چرا بیت العدل از انتخاب اسپرانتو سر باز میزند؟!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پژوهشگر در زمینهی بهائیت با مبلّغی بهائی، در خلال بحث آموزهی وحدت زبان و خط در این فرقه، به بررسی علّت رویگردانی بهائیان از زبان اسپرانتو پرداختند.
مبلّغ بهائی: یکی از تعالیم ابداعی پیشوایان ما، لزوم ایجاد یا انتخاب زبان و خط بین المللی و مورد قبول و استفادهی همگان است.[1]
پژوهشگر: آیا اساساً اجرای این آموزه ممکن است و از طرفی پیشوایان بهائیت برای تحقق این آموزه، زبانی هم اختراع نموده و یا زبان خاصی را پیشنهاد دادهاند؟!
مبلّغ بهائی: بله دومین پیشوای ما عبدالبهاء، زبان اسپرانتو را برای یادگیری و استفادهی عموم مردم پیشنهاد دادهاند: «الحمدلله دكتر زمنهوف لسان (: زبان) اسپرانتو را اختراع نموده بايد قدر آن دانست چه كه ممكن است اين لسان عمومی شود. لهذا بايد جميع آن را ترويج نمايند تا روز بروز تعميم يابد و در مدارس تعليم دهند و در جميع مجامع به اين لسان تكلّم نمايند تا جميع بشر زياده از دو لسان محتاج نشوند یکی لسان وطنی یکی لسان عمومی».[2]
پژوهشگر: آیا میدانستید که بعلاوهی تأیید زبان اسپرانتو توسط عبدالبهاء، وی به لزوم تکمیل و ترویج این زبان نیز حکم دادهاند؛ همچنان که میخوانیم: «بعد از مدتی مديده شخصی پيدا شد اين لسان اسپرانتو را ايجاد كرد فی الحقيقه زحمت كشيده خوب ايجادی كرده. لكن بجهت آنكه تأمين و ترويج آن لسان لازم است، لهذا عموم ملّت از ارباب معارف بايد یک مجلس عمومی تشكيل دهند. هر ملّتی نفسی را انتخاب نمايد. اينها انجمنی بيارايند و معاونت آن شخص بكنند و لسان را از هر جهت اكمال نمايند تا آن لسان انتشار حاصل نمايد و لسان منتخب عموم ملل عالم شود و بر ملّتی تعليم آن گران نباشد. زيرا حال بر بعضی گران و مشكل است میگویند اين لسان را ما ايجاد نكردهايم روس ايجاد كرده است. لهذا تعلّق قلب چندان ندارند. اما اگر همچو انجمنی تشكيل شود جميع اعضاء تصديق كرده اتمام و اكمال نمايند. آن وقت جميع ملل به نهايت سرور قبول مینمايند. و تا آن لسان ترويج نشود راحت و آسايش آن طور كه بايد و شايد برای بشر حاصل نمیشود».[3]
مبلّغ بهائی: بله.
پژوهشگر: پس چرا تا کنون به دستور پیشوای خود عمل نکرده و در تکمیل و ترویج این زبان گامی برنداشتهاید؟!
مبلّغ بهائی: به این دلیل که: «تا بیت العدل بر طبق دستورات حضرت بهاءالله تصميمی نگيرد ديانت بهائی نسبت به اين زبان (اسپرانتو) يا هر زبان زنده يا اختراعی ديگر تعهد و الزامی ندارد».[4]
پژوهشگر: پس چرا بيت العدل با گذشت بیش از نیم قرن از تأسیسش، نه تنها در ترویج و تکمیل اسپرانتو نکوشید، بلکه حتی الفبایی هم برای خط و زبان مشترک جهانی تدوين نكرد؟! آيا تعلّل و کوتاهی نهاد رهبری بیت العدل در این زمینه (با وجود دستور صريح بهاء و عبدالبهاء) جز غيرعملی بودن اين تعليم غیرمنطقی، دليل دیگری دارد؟!
پینوشت:
[1]. عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان: لجنهی ملّی نشر آثار امری به زبانهای فارسی و عربی، 127 بدیع، ج 2، ص 149-148.
[2]. جی اسلمنت، بهاءالله و عصر جديد، ترجمه: رحیمی، الهی و سلیمان، برزیل: دارالنشر البهائیه، 1988 م، ص 186.
[3]. عباس افندی، خطابات، مصر: فرجالله زکی الکردی، 1921 م، ج 1، ص 235-234.
[4]. جی اسلمنت، بهاءالله و عصر جديد، ترجمه: رحیمی، الهی و سلیمان، برزیل: دارالنشر البهائیه، 1988 م، ص 186.
افزودن نظر جدید