سیره تربیتی امام سجاد (علیه‌السلام) در عید فطر و قربان

  • 1402/01/31 - 10:10
پیشوایان معصوم، در ترویج فرهنگ اسلامی و آموختن آن به انسان‌های تشنه معرفت، تلاش کرده و در عید فطر در آزادی جسم آنان ‏کوشیده، بلکه افکار و اندیشه‌‏های آنان را نیز از بند جهل و غفلت و خرافه‌پرستی رها می‌‏ساختند؛ سیره امام سجاد (علیه‌السلام) شاگردانی برای امامان بعدی با لقب «مولی علی بن الحسین» ایجاد کرد.

خلاصه مقاله
از امام صادق (علیه‌السلام) روایت شده است که امام سجاد (علیه‌السلام) در آخرین شب ماه رمضان، غلامان و کنیزان خود را گِرد می‌آورد و می‌فرمود: من از بدی‌های شما درگذشتم، آیا شما از رفتار بدی که با شما کردم، در می‌گذرید؟! می‌گفتند: آقای ما! تو به ما بدی نکرده‌ای و ما از تو گذشتیم!
حضرت می‌فرمود: بگویید خدایا! علی بن حسین از ما گذشت، از او درگذر و چنان که ما را آزاد کرد، از آتش دوزخ آزادش کن! می‌گفتند: آمین!
آن‌گاه حضرت می‌فرمود: بروید! از شما گذشتم و به امید بخشش و آزادی، شما را در راه خدا آزاد کردم! چون عید می‌شد، به آن‌ها پاداش زیادی می‌بخشید.
امام سجاد (علیه‌السلام) در پایان هر رمضان، دست کم بیست تن برده و کنیز را که خریده بود، در راه خدا آزاد می‌کرد، چنان‌که غلامی را بیش از یک سال نزد خود نگاه نمی‌داشت و گاه در عرفات، بعد از مراسم عرفه، عده‌ای را آزاد ساخته و هدایای قابل توجهی، به آنان عطاء می‌‏کرد.

