که بخواهد آنها را زیرورو میکند.[2]
به روشهای متعددی میتوان به اهل بیت (علیهمالسلام) توسل کرد به عنوان نمونه میتوان از اهل بیت (علیهمالسلام) درخواست کرد که آنان از خداوند متعال در خواست کنند تا اینکه حق تعالی حوائجشان را برآورده کند. و یا اینکه میتوان مستقیما از خود اهل بیت(علیهمالسلام) درخواست برآورده شدن حوائج کرد مثلا بگوییم یا امیرالمومنین(علیهالسلام) مریض مرا شفا بده، در این نحوهی دوم مدعی یمانی اشکال کرده که این نحو توسل شرک است در حالی که این شیوهی از توسل در قرآن آمده و انبیاء به این نحو توسل کردند و حق تعالی آنها را مشرک ندانسته است.
حق تعالی میفرماید: « قَالَ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَنْ يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ [نمل/38] آن گاه سلیمان گفت: ای بزرگان دربار، کدام یک از شما تخت بلقیس را پیش از آنکه تسلیم امر من شوند خواهد آورد؟» یعنی حضرت سلیمان (علیهالسلام) مستقیما از اصحاب خود طلب حاجت کردند و خداوند متعال، شرک را به ایشان منتسب نکردند.
و همچنین خداوند متعال از زبان بنیاسرائیل فرمودند: «وَلَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا يَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِنْدَكَ لَئِنْ كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنِي إِسْرَائِيلَ * فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلَى أَجَلٍ هُمْ بَالِغُوهُ إِذَا هُمْ يَنْكُثُونَ [اعراف/134و135] و چون بلا بر آنها واقع شد گفتند که ای موسی، خدایت را به عهدی که با تو دارد بخوان، که اگر رفع بلا کردی البته ایمان به تو میآوریم و بنی اسرائیل را به همراهی تو میفرستیم.* پس چون بلا را تا مدتی که متعهد شدند ایمان آورند از سر آنها رفع کردیم، باز پیمان را شکستند.» در این آیه کریمه بنی اسرائیل می گویند: «چنان که اگر بلا را از ما رفع کردی...» یعنی حضرت موسی را مستقیما مورد خطاب قرار میدهند و در ادامه خداوند متعال میفرماید: «پس هنگامی که بلا را از آنها رفع کردیم...» يعنی رفع بلا توسط خدا متعال و حضرت موسی (علیه السلام) صورت گرفت ولی در اینجا نیز خداوند متعال این را شرک نمیداند چون که قدرت حضرت موسی (علیهالسلام) در طول قدرت خداوند متعال است.
و همچنین حق تعالی از زبان ذوالقرنین میفرماید: «قَالَ مَا مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ رَدْمًا [کهف/95] ذوالقرنین گفت: تمکن و ثروتی که خدا به من عطا فرموده بهتر است اما شما با من به قوت بازو کمک کنید تا سدی محکم برای شما بسازم.»
پس طلب حاجت به صورت مستقیم از هر فردی که باشد شرک نیست و آنچه که در طلب حوائج انسان را به شرک میرساند این است که آن شخصی که از او طلب حاجت میشود را همشأن و مساوی با خدا بخوانند خدوند متعال میفرماید: «قالوا تالله ان کنا لفی ضلال مبین اذ نسویکم برب العالمین [شعراء/97و98] به خدا قسم که ما در گمراهی بسیار آشکاری بودیم. که شما (بتها) را مانند خدای عالمیان پرستش میکردیم.» یا اینکه برای فرد قدرت استقلالی قائل شوند (یعنی معتقد باشند که طرف مقابل قدرتی دارد که آن قدرت از ذات اوست و آن قدرت را از خداوند متعال نگرفته است.) پس طلب حاجت به صورت مستقیم از خاندان نبوت (علیهمالسلام) هیچ اشکالی ندارد و شرک نیست. پس این اشتباهی دیگر از دجال بصره است.
پینوشت:
[1]. احمد الحسن، المتشابهات، ج1 ص40، چاپ سوم، 1431ق.
[2]. همان، ج2 ص71، مساله 27
افزودن نظر جدید