دوگانگی ابنتیمیه در برخورد با روایات!
خلاصه مقاله:
ابن تیمیه با انکار فضائل اهل بیت میگوید: اگر کسی کمترین آگاهی به علم حدیث داشته باشد، به محض دیدن این روایات به دروغ بودن آنها پی میبرد؛ اما زمانی که به روایات فضائل دیگر صحابه میرسد، سکوت کرده و آنها را دروغ نمیپندارد. وی نقل میکند ابوبکر زمانی که سه نفر را به خانه برد و در حالیکه از باقیمانده غذا، هر سه نفر را سیر کرد و در عین حال غذا از اول هم بیشتر شده بود، همین غذا را نزد پیامبر برد و در آنجا نیز گروه فراوانی از این غذا خوردند و سیر شدند، ولی غذا کم نشد! و یا بیان میکند که خالد بن ولید زمانی که سمّ مینوشید، سمّ بر او اثر نمیکرد!
او هیچ اعتراضی به این ادعاهای عجیب و غریب و دروغین نمیکند، اما به محض دیدن روایاتی در فضیلت اهل بیت، خصوصاً امیرالمؤمنین، آن هم به نقل از بزرگان اهل سنت، تلاش میکند بر آن خدشه وارد کند، حتی بدون دلیل منطقی.
متن مقاله:
ابن تیمیه هنگامیکه به روایات فضائل اهل بیت (علیهمالسلام) در کتابهای مورد قبول خود میرسد، آن روایات را غلوآمیز و دروغ میپندارد، در حالیکه اینگونه روایات با دلایل قرآنی و روایی بهخوبی قابل اثبات است؛ اما وقتی به برخی روایات دیگر صحابه میرسد، در حالیکه نه سند معتبر و نه موید قرآنی دارند، بلافاصله مبالغه کرده و سکوت میکنند. مثلاً از باب نمونه روایاتی از پیامبر دربارهی اهل بیت خودش صادر شده و جالب اینکه در کتب روایی اهل سنت هم وارد شده است که پیامبر اکرم به حضرت علی (علیهالسلام) فرمود: «پیامبر فرمود یا علی! اگر بندهای به اندازهی عمر نوح، خداوند را عبادت کند و هم وزن کوه احد در راه خدا انفاق کند و هزار سال و هر سال پیاده به مکه برد و حجّ انجام دهد و بین صفا و مروه مظلومانه به شهادت برسد، اما تو را دوست نداشته باشد، هرگز بوی بهشت به مشامش نخواهد رسید و وارد بهشت نمیشود.»[1]
ابن تیمیه بدون هیچ دلیلی این روایت و روایات دیگر را کذب و دروغ محض میداند و میگوید: «... این روایات از احادیث دروغینی است که اگر کسی کمترین آگاهی به علم حدیث داشته باشد، به محض دیدن آنها به دروغ بودن آنها پی میبرد.»[2] اما آن زمانی که روایاتی در مورد برخی صحابه متخلف که حتی بزرگان اهل سنت تخلفات ایشان را در کتب خود آوردهاند میبیند سکوت کرده و آنها را علاوه بر اینکه دروغ نمیپندارد، حتی ضعیف و یا مثلاً غلوآمیز هم معرفی نمیکند. او در کتاب خود بابی به نام «باب کرامات اولیاء الله» دارد که جریانات عجیبی از افراد متعدد را نقل میکند، به طوریکه اعجاز این افراد را از انبیاء الهی هم بالاتر دانسته و تمام آنها را کرامت ایشان دانسته و پذیرفته است، اما اگر اینگونه کرامات دربارهی اهل بیت پیامبر اکرم یا کمتر از آن را دربارهی ایشان آورده باشند، بلافاصله برچسب دروغ و کذب و ... میزند و آن را ردّ میکند.
مثلاً میگوید: «و داستان ابوبکر زمانی که سه نفر را به خانه برد و در حالیکه از باقیمانده غذا موجود در ظرف طعام، هر سه نفر را سیر کرد و در عین حال غذا از اول هم بیشتر شده بود و همین غذا را نزد پیامبر برد و در آنجا نیز گروه فراوانی از این غذا خوردند و سیر شدند.»[3] و یا این قضیه را در مورد خالد بن ولید بیان میکند که: «... خالد بن ولید زمانی که سمّ مینوشید، سمّ بر او اثر نمیکرد.»[4]
در نتیجه وقتی اینگونه روایات را به همراه جریانات معجزهگونه بیان میدارد، هیچ اعتراضی ندارد و در برابر آن لب فرو میبندد، اما به محض دیدن روایاتی که در فضیلت اهل بیت پیامبر، خصوصاً امیرالمؤمنین، آن هم به نقل از بزرگان اهل سنت میرسد و مشاهده میکند، گویی که جان از بدنش میخواهد خارج شود، فلذا تلاش میکند تا به نوعی بر آن خدشه وارد کند. این نیست جز آنکه خداوند میفرماید: «فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا ۖ[بقره/10] در دلهای ایشان مرض است، پس خداوند مرض ایشان را زیادتر میکند.»
پینوشت:
[1]. «لو انّ عبداً عبدالله مثل قام نوح فی قومه و کان له مثل احد ذهباً فأنفقه فی سبیل الله و مدّ فی عمره حتی یحج الف عام علی قدمیه ثمّ قتل بین الصفاء و المروه مظلوماً و لم یوالک یا علی لم یشمّ رائحه الجنه و لم یدخلها.» المناقب، خوارزمی، ج1، ص67.
ينابيع المودة، قندوزی، ج2، ص293.
الفردوس الاخبار بمأثور الخطاب، شیرویه دیلمی همدانی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج3 ص363 حدیث5103.
[2]. «... من الاحادیث المکذوبه مالایخفی کذبه علی من له أدنی معرفه بالحدیث فضلاً عن علماء الحدیث.» منهاج السنه النبویه، ابن تیمیه، موسسه قرطبه، قاهره، مصر، ج5 ص42.
[3]. «و قصّه ابوبکر لمّا ذهب بثلاثه اضیاف معه الی بیته و جعل لایاکل لقمه الاّ ربّی من أسفلها اکثر منها...» مجموع الفتاوی، ابن تیمیه، وزاره الشئوون الاسلامیه و الدعوه و الارشاد السعودیه، ریاض، عربستان، ج11 ص276.
[4]. «... خالد بن ولید تشرب السمّ فشربه فلم یضرّه.» همان ج11 ص278.
افزودن نظر جدید