متن مقاله
یکی از روابط اجتماعی قبل از اسلام، نظام مولا و برده بود؛ برده‌داری در بندگی بودن اختیاری یا غیر اختیاری یک شخص در دست شخص دیگر است. برده‌داری نخست در مصر باستان، بابل، آشور، چین و هندوستان پدیدار گشت؛ ولی در یونان و روم باستان به شکل کلاسیک خود تکامل حاصل کرد. در شرق و از آن جمله در ایران باستان، بردگی بیشتر خصلت پدر شاهی و خانوادگی داشت. دو طبقه‌ی اصلی این صورت‌بندی اجتماعی - اقتصادی، بردگان و برده‌داران بودند. طبقات میانه، نظیر خرده‌مالکان و پیشه‌وران و بدون طبقه که از مالکین کوچک ورشکسته، ولی غیر برده تشکیل می‌شدند نیز وجود داشتند.
بعد ظهور اسلام، باید موضع اسلام در مورد برده‌داری مشخص می‌شد؛ آزادی دفعی بردگان ممکن بود مفاسدی را در پی داشته باشد؛ اسلام برای از بین بردن برده‌داری، راه‌کارهایی ارائه داد که به تدریج طبقه بردگان به حداقل برسد و گرهی نیز از جامعه وا شود؛ ازجمله محدود کردن راه برده‌گیری، و منحصر کردن آن به اسیر جنگی، و شیوه نگهداری متفاوت اسرا و آزادی تدریجی آنان به عناوین مختلف (جرایم و کفارات)؛[1]
در این میان، مهم‌ترین راه‌کار، همان تلاش فرهنگی و تغییر رویکرد رفتار و نگرش مردم نسبت به بردگان بود که این امر بدون وجود الگوهای عملی امکان‌پذیر نبود، که پیامبر و ائمه (علیهم‌السلام) بهترین الگوها برای این فرهنگ‌سازی بودند.
رفتار و سیره اهل بیت درباره بردگان، از درخشان‌ترین فضایل اسلام در برخود با زیردستان است. این رفتار شایسته، سبب شده بود غلامان و کنیزانِ ائمه، از آزادی خود خوشحال نشوند و تقاضا کنند برای همیشه غلام آن بزرگواران باقی بمانند. اکثر بردگان در خانه اهل بیت با معارف دینی و احکام الهی آشنا می‌شدند و از محضر آنان استفاده‌های علمی و عملی بسیاری می‌کردند؛ در نتیجه، این افراد پس از آزادی، انسان‌هایی نمونه، مؤمن و حقیقت‌جو بودند و در مسیر ترویج حقیقت و اسلام ناب می‌کوشیدند.
سیره تربیتی و آموزنده امام سجاد (علیه‌السلام) و تربیت بردگان و آزادکردن آنان با هدایای بی‌نیاز کننده در عید فطر، باعث تربیت عده‌ای شد که در زمان امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) برخی از شاگردان ائمه با لقب «مولی علی بن الحسین» مشهور بودند.
در نقلی که امام صادق (علیه‌السلام) درباره سیره جدشان در ماه رمضان بیان کرده‌اند، آمده است:
شیوه امام سجاد (علیه‌السلام) در ماه رمضان، چنان بود که هرگاه غلامان یا کنیزان آن حضرت، خطایی را مرتکب می‌‏شدند، آنان را تنبیه نمی‌‏کرد؛ آن حضرت فقط خطاها و گناهان آنان را در دفتری ثبت کرده و تخلّفات هر کس را با نام و موضوع مشخص می‏‌کرد؛ در آخر ماه، همه غلامان و کنیزان را جمع کرده و در میان آنان می‌‏ایستاد.
آن‌گاه از روی نوشته، تمام کارهای خلاف آنان را که در طول ماه رمضان مرتکب شده بودند را برایشان گوشزد می‏‌کرد و به تک تک آنان می‏‌فرمود: فلانی تو در فلان روز و فلان ساعت، تخلفی کردی و من تو را تنبیه نکردم! آیا به یاد می‌‏آوری؟ می‏‌گفت: بلی! ای پسر رسول خدا! و تا آخرین نفر این مطالب را متذکر می‌‏شد و آنان به اشتباهات و خطاهای خود اعتراف می‌‏کردند. آن‌گاه به آنان می‏‌فرمود: با صدای بلند بگویید: ای علی بن الحسین! پروردگارت تمام اعمال و رفتار تو را نوشته است، چنان‌که تو اعمال ما را نوشته‌‏ای! نزد خداوند، نامه اعمالی هست که با تو به حق سخن می‏‌گوید و هیچ عمل ریز و درشتی را از قلم نمی‌اندازد و هر چه انجام داده‌‏ای به حساب آورده و تمام آن‌چه را که انجام داده‌‏ای نزد او حاضر و آماده خواهی یافت، چنان‌که ما اعمال خود را نزد تو آماده و ثبت شده دیدیم؛ پس ما را ببخش، هم‌چنان‌که دوست داری خدا تو را ببخشد؛ ای علی بن الحسین! به یاد آر، آن حقارت و ذلّتی را که فردای قیامت در پیشگاه خدای حکیم و عادل خواهی داشت.
آن پروردگار عادل و حکیمی، که ذرّه‏‌ای و کمتر از ذرّه‌‏ای به کسی ظلم و ستم روا نمی‌‏دارد و اعمال بندگان را هم‌چنان‌که انجام داده‌‏اند به آنان عرضه خواهد کرد و حساب و گواهی خدا کافی است؛ ... ببخش و عفو کن تا پادشاه روز قیامت از تو عفو کرده و درگذرد؛ چنان‌که خودش در قرآن می‏فرماید: «باید ببخشند و درگذرند؛ آیا دوست ندارید خداوند شما را بیامرزد؟ او خداوند آمرزنده و مهربان است.»
امام سجاد (علیه‌السلام) این کلمات را برای خویش و غلامان و کنیزانش تلقین می‌‏کرد و آنان با هم تکرار می‏‌کردند و خود امام (علیه‌السلام) نیز در میان آنان ایستاده بود و می‏‌گریست و با لحنی ملتمسانه می‌‏گفت: «پروردگارا، تو به ما فرمودی از ستمکاران خویش درگذریم و ما به‌راستی بر خود ستم کرده‌‏ایم. همان‌طور که فرمودی، ما از کسانی‌که ستم کرده‏‌اند درگذشتیم، تو هم از ما درگذر که تو در عفو کردن از ما و از مأموران برتری. تو به ما فرمودی، سائلی را از درگاه خود محروم نکنیم و هم اکنون ما سائلان و گدایان، در آستانه در خانه‌‏ات زانو زده و احسان و عطای تو را می‌‏طلبیم، بر ما منّت بگذار و محروممان نگردان، که تو در این کار، شایسته‌‏تر از ما و از مأموران هستی. خدایا! من اکرام کردم؛ تو هم به من اکرام کن و با اهل نعمت و مغفرت محشور نما! ای صاحب احسان و کرامت!
پس از این برنامه تربیتی، امام سجاد (علیه‌السلام) خطاب به غلامان و کنیزان خویش می‏‌فرمود: من شما را عفو کردم، آیا شما هم، من و بدرفتاری‌های مرا که فرمانروای بدی برای شما و بنده فرومایه‏‌ای برای فرمانروای بخشاینده عادل و نیکوکار بودم، بخشیدید؟!
همگی یک‌صدا می‏‌گفتند: با این‌که ما از تو جز خوبی ندیده‌‏ایم تو را بخشیدیم. آن‌گاه به آنان می‌‏فرمود: بگویید خداوندا! از علی بن الحسین درگذر! همان‌طور که او از ما در گذشت، او را از آتش جهنم آزاد کن، همان‌طور که او ما را از بردگی آزاد کرد. آنان دعا می‌‏کردند و امام سجاد (علیه‌السلام) هم آمین می‏‌گفت، و در پایان می‌فرمود: بروید، من از شما در گذشتم و آزادتان کردم به امید این‌که خدا نیز از من درگذرد و آزادم کند. در روز عید فطر چندان به آن‌ها جایزه و هدایا می‌‏بخشید که از دیگران بی‏‌نیاز می‌‏شدند.
هر سال در شب آخر ماه مبارک رمضان، در هنگام افطار، حدود بیست بنده آزاد می‌‏کرد و می‌‏گفت: «خداوند متعال در هر شب ماه مبارک رمضان، هفتاد هزار کس را از آتش جهنم آزاد می‌‏کند که همگی مستحق عذاب بوده‌‏اند.» آن حضرت هیچ بنده‏‌ای را بیش از یک سال به بندگی نمی‌‏گرفت.
هرگاه کسی را در اول سال و یا در وسط آن مالک می‌‏شد در شب عید فطر آزاد می‌‏کرد. این عمل، روش هر ساله او بود؛ بندگان سیاه را که هیچ‌گونه نیازی به آنان نداشت، می‌‏خرید و در عرفات، بعد از مراسم عرفه، همه را آزاد ساخته و هدایای قابل توجهی، به آنان عطاء می‌‏کرد.[2]

پی‌نوشت:

[1]. «راهکارهای اسلام برای حذف برده‌داری»
[2]. الإقبال بالأعمال الحسنة، سید بن طاوس، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ج1، ص443.
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج46، ص103 - 105.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.