رابطه عزلت صوفیانه و مبارزه با نظام اسلامی

  • 1399/11/28 - 09:34
در بين مسلمانان عده‌اى به رهبانيت، عزلت‌گزينى و دورى از دنيا گرايش دارند و انديشه انزواى از اجتماع را ترويج مى‌كنند. برخى از فرقه‌هاى انحرافى و متصوفه نيز در عمل و انديشه، انزواگزينى از اجتماع را ترويج مى‌كنند و بدين وسيله از زير بار مسؤوليت‌هاى اجتماعى، سياسى و عمل به وظايف خويش در برابر ديگر مسلمانان و مقابله با دشمنان اسلام شانه خالى مى‌كنند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در بين مسلمانان عده‌اى به رهبانيت، عزلت‌گزينى و دورى از دنيا گرايش دارند و انديشه انزواى از اجتماع را ترويج مى‌كنند. برخى از فرقه‌هاى انحرافى و متصوفه نيز در عمل و انديشه، انزواگزينى از اجتماع را ترويج مى‌كنند و بدين وسيله از زير بار مسؤوليت‌هاى اجتماعى، سياسى و عمل به وظايف خويش در برابر ديگر مسلمانان و مقابله با دشمنان اسلام شانه خالى مى‌كنند. آن‌ها نه فقط در عرصه‌هاى جهاد علمى و فرهنگى و جهاد علیه دشمنان اسلام كه كيان اسلام را تهديد مى‌كنند وارد نمى‌شوند، بلكه با ارائه چهره واژگونه از اسلام، عملا هم‌سوى با دشمنان، به مقابله با اسلام اصیل برخاسته‌اند.
البته بحث عزلت‌گرایی و گوشه‌نشینی در بین صوفیان قدمتی به بلندای تاریخ انحراف در اسلام دارد! اسلام راستین که موجب نجات و رهایی از گمراهیست، بنا به نص صریح رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) در بستر قرآن و عترت جاری است. مطابق با یکی از این نقلها، پیامبر در حجه الوداع (که در واپسین روزهای عمر آن حضرت قرار دارد) به عنوان وصیتی برای امت خود فرمودند: «ِ إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گران مي‌گذارم، كه اگر بدانها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من أهل بيتم، و اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من در باره آن دو رفتار كنيد، آگاه باشيد كه اين (يعنى تمسك بعترت) آب خوشگوار و شيرين است پس بياشاميد، و آن ديگر (يعنى روى برتافتن از ايشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهيزيد».[1]
فاصله از این صراط مستقیم، انحرافی‌ست که موجب هلاکت و ضلالت است و صوفیان چون از عترت پیامبر (صلی الله علیه وآله) فاصله گرفته و در مورد قرآن نیز به برداشت‌های سلیقه‌ای خود کفایت کردند، به تعبیر پیامبر (صلی الله علیه وآله) گرفتار شوراب و تلخاب شده و سلوک اسلامی ندارند.
نکته‌ای که باید بدان توجه داشت آن است که بین رعایت آداب و دستورات دینی با زندگی اجتماعی، منافاتی وجود ندارد، بلکه آداب گوشه‌گیری را در زندگی اجتماعی می‌توان رعایت کرد و اهداف آن را نیز می‌توان به دست آورد. چون «عمده آداب خلوت گزینی؛ غیر از دوری و گوشه‌نشینی از مردم، عبارت اند از: وضوء دایمی، ذکر دایم تلاوت قرآن، کم خوابی، کم گویی، کم خوری، خود را در محضر ذات حق تعالی دیدن و... که در زندگی اجتماعی دینی هم می‌شود عمده آن را رعایت کرد و هدف عمده آن، سلامت دین و آباد نمودن اوقات و بررسی احوال نفس و اخلاص عمل است که همه این اهداف در زندگی اجتماعی دینی قابل تحصیل است.»[2]
آنچه در زمان ما مسئله‌ی رهبانیت صوفیانه را حائز اهمیت می‌کند، این است که روحیه‌ی جدایی از اجتماع و بی‌تفاوتی نسبت مسائل اجتماعی سبب می‌شود تا نظام اسلامی تضعیف شود. جمهوری اسلامی همانطور که عنوان آن گویاست، برخواسته از رأی و اراده و خواسته‌ی مردم بوده و التفات مردم به آن ضامن مصون ماندن از آسیب‌ها و خطرات احتمالی از جانب دشمان است.
تداوم روحیه‌ی سلوک صوفیانه این مهم را در معرض مخاطره قرار می‌دهد، از این رو توجه به آداب صحیح اسلامی که یادگار قرآن و عترت است و نفی و رد برداشت‌های شخصی و ذوقیات فردی می‌تواند عزلت صوفیانه را (چه مسئله‌ای اجتماعی باشد و چه سیاسی!) منسوخ کند.

پی‌نوشت:

[1]. شیخ مفيد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، 1413 ق، ج1، ص233
[2]. پندهای الهی، علامه مصباح یزدی، ص۷۱

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.