انتخاب مدیران مبتنی بر شایسته سالاری
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ انقلاب با خون هزاران شهید، جانباز و ایثارگر برای برقراری حکومت اسلامی و پایههای نظام دینی به ثمر رسیده است. در نظام الهی و حکومت الهی ارزش انسان به عبودیت و بندگی اوست. یعنی هر کاری را که انجام میدهد، تلاشی که میکند برای رضای خداوند متعال است. دغدغهی مسئول حکومت اسلامی برطرفکردن مشکلات محرومان و مستضعفان، در راستای اصلاح مفاسد جهانی و بشری است.
برای رسیدن به این هدف مدیران نظام باید اول از خود شروع کنند. قرآن کریم میفرماید: «یا اَیُّهاالّذینَ آمنوا قُوا أَنفُسَكُم و أَهلیكُم نَاراً وَقودُها النّاسُ والحِجارَةُ علیها ملائِكَةٌ غِلاظٌ شدادٌ لایعصونَ اللهَ ماأَمَرَهُم وَ یَفعَلونَ ما یُؤمَرون. [تحریم/6] ای كسانیكه ایمان آوردهاید خود وخانوادهی خویش از آتش كه هیزم آن انسانها و سنگهاست نگاه دارید، آتشی كه فرشتگانی بر آن گمارده شده كه قاطع و سختگیرند، و هرگز مخالفت فرمان خدا نمیكنند و دستورهای او را دقیقاً اجرا مینمایند.» تسلیم نشدن در مقابل شهوات سرکش و ترک معاصی میتواند مسئول را از مسؤلیتش سربلند بیرون بیاورد.
یکی از اهداف حکومت اسلامی شایسته سالاری و انتخاب صحیح افراد برای واگذاری مسئولیتها میباشد. مدیران و مسئولانی در نظام دینی میتوانند خدمتگزار اسلام و امّت باشند كه شایستگی لازم را در این زمینه داشته باشند؛ در غیر این صورت، اگر افرادی كه میدانند لیاقت پذیرش مسئولیتی را ندارند یا مدیرانی که شخصی را انتصاب میکنند، میدانند كه شایستگی لازم برای واگذاری این پستها در او موجود نمیباشد، هر دو در پذیرش و انتخاب به اسلام و مسلمین خیانت كردهاند.
رسول اكرم (صلیاللهعلیهوآله) دراینباره میفرماید: «هر كس شخصی را مأمور رسیدگی به امور مردم نماید در حالیكه میداند در میان مردم شخصی بهتر از او و آشناتر به كتاب خدا و سنت پیامبرش وجود دارد به یقین به خدا و پیامبرش و مسلمین خیانت كردهاست.»[1]
متاسفانه در بعضی موارد دیده شده است، مدیران و مشاوران ریاست جمهوری بعضی اشخاص را که صِرف هم حزبی و در طیف فکری او هست بدون در نظر گرفتن لیاقت او، منصبی به وی إعطا میکنند و یا برای خویشاوندان درجهی اول خود مناصبی در نظر میگیرند بدون اینکه صلاحیتی داشته باشند؛ و از آن مهمتر، فساد مالی و اقتصادی آن شخص را در نظر نمیگیرند و از آن چشم پوشی میکنند.
بهترین راه هدایت، راه اهلبیت است، امام علی (علیهالسلام) در مقابل درخواست برادرش عقیل چهکاری انجام داد؟ در مقابل درخواست طلحه و زبیر که از اصحاب بودند، چه واکنشی انجام داد؟ چرا به خواستههای آنها تن نداد؟ در ادامهی آنکه حضرت حاضر نشد که دین خود را به دنیا بفروشد و به خواستهی طلحه و زبیر تن بدهد، بر علیه او شوریدند.[2] آیا حضرت نمیتوانست با بعضی مصلحتاندیشیهای غلط، آنها راضی نگه دارد؟ فساد نزدیکان بعضی نامزدها و داوطلبین ریاست جمهوری و نشان ندادن موضع مناسبی در مقابل آن اشخاص میتواند یکی از گزینههای انتخاب اصلح در انتخابات پیشرو باشد.
پینوشت:
[1]. الغدیر، علامه امینی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ج8، ص 291.
[2]. نهج البلاغه، ترجمه آیتی، خطبه 148.
افزودن نظر جدید