قریه ظاهره؛ نشان وجود رکن رابع در آثار شیخیه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از موارد اختلافی شیخیهی کرمان و آذربایجان، بحث بیان و باور به رکن رابع [1] توسط پیشوایان شیخیه (شیخ احمد احسایی و کاظم رشتی) میباشد. از اینرو شیخیهی کرمان بر این باور است که هرکس ادعا کند این مباحث را پیشوایان شیخی نگفتهاند دروغگو است [2] و در مقابل شیخیهی آذربایجان بر این باورند که پیشوایان شیخیه این مباحث را مطرح نکردهاند.[3] چرا که به ادعای آنها، شیخ احمد احسایی در ابتدای رساله «حیوة النفس» و سیدکاظم رشتی در رساله «اصول عقاید»، اصول دین را پنج اصل دانسته و در هیچیک از آثار ایندو، ذکری از رکن رابع به میان نیامده است.
اما در بررسی بیطرفانهی این اختلاف، لازم است تا به پیروان شیخیهی آذربایجان یادآور شویم که هرچند ممکن است نامی از رکن رابع در سخنان دو پیشوای شیخی نباشد، اما آنان در عمل و اعتقاد این اصل را قبول داشتهاند. چرا که بنابر تعریف کریمخان کرمانی از رکن رابع، او کسی است که شیعهی کامل بوده و باب ارتباط مردم با امام زمان (علیه السلام) است و علوم و معارف را نه به صورت ظاهری، بلکه به صورت باطنی از ایشان دریافت میکند و این همان چیزی است که شیخ احسایی و کاظم رشتی ادعای آن را داشتهاند.
البته اصطلاحی که بیشتر در آثار شیخ احمد احسایی و کاظم رشتی دیده میشود، اصطلاح «قرای ظاهره» است که همان کارکرد رکن رابع را دارد؛ اصطلاحی که از آیات قرآن (نظیر آیهی 18 سورهی مبارکهی سبأ) گرفته شده است.[4] همچنان که کاظم رشتی در نامهای به شیخ احمد احسایی وی را قریه ظاهره نامیده است: «بسم الله الرحمن الرحیم. از عبد ذلیل به مولای جلیل... که خداوند او را گرامی داشت و او را برای ما سبیل سیر به مدینه مبارکه (اهل بیت (علیهم السلام)) قرار داد... و مقدر کرد که بتوانیم در این راه مطمئن، شبها و روزها قدم بگذاریم. پس او همان قریه ظاهره است».[5]
این در حالیست که در چندین روایت، معصومین (علیهم السلام) «قرای ظاهره» را عالمان دینی دانستهاند که میان مردم و قرای مبارکه (معصومین (علیهم السلام)) قرار دارند و مردم را با ارشادها و راهنماییهای خود به «قرای مبارکه» میرسانند.[6]
بنابراین این باور پیشوایان شیخیه که خود را فراتر از عالمان دینی دانسته و بر خلاف مسیر اجتهاد، با ادعای دریافت مستقیم علوم از اهل بیت (علیهم السلام) از طریق خواب و الهام، به نوعی داعیهی نیابت خاص برای خود داشتهاند. همان نیابت خاصی که حضرت ولیعصر (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) مدعیان آن را در عصر غیبت کبری دروغگو خطاب کردهاند.[7] همان نیابت خاصی که بعدها، زیربنای تشکیل فرقهی بابیت قرار گرفت.
پینوشت:
[1]. رُکْن رابع یا رُکْن چهارم، چهارمین اصل از اصول عقاید شیخیه کرمان است. بر اساس این اعتقاد، در هر دورهای انسان کاملی وجود دارد که واسطه میان انسانها و امام زمان (علیه السلام) است. به باور آنان رکن رابع، احکام شرعی را بدون واسطه از امام زمان دریافت میکند و در اختیار مردم قرار میدهد.
[2]. همچنان که کریم خان کرمانی گفته است: «اگر کسی ادعا کند که این بحثها را سید و شیخ نگفتهاند، دروغ محض است. سید کاظم رشتی قائل است که خدا برای ظهور و تشیید رکن رابع، اسبابی قرار داده و این بخت و مرحمت خدادادی است»:[کریمخان کرمان، رساله سی فصل، صص 147-132.]
[3]. ر.ک: میرزاموسی اسکوئی، احقاق الحق و رد الإتهام و رفع الإبهام، ترجمهی: محمد عیدی خسروشاهی، تهران: روشن ضمیر، 1385 ش، ج 1، صص 363-283.
[4]. «وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ ۖ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا آمِنِينَ [سبأ/18]؛ و میان آنها و شهرهایی که برکت داده بودیم، آبادیهای آشکاری قرار دادیم؛ و سفر در میان آنها را بطور متناسب (با فاصله نزدیک) مقرّر داشتیم؛ (و به آنان گفتیم:) شبها و روزها در این آبادیها با ایمنی (کامل) سفر کنید».
[5]. حاج ابوالقاسم خان ابراهیمی، فهرست مشایخ شیخیه، وبگاه رسمی شیخیه کرمان، ص 94.
[6]. سیدهاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، قم: مؤسسسة البعثة، بیتا، ج 4، ص 517-515.
[7]. ر.ک: شیخ طوسی، الغیبة، تحقیق شیخ عبادالله طهرانی، بیجا: مؤسسة المعارف الإسلامیه، بیتا، ص 395.
افزودن نظر جدید