ازدواج ام کلثوم و عدالت امیرالمؤمنین
برخی اشکال کردهاند که با آمدن اسلام، نه تنها وضعیت و جایگاه زنان بهتر نشد، بلکه معاملات بسیار بدی با آنها شده است؛ مثلا علی بن ابیطالب دختر خردسال خود را به پیرمردی همچون عمر بن خطاب داد و پیامبر مسلمانان، با دختر 9 ساله ازدواج میکند؛ آیا این عدالت و ارج به مقام زن است؟!
در پاسخ میگوییم: اگر شبهه کننده با دقت، منابع شیعه و غیر شیعه را میخواند، چنین اشکالی را مطرح نمیکرد؛ ازدواج ام کلثوم از عمر، مورد اتفاق هیچکدام از فرق اسلامی نیست؛ حتی بین اهل تسنن، اختلاف در این مسأله نیز وجود دارد، بلکه برخی از آنان، منکر ازدواج ام کلثوم با عمر شدهاند؛ برخی از شبههکنندگان میگویند: زید، فرزند ام کلثوم، دختر امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است، حال آنکه ابن حجر عسقلانی پیرامون زید و عبیدالله میگوید: نام مادر زید بن عمر، ام کلثوم دختر جرول خزاعیه است، یعنی امکلثومی که همسر عمر هست، دختر امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نیست؛ همین کلام را نیز دربارهی عبیدالله بن عمر نیز گفته است.[1]
در بین شیعه نیز چنین اختلافاتی هست، ولی بالفرض که چنین ازدواجی صورت گرفته، از میل و رغبت نبوده، بلکه به اکراه واقع شده بود.
امام صادق (علیهالسلام) در ازدواج ام کلثوم میفرماید: همانا آن ناموسیست که از ما غصب شد.[2]
در روایت دیگر، امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: آنگاه که عمر به خواستگاری آمد، امیرمؤمنان، علی (علیهالسلام) به او فرمودند: او دختر بچه است. پس از آن عمر، عباس را دید و به او گفت: چه شده؟ آیا من عیبی دارم؟ عباس گفت: چرا میپرسی؟ عمر گفت: از پسر برادرت، دخترش را خواستگاری کردم، او مرا رد کرد. به خدا سوگند! چشمه زمزم را پر خواهم کرد، همه کرامتهای شما را نابود خواهم ساخت و دو شاهد علیه علی اقامه میکنم که او دزدی کرده است و دستش را قطع خواهم کرد. عباس نزد امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) آمد و او را از سخنان عمر آگاه کرد و از او خواست تا این موضوع را به او بسپارد، امام (علیهالسلام) نیز پذیرفت.[3]
پس هیچ اشکالی متوجه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نمیشود؛ چون راضی به چنین ازدواجی نبودند و اشکال تنها متوجه عمر بن خطاب است که چرا با آن همه اختلاف سنی که با ام کلثوم دارد، با او ازدواج کرد؟ مگر آن هنگامیکه به خواستگاری حضرت زهرا (علیهاالسلام) رفت؛ آیا پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) او را رد نکرد؛ پس چرا اینک با دختر حضرت زهرا (علیهاالسلام) ازدواج میکند؟
اما اشکالی که متوجه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) کردند نیز وارد نیست؛ چون شیعیان، آن سن و سالی که اهل تسنن برای عایشه هنگام ازدواجش ذکر کردند را نمیپذیرند؛ بلکه برخی از منابع اهل تسنن مؤید این نظر است. ابن اسحاق میگوید: عایشه در ابتدای بعثت اسلام آورد و میگوید: وی در آن موقع کوچک بوده است، و او بعد از 18 انسان اسلام آورد.[4] پس باید در ابتدای بعثت، وی بالغ یا حداقل ممیز بوده باشد حال اگر سن عایشه هنگام بعثت، مثلا 7 سال باشد، در هنگام عقد باید 17 ساله و در هنگام هجرت، 20 ساله باشد و ازدواج که سال دوم هجرت بود عایشه در آن هنگام، 22 ساله بود.
پس از این همه، با دقت در روایات مسلمانان، خصوصاً شیعیان، نمایان میشود که زن از جایگاه والایی در اسلام برخوردار است که از جمله آن روایات: دختر برای والدین خود مایه رحمت است و اگر ازدواج کند، نصف دین شوهر حساب میشود و اگر مادر شود، بهشت زیر پای ایشان قرار میگیرد؛ مگر در زمان جاهلیت، زن چنین مقامی داشت؟! آیا در آن زمان، دختران را زنده به گور نمیکردند؟! آیا با زنان مرتکب فحشاء نمیشدند، به نحوی که در ارتکاب فحشاء، هیچ پروایی نداشتند؟!! پس با آمدن اسلام، مطمئناً زن از مقام والایی برخوردار شد.
پینوشت:
[1]. «عبيد اللَّه بن عمر بن الخطاب القرشي العدوي: أمه أم كلثوم بنت جرول الخزاعية، وهو أخو حارثة بن وهب الصحابي المشهور لأمه.» ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج5 ص41، دار الكتب العلمية – بيروت، 1415ق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. «ان ذلک فرج غصبناه.» کلینی، اصول کافی، ج4، ص346، دار الکتب الاسلامیه، 1407ق.
[3]. «لما خطب الیه قال له امیرالمومنین انها صبیه قال فلقی العباس فقال له مالی ابی باس قال و ما ذاک قال خطبت الی ابن اخیک فردنی اما والله لاعورن زمزم ولا ادع لکم مکرمه الا هدمتها و لاقیمن علیه شاهدین بانه سرق و لاقطعن یمینه فاتاه العباس فاخبره و ساله ان یجعل الامر الیه فجعله الیه.» کلینی، اصول کافی، ج4، ص346.
[4]. نووی، تهذیب الاسماء و اللغات، ج2 ص351، دار الكتب العلمية، بيروت – لبنان، بیتا.
افزودن نظر جدید